مردم به روایت سینما
پاتوقی برای شهدا
«عابدان كهنز» یكی از مستندهایی است كه با همان اكران اولش در جشنواره فیلم عمار مورد توجه بسیاری قرار گرفت. این فیلم روایتگر زندگی افرادی است كه به خاطر داشتن یك عبادتگاه، تلاشهای زیادی انجام میدهند و با كمك مردم، مسجد حضرت امیرالمومنین(ع) را میسازند. آنطور كه مجید رستگار، كارگردان فیلم میگوید اسم فیلم را به خاطر روایت زندگی افراد عابد و زاهد، «عابدان كهنز» گذاشته است. ماجرای ساخت فیلم هم جالب توجه است، اینكه از ابتدا اصلا قرار نبوده است مستندی با چنین محتوایی ساخته شود و قصد كارگردان در ابتدا تهیه كتابی در دفتر مطالعه جبهه فرهنگی بوده است. كتاب درباره شهید صدرزاده بوده است و پیشنهاد ساخت اثری مستند از این شهید مدافع حرم به مجید رستگار میشود، اما از آنجا كه مستندهایی دیگری هم درباره او ساخته شده است كارگردان سعی میكند روایت تازه و ناگفتهای از او پیدا كند. با همین نگاه او به چند صفحه از تحقیقاتی برمیخورد كه بعدها شاكله اصلی مستند را شكل میدهد. این چند صفحه درباره مسجدی است كه شهید صدرزاده در آن رشد كرده بود. همین شد كه موضوع اصلی فیلم از روایت پرترهای از شهید صدرزاده به سمت محلی رفت كه او به همراه چند شهید مدافع حرم دیگر در آنجا پرورش یافته بود، یعنی مسجد امیرالمومنین شهرك كهنز شهریار. به باور بسیاری كه فیلم را دیدند مستند «عابدان كهنز» بر خلاف بسیاری از مستندها و فیلمهایی كه در شرایط فعلی تولید میشود،دارای نگاهی امیدوارانه و رو به جلو،با توجه به آینده نظام است. این مستند تلاش میكند نقاط مثبت و امیدواركنندهای كه میتوان بر آنها تكیه كرد را نشان دهد و پیشنهادی ایجابی برای مدل سازی در نهادسازی ارائه میکنند. با این مدلسازی، میتوان توسعه كارآمدی برای نهادهای ناكارآمد موجود، رقم زد؛ یا به عبارت دقیقتر آنچه رهبری به عنوان آتش به اختیاری در حوزه فرهنگی، سیاسی و اجتماعی مد نظر قرار دادهاند به عنوان یك الگو در جامعه مطرح نمود.
راهی كه طی شد
مستند «راه طی شده» ساخته علی ملاقلی پور را باید جزو پنج مستند مهم سال البته در حوزه سیاسی دانست. مستندی كه اگرچه جشنواره سینما حقیقت آن را نپذیرفت، اما در همان روز رونمایی در سالن حوزه هنری و جنجالی كه به پا شد به همگان ثابت كرد كه باید این مستند را دید و فیلم را مورد بررسی قرار داد. جنجالها حتی به واكنش از سوی خانواده مهندس بازرگان منجر شد و فرزند مرحوم بازرگان طی نامهای خطاب به ملاقلیپور نسبت به محتوای این مستند واكنش نشان داد. محمدنوید بازرگان در نامهاش مستند راه طی شده را مستندی جانبدار و سیاسی میداند كه پژوهش درستی در مورد آن انجام نشده است. البته این نامه از سوی علی ملاقلیپور بیجواب نماند و او هم در نامهای در پاسخ به فرزند مرحوم بازرگان نوشت: «طبق نوشتار خودتان تعجب كردم چگونه فرد دنیادیدهای مثل شما تنها با شنیدن صدا و بخشی از تصاویر فیلم حاضر شدید دست به انتقاد درباره اثری بزنید كه هنوز كامل آن را ندیدهاید! با همه این احوال اما همه نگاهها علیه فیلم نبود و بسیاری هم معتقدند جسارت ملاقلیپور در قرائتی متفاوت از مهندس بازرگان ستودنی است و این در حالی است كه تا قبل از این مستند كمتر به نسبت نهضت آزادی و سازمان مجاهدین خلق توجه میشد و همواره آنچه از شخصیت بازرگان رسانهای شده بود اتفاقا فردی بود كه گرایش به سازش و صلح داشت. «راه طی شده» روایتی از افكار و اندیشههای مهدی بازرگان به عنوان روشنفكر دینی، سیاستمدار و نخستوزیر دولت موقت ایران در سال ۵۷ است و نامش برگرفته از عنوان یكی از مهمترین كتابهای بازرگان است.
