جهادگران دوقلو

جهادگران دوقلو


تلخی روزهای کرونایی بر کسی پوشیده نیست اما در میان همین روزها هم ماجراهای شیرینی پیدا می‌شود؛ کافی است کمی بیشتر از همیشه به میدان برویم و جست‌وجو کنیم. یکی از این شیرینی‌ها، ماجرای حضور داوطلبانه زهرا و فاطمه قدبیگی، خواهران دوقلویی است که در بخش بیماران مبتلا به کرونا، حضور داشته‌اند. خواهران طلبه دوقلویی که با حضور داوطلبانه در کنار بیماران مبتلا به کرونا، کاری بزرگ آن‌هم در روزهایی قبل از 20سالگی را تجربه کرده‌اند.
قل کوچک‌تر تعریف می‌کند:«زمانی که می‌خواستم تصمیمم را برای رفتن به بیمارستان‌ها و خدمت به بیماران کرونایی بگیرم و آن را با خانواده‌ام در میان بگذارم، مثل همیشه و قبل از هر کسی، نیت در قلبم را به فاطمه، خواهر دوقلویم گفتم و او هم مثل همیشه همراهم بود. بعد از این‌که حرف‌هایم را شنید، اولین چیزی که گفت این بود که من‌هم می‌آیم؛ ولی من اصلا راضی به آمدنش نبودم.» با این‌که او همیشه دوست داشت همه‌جا با خواهرش باشد اما این‌بار شرایط عادی نبود؛ نه در بیمارستان‌ها و نه در زندگی خواهرش. خواهری که به‌تازگی نامزد کرده‌بود و موقعیتش با قبل تفاوت داشت. برای همین دلش نمی‌خواست با این تصمیمی که گرفته، خواهرش را دچار دردسر کند. خواهر چند دقیقه کوچک‌تر، به قل بزرگ‌ترش توضیح می‌دهد خطرناک است، معلوم نیست شرایط بیمارستان چطوری باشد و ممکن است به بیماری مبتلا شود.

 اما خواهر بزرگ‌تر زیر بار نمی‌رود که نمی‌رود:«چه فرقی می‌کنه؟ اگه قرار به آلوده‌شدن باشه، خب تو هم بری، ممکنه آلودگی رو با خودت بیاری خونه و به ما منتقل کنی.» نهایتا بین خودشان قرار می‌گذارند روز اول زهرا برود و شرایط را ببیند و بسنجد و اگر اوضاع مناسب بود، فاطمه هم همراهش برود؛ و بالاخره این اتفاق افتاد و دوتایی با هم راهی بیمارستان‌‎ها شدند: «وارد هر اتاقی می‌شدیم، قبل از این‌که چیزی بگوییم، بیماران با هیجان می‌گفتند وای؛ شما دوقلویید؟ چقدر شبیه هم هستید و من و فاطمه با تعجب می‌گفتیم آخه با این ماسک و کلاه، چطور شباهت‌مون رو تشخیص می‌دید؟ آنها می‌گفتند چشم و ابروی ما داد می‌زند کپی همدیگه هستیم.» اما حالا که روزهای زیادی از شیوع ویروس کرونا می‌گذرد، این‌طور که اعضای کادر درمان بیمارستان می‌گویند، روزهای حضور این دوقلوهای جهادی در بخش کرونا و با یاری خدا، آن‌قدری تاثیرگذار بود که توانست فضای غم و ناامیدی اولین روزهای شیوع ویروس و ترس و واهمه بیماران را بشکند. آن‌قدر که وقتی یک روز به دلایلی به بیمارستان نمی‌رفتند، بیماران از دیگر پرستاران سراغ‌شان را بگیرند و بپرسند که دوقلوها کجا هستند؟