استقبال خوب از درام جدید اریک بانا
رونق سینمایی با «خشکسالی»!
سینمای استرالیا تلاش دارد با تولید فیلم‌های قابل‌قبول و تماشاچی‌پسند، جایگاه خودش را در جدول گیشه نمایش سینماهای این کشور دوردست حفظ کند. این تلاش در شرایطی صورت می‌گیرد که تعدادی از چهره‌های سرشناس صنعت سینمای این کشور، همکاری‌هایی با تولیدات هالیوودی داشته و از شهرت بین‌المللی خوبی برخوردار هستند. یکی از این چهره‌های مطرح، اریک بانا است. تماشاگران سینما در سراسر جهان حدود دو دهه قبل، او را در قالب شخصیت ابرقهرمان سبز‌رنگ دنیای کمیک استریپی «هالک» دیدند. البته این اکشن ابرقهرمانانه آخر و عاقبت خوشی نداشت. اما نام بانا را در سطح وسیعی مطرح کرد و با کمک آن، تهیه‌کنندگان استرالیایی توانستند فیلم‌هایی با حضور او تولید کرده و به رونق صنعت سینمای کشور کمک کنند.درام اجتماعی «خشکسالی» یکی از همین محصولات بومی است که به مدد حضور بانا در نقش اصلی، توانست پخش بین‌المللی خوبی داشته باشد و در سطح وسیعی دیده شود. این درام دلهره‌آور تعلیقی را رابرت کانلی کارگردانی کرده و از ساخت حرفه‌ای بسیار خوبی برخوردار است. به‌جز بانا نمی‌توان بازیگر سرشناس دیگری برای فیلم پیدا کرد و این در حالی است که شخصیت او در داستان فیلم، حرف اصلی را می‌زند و در تمام لحظات فیلم حضوری قاطع و سنگین دارد. در حقیقت، با حضور اوست که حضور بقیه شخصیت‌ها کمرنگ می‌شود و فیلم به‌عنوان اثری شناخته می‌شود که اختصاص به بازیگر اصلی‌اش دارد.
نام فیلم کاملا در ارتباط با داستان فیلم است. در پس‌زمینه داستانی که جلوی چشم تماشاچی اتفاق می‌افتد، معضل خشکسالی در منطقه وجود دارد که تاثیر خودش را بر شخصیت‌ها و روابط بین آنها می‌گذارد. آرون فالک (اریک بانا) مامور فدرال است که به منزل پدری برمی‌گردد، تا در مراسم تدوین لوک، دوست دوران کودکی‌اش شرکت کند. او 20 سال قبل و به‌دنبال وقوع یک اتفاق هولناک (که هنوز در خاطره و حافظه جمعی اهالی شهر باقی مانده) خانه پدری را ترک و به شهر دیگری رفته است. لوک در اقدامی غیرمنتظره و شوک‌آور، همسر و کودکش را به قتل رسانده و سپس خودکشی کرده‌است. آرون به درخواست پدر و مادر لوک، می‌پذیرد که پیرامون این اتفاق تحقیق کند. تحقیقات او ناخواسته موضوع مرگ مشکوک همکلاسی دوران نوجوانی‌اش الین دیکون 17ساله را زنده می‌کند. با آن‌که بین این دو ماجرای قتل دو دهه فاصله وجود دارد، اما آرون باور کرده که ارتباطی بین آنها هست. نتیجه تحقیقات، رو شدن واقعیت‌هایی تلخ است که پذیرش آنها برای آرون چندان راحت نیست.
بهره‌گیری از یک داستان خوب
فیلمنامه اقتباسی خشکسالی با نگاهی به داستان پرخواننده و موفقی به همین نام نوشته شد که سال 2016 روی پیشخوان کتابفروشی‌های استرالیا قرار گرفت. جین هارپر، نویسنده کتاب داستانی هیجان‌انگیز و معمایی را دل شهری که گرفتار خشکسالی شده و از نظر اقتصادی در حال فلج شدن است، تعریف می‌کند. این کتاب تا مدت‌ها در صدر آثار موفق ادبی استرالیا بود و به همین دلیل زمانی که بحث تولید فیلمی سینمایی از آن مطرح شد، کسی تعجبی نکرد. منتقدان سینمایی که خشکسالی مورد توجه‌شان قرار گرفته، از آن به‌عنوان یک اقتباس خوب سینمایی اسم می‌برند. به باور آنها رابرت کانلی، کارگردان فیلم به‌خوبی توانسته از عهده انجام این اقتباس برآید و حجم سنگین داستان را برای فیلم خود، به‌خوبی کوتاه کند. خشکسالی اول ژانویه 2021 در استرالیا اکران عمومی شد و توانست با استقبال بالای تماشاگران روبه‌رو شود. به‌دنبال همین موفقیت بود که اواخر ماه می همین سال، سینماهای آمریکای شمالی هم آن را به نمایش گذاشتند. با آن‌که زمان اصلی اکران عمومی خشکسالی آگوست 2020 بود و شیوع بیماری کرونا آن را به تاخیر و عقب انداخت، اما تهیه‌کنندگان فیلم از نوع و میزان استقبال تماشاگران خشنود به نظر می‌رسند. فروش جهانی 20 میلیون دلاری فیلم، حکایت از موفقیت خوب مالی آن می‌کند. این در حالی است که رقم هزینه‌های تولید به‌صورت رسمی اعلام نشده است.