سایه دمشق شدن
بر سر تهران!
جنگ سوریه و ماجراهای تلخی كه از زمان وقوع آن اتفاق افتاده تا كنون در فضاهای مختلف از اخبار و گزارشها گرفته تا فیلمها و مستندها به تصویر كشیده شده است. كارهایی كه هركدام ویژگی و نگاه خاص خود را دارند؛ مثل مستند
«تهران، دمشق» علی صدری نیا كه در آن كمی از خط مقدم جنگ فاصله گرفته و به سراغ بخشی رفته كه كمتر به آن پرداخته میشود.
در هر جنگی همیشه علاوه بر سربازها و قربانیانی كه در خط مقدم و عملیاتها حضور دارند، خانوادهها و آدمهایی هستند كه دورتر از همه اینها حال و اوضاع متفاوتی را تجربه میكنند و اجتماع پر هیاهوی مخصوص به خود را دارند. «تهران، دمشق» هم درست به همان پشت صحنه و جامعه سوریه در زمان جنگ پرداخته است، اتفاقی كه در آن به قول صدرینیا ثبت تاریخ اهمیت زیادی دارد.
البته این اثر در كنار انعكاس حال و هوا و فضای اجتماعی كه وجود دارد، كمی عمیق تر شده و طبق خط كلی داستان در آن به گونهای میگوید كه اگر اعتراضات بحق مردم توسط سودجویان منحرف شود، بلایی كه بر سر مردم سوریه آمد، امكان دارد در تهران هم رخ دهد. در واقع دو قطبی شدن ملت و اجتماع سوریه به واسطه برنامهریزیها و تفرقه افكنیها اتفاقی است كه همیشه كشور و مردم ما را هم مورد هدف قرار داده، مثل سال 88 و 96 كه البته در این كار صدری نیا ترجیح داده اتفاقات 88 را كنار بگذارد، چون جنس آن را متفاوت با بحثهایی میداند كه در چندسال بعد از آن اتفاق افتاد.
او كه در نشست این مستند بیان كرده بود به دلیل نداشتن زمان كافی روی یك سوژه خاص كار نكردهاند، میگوید: در «تهران، دمشق» با نگاه نقش مشكلات معیشتی در ایجاد شكاف بین مردم پیش رفتیم و میخواستیم نشان دهیم كه پیش از جنگ، چگونه توانستند مردم سوریه را مقابل یكدیگر قرار دهند. شاید اگر بیشتر در سوریه میماندیم، میتوانستیم سوژهای هم برای شكلگیری داستان آن پیدا كنیم. با این حال ما سعی كردهایم در این فیلم به یك تذكر عمومی بسنده كنیم. مستند ما حرف بزرگتر و ملیتری دارد و ما تلاش كردهایم كلیات روایت را بگوییم. این كه منشأ همه اختلافات خارجی نیست و گاهی هم داخلی است و باید در این باره هوشیار بود.
این مستند در روز هفتم جشنواره عمار رونمایی شد و توانست به واسطه نگاه و صراحت بیانی كه در آن وجود دارد، مخاطبش را راضی نگه دارد و توجهها را به سمت خودش معطوف كند.
.
