دستگیری دزدان مسلحی که خدمتکار داشتند

دستگیری دزدان مسلحی که خدمتکار داشتند



اعضای باند سارقان مسلح که در پوشش مسافربر از طعمه‌های خود زورگیری می‌کردند دستگیر شدند. متهمان با پول‌های بادآورده برای خود خدمتکار استخدام کرده بودند.
به گزارش خبرنگار جام‌جم، کارآگاهان پلیس آگاهی غرب استان تهران از اواخر سال گذشته در جریان فعالیت یک باند سارقان مسلح در محدوده شهریار قرار گرفتند. تحقیق از مالباختگان نشان داد به عنوان مسافر سوار دو دستگاه پراید و پژو405 شدند که سرنشینان در میان راه با تهدید سلاح آنها را به حاشیه شهر کشانده و بعد از کتک‌زدن طعمه‌ها از آنها اخاذی می‌کردند.
یکی از مالباختگان در شکایت خود گفت: از میدان آزادی به مقصد سعادت‌آباد سوار خودروی متهمان شدم. بعد از طی مسافتی یکی از آنها با تهدید اسلحه سر مرا زیر صندلی برد و به‌شدت کتکم زد بعد با تهدید رمز کارتم را گرفته و با آن خرید کردند. دزدان بعد از سرقت 35میلیون تومان از حسابم و دو گوشی تلفن‌همراهم مرا در محلی خلوت در شهریار رها کردند.
یکی دیگر از مالباختگان هم گفت: مقابل خانه منتظر رسیدن اسنپ بودم که یکی از متهمان اسلحه را روی شقیقه‌ام گذاشت و با تهدید گوشی‌ام را گرفت و گریخت.
بررسی خودروی سارقان نشان داد، آنها برای این‌که ردی از خود باقی نگذارند با خودروهای سرقتی، مسافران را شکار می‌کردند.
سردار کیوان ظهیری، رئیس‌پلیس غرب استان تهران دراین‌باره به جام‌جم گفت: کارآگاهان پلیس آگاهی با ردیابی‌هایی، اعضای این باند خشن را شناسایی کردند. باتوجه به این‌که آنها مسلح بودند باید عملیات غافلگیرانه انجام می‌شد تا فرصت استفاده از اسلحه را نداشته باشند. کارآگاهان در عملیاتی ضربتی پنج عضو این باند را دستگیر کردند که مالباختگان آنها را شناسایی کردند.
وی افزود: تاکنون بیش از 40مالباخته از اعضای این باند شکایت کرده‌اند که تحقیقات برای کشف دیگر جرایم اعضای این باند ادامه دارد.
برای سارقان، غذا درست می‌کردم
اصرار دارد که بی‌گناه است و فقط خدمتکار اعضای این باند بوده است. ماموران زمانی که وارد مخفیگاه متهمان شدند او نیز در آنجا حضور داشت که تحقیقات درباره ادعایش ادامه دارد.
در خانه سارقان چه می‌کردی؟
من زحمتکشم.
یعنی چی؟
به خانه سارقان می‌آمدم و آنجا را تمیز و برایشان غذا درست می‌کردم و برای هر روز کار 50هزار تومان می‌گرفتم.
می‌دانستی سارق مسلح هستند؟
نه. وقتی من در خانه بودم، آنها بیرون بودند.
هفته‌ای چند روز به خانه‌شان می‌رفتی؟
سه، چهار روز. باور کنید من فقط زحمتکش آنها بودم و نقشی در سرقتشان نداشتم.