منتقد گاردین از پس‌زمینه داستان و فضای خشک محیط، به‌عنوان یکی از شخصیت‌های مهم ماجرا اسم برد که تماشاگرانش را می‌ترساند و به آنها در رابطه با اتفاقی شوم هشدار می‌دهد. منتقد روتن تومیتوز هم به فیلمبرداری بسیار خوب فیلم و بازی‌های تاثیرگذار شخصیت‌های فرعی داستان اشاره می‌کند. افتتاحیه 5/3 میلیون دلاری خشکسالی در استرالیا، آن را به‌عنوان یکی از بهترین افتتاحیه‌های تاریخ سینمای این کشور معرفی کرد. فروش پنج هفته‌ای فیلم در جدول نمایش گیشه سینماهای کشور، فروش کلی 15 میلیون دلاری برایش به ارمغان داشت. طبیعی است که درام مستقلی هم چون خشکسالی نتواند فروش بالایی در جدول گیشه نمایش سینماهای آمریکای شمالی بکند.
نام فیلم کاملا در ارتباط با داستان فیلم است. در پس‌زمینه داستانی که جلوی چشم تماشاچی اتفاق می‌افتد، معضل خشکسالی در منطقه وجود دارد که تاثیر خودش را بر شخصیت‌ها و روابط بین آنها می‌گذارد. آرون فالک (اریک بانا) مامور فدرال است که به منزل پدری برمی‌گردد، تا در مراسم تدوین لوک، دوست دوران کودکی‌اش شرکت کند. او 20 سال قبل و به‌دنبال وقوع یک اتفاق هولناک (که هنوز در خاطره و حافظه جمعی اهالی شهر باقی مانده) خانه پدری را ترک و به شهر دیگری رفته است. لوک در اقدامی غیرمنتظره و شوک‌آور، همسر و کودکش را به قتل رسانده و سپس خودکشی کرده‌است. آرون به درخواست پدر و مادر لوک، می‌پذیرد که پیرامون این اتفاق تحقیق کند. تحقیقات او ناخواسته موضوع مرگ مشکوک همکلاسی دوران نوجوانی‌اش الین دیکون 17ساله را زنده می‌کند. با آن‌که بین این دو ماجرای قتل دو دهه فاصله وجود دارد، اما آرون باور کرده که ارتباطی بین آنها هست. نتیجه تحقیقات، رو شدن واقعیت‌هایی تلخ است که پذیرش آنها برای آرون چندان راحت نیست.
بهره‌گیری از یک داستان خوب
فیلمنامه اقتباسی خشکسالی با نگاهی به داستان پرخواننده و موفقی به همین نام نوشته شد که سال 2016 روی پیشخوان کتابفروشی‌های استرالیا قرار گرفت. جین هارپر، نویسنده کتاب داستانی هیجان‌انگیز و معمایی را دل شهری که گرفتار خشکسالی شده و از نظر اقتصادی در حال فلج شدن است، تعریف می‌کند. این کتاب تا مدت‌ها در صدر آثار موفق ادبی استرالیا بود و به همین دلیل زمانی که بحث تولید فیلمی سینمایی از آن مطرح شد، کسی تعجبی نکرد. منتقدان سینمایی که خشکسالی مورد توجه‌شان قرار گرفته، از آن به‌عنوان یک اقتباس خوب سینمایی اسم می‌برند. به باور آنها رابرت کانلی، کارگردان فیلم به‌خوبی توانسته از عهده انجام این اقتباس برآید و حجم سنگین داستان را برای فیلم خود، به‌خوبی کوتاه کند. خشکسالی اول ژانویه 2021 در استرالیا اکران عمومی شد و توانست با استقبال بالای تماشاگران روبه‌رو شود. به‌دنبال همین موفقیت بود که اواخر ماه می همین سال، سینماهای آمریکای شمالی هم آن را به نمایش گذاشتند. با آن‌که زمان اصلی اکران عمومی خشکسالی آگوست 2020 بود و شیوع بیماری کرونا آن را به تاخیر و عقب انداخت، اما تهیه‌کنندگان فیلم از نوع و میزان استقبال تماشاگران خشنود به نظر می‌رسند. فروش جهانی 20 میلیون دلاری فیلم، حکایت از موفقیت خوب مالی آن می‌کند. این در حالی است که رقم هزینه‌های تولید به‌صورت رسمی اعلام نشده است.
منتقد گاردین از پس‌زمینه داستان و فضای خشک محیط، به‌عنوان یکی از شخصیت‌های مهم ماجرا اسم برد که تماشاگرانش را می‌ترساند و به آنها در رابطه با اتفاقی شوم هشدار می‌دهد. منتقد روتن تومیتوز هم به فیلمبرداری بسیار خوب فیلم و بازی‌های تاثیرگذار شخصیت‌های فرعی داستان اشاره می‌کند. افتتاحیه 5/3 میلیون دلاری خشکسالی در استرالیا، آن را به‌عنوان یکی از بهترین افتتاحیه‌های تاریخ سینمای این کشور معرفی کرد. فروش پنج هفته‌ای فیلم در جدول نمایش گیشه سینماهای کشور، فروش کلی 15 میلیون دلاری برایش به ارمغان داشت. طبیعی است که درام مستقلی هم چون خشکسالی نتواند فروش بالایی در جدول گیشه نمایش سینماهای آمریکای شمالی بکند.