روایتی از مجاهدین برای دهه هفتادیها
داستان مستند«سازمان» كه در هشتمین روز جشنواره اكران شد، همانطور كه از عنوان آن هم پیداست، منافقین را مورد كنكاش قرار داده است. در واقع این اثر تازهترین كار موسسه فرهنگی هنری مركز اسناد انقلاب اسلامی است كه در آن محمدرضا هراتی به تهیهكنندگی مهدی رمضانی از اول و صفر سازمان مجاهدین خلق تا صد آن را روایت كردهاند، داستانی كه شامل فعالیتهای آنها در سالهای مختلف قبل و بعد از انقلاب است. این مستند از سال 1342 همزمان با تبعید امام آغاز میشود و تا سال 1368 ادامه پیدا میكند.
این مستند روایت كلی از فعالیتهای سازمان دارد و سعی میکند تمام كارهای این گروه تروریستی را در یك پازل كامل ببیند. این مساله باعث شده است تا عدهای از مخاطبان احساس كنند كه تمام ماجرا برایشان بیان شده است و در مقابل عدهای دیگر بگویند كه مستند از بسیاری از وقایع مهم به صورت گذرا عبور كرده است.
اما جمعآوری اطلاعات موثق جزو مهمترین نكاتی است كه میتواند باعث خلق یك اثر كامل با منابع قابل اعتماد شود، اتفاقی كه در این مستند هم تا حد امكان رخ داده و سازندگانش برای تأمین آن به سراغ اسناد، مدارك، مصاحبههای آرشیوی مركز اسناد انقلاب اسلامی و گفتوگوهای اختصاصی با یكی از اعضای جداشده سازمان مجاهدین خلق رفتند. مستند «سازمان» میكوشد تا با تكیه بر مدارك، اسناد و روایتهای متقن تاریخی، بدون جهتگیری اولیه جوانان و نوجوانان را به تعمیق و تفكر بیشتر در شناخت سازمان مجاهدین خلق وادار كند.
انتشار ناگفتههایی از پشتپرده روابط و فعالیتهای سازمان مجاهدین خلق برای اولین بار هم موضوعی بود كه این تهیهكننده در صحبتهایش به آن اشاره كرد.
داستان زندگی یك شهید در قالبی نو
مستند آرشیوی «كرار» به كارگردانی محسن عقیلی از سری آثار این جشنواره است كه حدود 80 درصد آن از منابع مختلفی تأمین شده و فضاهایی مثل جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و مركز رسانهای فاطمیون را در اختیار آنها قرار داده است.
شهید محمدرضا سنجرانی سوژه اصلی این مستند است، شهیدی كه با اسم جهادی كرار مسؤول مركز آموزش فاطمیون و یكی از شهدای ایرانی مدافع حرم بود. او از پیشكسوتان حوزه آموزش نظامی و بسیج در مشهد بود و به گفته كارگردان این اثر، كمتر بسیجی هست كه زیرنظر او دورهای آموزشی را سپری نكرده باشد.
«كرار» در مدت 45 دقیقه زندگی این شهید را به تصویر میكشد، اثری كه در بخشی از آن با اطرافیان این شهید كه شامل پدر، همسر و همرزمانش هستند، مصاحبه شده است. همچنین بخش دیگری از آن هم به مصاحبه آرشیوی اختصاص دارد كه جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در آن داستان زندگی شهید را از زبان خودش روایت كرده است.
در این دست تولیدات شاید خیلیها فكر كنند ساخت اثر آرشیوی ساده است، اما كارگردان آن مخالف است و میگوید: ساخت مستند آرشیوی در مورد شهدا یكی از سختترین شیوههای فیلمسازی است.
میتوان گفت كه «كرار» در حوزه كارهایی كه درباره شهدای حرم ساخته میشوند، اثر متفاوت و خلاقانهای است كه در آن سعی شده با گذشتن از خط ثابت و كلیشهای كه همیشه در این آثار وجود دارد، جذابیتی را شكل دهد كه میتواند هر مخاطبی را درگیر خود كند. در این اثر و به طور كلی هر كاری كه درباره شهدا قرار است ساخته شود، باید از جنگها و عملیات فراتر رفت و به عمق شخصیت آن شهید رسید، اتفاقی كه در كرار تا حدی به چشم میخورد و به واسطه روایتی كه درباره شهید در كنار مصاحبهها وجود دارد، این فضاسازی هر چه بیشتر به واقعیت نزدیك میشود.
«عابدان كهنز» یكی از مستندهایی است كه با همان اكران اولش در جشنواره فیلم عمار مورد توجه بسیاری قرار گرفت. این فیلم روایتگر زندگی افرادی است كه به خاطر داشتن یك عبادتگاه، تلاشهای زیادی انجام میدهند و با كمك مردم، مسجد حضرت امیرالمومنین(ع) را میسازند. آنطور كه مجید رستگار، كارگردان فیلم میگوید اسم فیلم را به خاطر روایت زندگی افراد عابد و زاهد، «عابدان كهنز» گذاشته است. ماجرای ساخت فیلم هم جالب توجه است، اینكه از ابتدا اصلا قرار نبوده است مستندی با چنین محتوایی ساخته شود و قصد كارگردان در ابتدا تهیه كتابی در دفتر مطالعه جبهه فرهنگی بوده است. كتاب درباره شهید صدرزاده بوده است و پیشنهاد ساخت اثری مستند از این شهید مدافع حرم به مجید رستگار میشود، اما از آنجا كه مستندهایی دیگری هم درباره او ساخته شده است كارگردان سعی میكند روایت تازه و ناگفتهای از او پیدا كند. با همین نگاه او به چند صفحه از تحقیقاتی برمیخورد كه بعدها شاكله اصلی مستند را شكل میدهد. این چند صفحه درباره مسجدی است كه شهید صدرزاده در آن رشد كرده بود. همین شد كه موضوع اصلی فیلم از روایت پرترهای از شهید صدرزاده به سمت محلی رفت كه او به همراه چند شهید مدافع حرم دیگر در آنجا پرورش یافته بود، یعنی مسجد امیرالمومنین شهرك كهنز شهریار. به باور بسیاری كه فیلم را دیدند مستند «عابدان كهنز» بر خلاف بسیاری از مستندها و فیلمهایی كه در شرایط فعلی تولید میشود،دارای نگاهی امیدوارانه و رو به جلو،با توجه به آینده نظام است. این مستند تلاش میكند نقاط مثبت و امیدواركنندهای كه میتوان بر آنها تكیه كرد را نشان دهد و پیشنهادی ایجابی برای مدل سازی در نهادسازی ارائه میکنند. با این مدلسازی، میتوان توسعه كارآمدی برای نهادهای ناكارآمد موجود، رقم زد؛ یا به عبارت دقیقتر آنچه رهبری به عنوان آتش به اختیاری در حوزه فرهنگی، سیاسی و اجتماعی مد نظر قرار دادهاند به عنوان یك الگو در جامعه مطرح نمود.
راهی كه طی شد
مستند «راه طی شده» ساخته علی ملاقلی پور را باید جزو پنج مستند مهم سال البته در حوزه سیاسی دانست. مستندی كه اگرچه جشنواره سینما حقیقت آن را نپذیرفت، اما در همان روز رونمایی در سالن حوزه هنری و جنجالی كه به پا شد به همگان ثابت كرد كه باید این مستند را دید و فیلم را مورد بررسی قرار داد. جنجالها حتی به واكنش از سوی خانواده مهندس بازرگان منجر شد و فرزند مرحوم بازرگان طی نامهای خطاب به ملاقلیپور نسبت به محتوای این مستند واكنش نشان داد. محمدنوید بازرگان در نامهاش مستند راه طی شده را مستندی جانبدار و سیاسی میداند كه پژوهش درستی در مورد آن انجام نشده است. البته این نامه از سوی علی ملاقلیپور بیجواب نماند و او هم در نامهای در پاسخ به فرزند مرحوم بازرگان نوشت: «طبق نوشتار خودتان تعجب كردم چگونه فرد دنیادیدهای مثل شما تنها با شنیدن صدا و بخشی از تصاویر فیلم حاضر شدید دست به انتقاد درباره اثری بزنید كه هنوز كامل آن را ندیدهاید! با همه این احوال اما همه نگاهها علیه فیلم نبود و بسیاری هم معتقدند جسارت ملاقلیپور در قرائتی متفاوت از مهندس بازرگان ستودنی است و این در حالی است كه تا قبل از این مستند كمتر به نسبت نهضت آزادی و سازمان مجاهدین خلق توجه میشد و همواره آنچه از شخصیت بازرگان رسانهای شده بود اتفاقا فردی بود كه گرایش به سازش و صلح داشت. «راه طی شده» روایتی از افكار و اندیشههای مهدی بازرگان به عنوان روشنفكر دینی، سیاستمدار و نخستوزیر دولت موقت ایران در سال ۵۷ است و نامش برگرفته از عنوان یكی از مهمترین كتابهای بازرگان است.
سایه دمشق شدن
بر سر تهران!
جنگ سوریه و ماجراهای تلخی كه از زمان وقوع آن اتفاق افتاده تا كنون در فضاهای مختلف از اخبار و گزارشها گرفته تا فیلمها و مستندها به تصویر كشیده شده است. كارهایی كه هركدام ویژگی و نگاه خاص خود را دارند؛ مثل مستند
«تهران، دمشق» علی صدری نیا كه در آن كمی از خط مقدم جنگ فاصله گرفته و به سراغ بخشی رفته كه كمتر به آن پرداخته میشود.
در هر جنگی همیشه علاوه بر سربازها و قربانیانی كه در خط مقدم و عملیاتها حضور دارند، خانوادهها و آدمهایی هستند كه دورتر از همه اینها حال و اوضاع متفاوتی را تجربه میكنند و اجتماع پر هیاهوی مخصوص به خود را دارند. «تهران، دمشق» هم درست به همان پشت صحنه و جامعه سوریه در زمان جنگ پرداخته است، اتفاقی كه در آن به قول صدرینیا ثبت تاریخ اهمیت زیادی دارد.
البته این اثر در كنار انعكاس حال و هوا و فضای اجتماعی كه وجود دارد، كمی عمیق تر شده و طبق خط كلی داستان در آن به گونهای میگوید كه اگر اعتراضات بحق مردم توسط سودجویان منحرف شود، بلایی كه بر سر مردم سوریه آمد، امكان دارد در تهران هم رخ دهد. در واقع دو قطبی شدن ملت و اجتماع سوریه به واسطه برنامهریزیها و تفرقه افكنیها اتفاقی است كه همیشه كشور و مردم ما را هم مورد هدف قرار داده، مثل سال 88 و 96 كه البته در این كار صدری نیا ترجیح داده اتفاقات 88 را كنار بگذارد، چون جنس آن را متفاوت با بحثهایی میداند كه در چندسال بعد از آن اتفاق افتاد.
او كه در نشست این مستند بیان كرده بود به دلیل نداشتن زمان كافی روی یك سوژه خاص كار نكردهاند، میگوید: در «تهران، دمشق» با نگاه نقش مشكلات معیشتی در ایجاد شكاف بین مردم پیش رفتیم و میخواستیم نشان دهیم كه پیش از جنگ، چگونه توانستند مردم سوریه را مقابل یكدیگر قرار دهند. شاید اگر بیشتر در سوریه میماندیم، میتوانستیم سوژهای هم برای شكلگیری داستان آن پیدا كنیم. با این حال ما سعی كردهایم در این فیلم به یك تذكر عمومی بسنده كنیم. مستند ما حرف بزرگتر و ملیتری دارد و ما تلاش كردهایم كلیات روایت را بگوییم. این كه منشأ همه اختلافات خارجی نیست و گاهی هم داخلی است و باید در این باره هوشیار بود.
این مستند در روز هفتم جشنواره عمار رونمایی شد و توانست به واسطه نگاه و صراحت بیانی كه در آن وجود دارد، مخاطبش را راضی نگه دارد و توجهها را به سمت خودش معطوف كند.
.
روایتی از مجاهدین برای دهه هفتادیها
داستان مستند«سازمان» كه در هشتمین روز جشنواره اكران شد، همانطور كه از عنوان آن هم پیداست، منافقین را مورد كنكاش قرار داده است. در واقع این اثر تازهترین كار موسسه فرهنگی هنری مركز اسناد انقلاب اسلامی است كه در آن محمدرضا هراتی به تهیهكنندگی مهدی رمضانی از اول و صفر سازمان مجاهدین خلق تا صد آن را روایت كردهاند، داستانی كه شامل فعالیتهای آنها در سالهای مختلف قبل و بعد از انقلاب است. این مستند از سال 1342 همزمان با تبعید امام آغاز میشود و تا سال 1368 ادامه پیدا میكند.
این مستند روایت كلی از فعالیتهای سازمان دارد و سعی میکند تمام كارهای این گروه تروریستی را در یك پازل كامل ببیند. این مساله باعث شده است تا عدهای از مخاطبان احساس كنند كه تمام ماجرا برایشان بیان شده است و در مقابل عدهای دیگر بگویند كه مستند از بسیاری از وقایع مهم به صورت گذرا عبور كرده است.
اما جمعآوری اطلاعات موثق جزو مهمترین نكاتی است كه میتواند باعث خلق یك اثر كامل با منابع قابل اعتماد شود، اتفاقی كه در این مستند هم تا حد امكان رخ داده و سازندگانش برای تأمین آن به سراغ اسناد، مدارك، مصاحبههای آرشیوی مركز اسناد انقلاب اسلامی و گفتوگوهای اختصاصی با یكی از اعضای جداشده سازمان مجاهدین خلق رفتند. مستند «سازمان» میكوشد تا با تكیه بر مدارك، اسناد و روایتهای متقن تاریخی، بدون جهتگیری اولیه جوانان و نوجوانان را به تعمیق و تفكر بیشتر در شناخت سازمان مجاهدین خلق وادار كند.
انتشار ناگفتههایی از پشتپرده روابط و فعالیتهای سازمان مجاهدین خلق برای اولین بار هم موضوعی بود كه این تهیهكننده در صحبتهایش به آن اشاره كرد.
داستان زندگی یك شهید در قالبی نو
مستند آرشیوی «كرار» به كارگردانی محسن عقیلی از سری آثار این جشنواره است كه حدود 80 درصد آن از منابع مختلفی تأمین شده و فضاهایی مثل جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و مركز رسانهای فاطمیون را در اختیار آنها قرار داده است.
شهید محمدرضا سنجرانی سوژه اصلی این مستند است، شهیدی كه با اسم جهادی كرار مسؤول مركز آموزش فاطمیون و یكی از شهدای ایرانی مدافع حرم بود. او از پیشكسوتان حوزه آموزش نظامی و بسیج در مشهد بود و به گفته كارگردان این اثر، كمتر بسیجی هست كه زیرنظر او دورهای آموزشی را سپری نكرده باشد.
«كرار» در مدت 45 دقیقه زندگی این شهید را به تصویر میكشد، اثری كه در بخشی از آن با اطرافیان این شهید كه شامل پدر، همسر و همرزمانش هستند، مصاحبه شده است. همچنین بخش دیگری از آن هم به مصاحبه آرشیوی اختصاص دارد كه جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در آن داستان زندگی شهید را از زبان خودش روایت كرده است.
در این دست تولیدات شاید خیلیها فكر كنند ساخت اثر آرشیوی ساده است، اما كارگردان آن مخالف است و میگوید: ساخت مستند آرشیوی در مورد شهدا یكی از سختترین شیوههای فیلمسازی است.
میتوان گفت كه «كرار» در حوزه كارهایی كه درباره شهدای حرم ساخته میشوند، اثر متفاوت و خلاقانهای است كه در آن سعی شده با گذشتن از خط ثابت و كلیشهای كه همیشه در این آثار وجود دارد، جذابیتی را شكل دهد كه میتواند هر مخاطبی را درگیر خود كند. در این اثر و به طور كلی هر كاری كه درباره شهدا قرار است ساخته شود، باید از جنگها و عملیات فراتر رفت و به عمق شخصیت آن شهید رسید، اتفاقی كه در كرار تا حدی به چشم میخورد و به واسطه روایتی كه درباره شهید در كنار مصاحبهها وجود دارد، این فضاسازی هر چه بیشتر به واقعیت نزدیك میشود.