پیش به سوی حذف حداکثر فساد
مبارزه با فساد از ضرورتهای زندگی اجتماعی بهخصوص در جامعهای است که بنا دارد اسلامی باشد؛ زیرا اگر بناست حیات طیبه اسلامی تحقق یابد، موانع آن باید برطرف شود و بزرگترین مانع تحقق حیات طیبه اسلامی، فساد است که جامعه، دولت، نظام و مردم را تهدید و فاسد و در تحقق اهداف دولت و جامعۀ اسلامی خلل وارد میکند. مگر میشود زندگی سالم داشت و بیمار نشد، در حالی که آب آشامیدنی، هوا و غذای انسان آلوده است؟ جامعهای هم که بخشی از آن آلوده شده است، زنده و پویا نیست، زیرا بیماری فساد، اجازه زیست انسانی سالم را به آن نمیدهد.
ما باید فساد و ساختار آن را بشناسیم تا جامعه را از نفوذ آن برحذر داریم و اجازۀ آسیب به جامعه و نظام ندهیم. اگر نسبت به آن بیتفاوت و بیتوجه باشیم، زمانی بهخود میآییم که زیر لگدهای سهمگین آن له شدهایم.
اما هدف ما در مبارزه با فساد، افشای فساد و تخلف نیست، بلکه هدف اصلی حذف یا کاهشدادن فساد به حداقل و بهبود کارایی کلی دولت و نظام برای پیشرفت و عدالت است تا عدالت در جامعه نهادینه شود و انگیزههای فساد به حداقل رسد. به تعبیر دیگر، کشف فساد و افشای لانههای فساد، هدف اصلی ما نیست، بلکه هدف برقراری عدالت است و یکی از زمینهها و شرایط و مقدمات برقراری عدالت اجتماعی، حذف فساد است.
همچنین بین عدالت و فساد رابطه معنیداری برقرار است. هرچه فساد بیشتر باشد، عدالت کمرونقتر است. بنابراین باید با فساد تا حذف حداکثری آن مبارزه کرد و حتی وقتی به نقطه ایدهال رسیدیم، از رصد و مقابله با فساد چشمپوشی نکنیم. زیرا فساد مانند سرطان است. جلوی آن را نگیریم، به همهجا سرایت میکند تا جایی که هرچه تلاش کنیم، هیچ معالجتی نتیجه ندارد.
نکتۀ دیگر که نباید از آن غافل شد، اینکه فساد، فساد است و قانونی و غیرقانونی ندارد؛ برای مثال وقتی کسی در بیخ گوش ما کاخ آنچنانی میسازد، این فساد است، حتی اگر کمیسیونها و مراجع مربوط اداری رأی به جریمه بدهند و او هم جریمه را بپردازد و به ظاهر همه چیز قانونی جلوه کند. در اینصورت فساد ازبین نرفته است، بلکه صورت مسأله را پاک کردهایم. درست مثل کبک که سرش را در برف فرو برده باشد. گرفتن جریمه هیچ چیزی را حل نمیکند، مگر اینکه فساد را نهادینه کند. راه چاره، تخریب چنین بناهایی است. در لواسان و مناطقی مثل لواسان، چنین پدیدههای زشتی دیده میشود و مماشات ما هم تکلیف را از دوشمان برنمیدارد و باید عزم همگانی برای مقابله و مبارزه با فساد باشد تا جلوی اینچنین تخلفاتی گرفته شود.
آری قرآن راه را به ما نشان داده است. وقتی حضرت موسی با فساد سامری مواجهه شد، قرآن میفرماید: اغَضْبانَ أَسِفاًب خشمگین اندوهگین گردید ب(طه: 86) و سه دستور قاطع داد: اول، سامری را از جامعه طرد کرد؛ دوم، گوسالۀ زرین را سوزاند و خاکستر آن را به دریا افکند، (طه: 97) نه اینکه برای مثال طلاها را آب، به عنوان جریمه برای دولت ضبط و شهر و کشور را با آن اداره کند! سوم، دستور داد گوسالهپرستان کشته شوند و این توبۀ آنان بود (بقره: 54). این حکم سنگین برای ریشهکنی فساد شرک در قوم بنیاسرائیل و شریعت موسی علیه السلام بود.
حالا اگر کسی تخلف آشکار انجام داد، راهش جریمهگرفتن است یا راهش تخریب کلی بنا و مجازات متخلفانی است که این کار را انجام داده و با او همراهی کرده و اجازۀ تخلف داده و موجب فساد شدهاند؟ عدالت کدام را میگوید؟
-
چرا مثل قمیها و گیلانیها نباشیم؟
-
زرنگی اصلاحطلبان کار دستشان داد
-
خیال سلاطین مسكن راحت شد
-
پایان بویینگ 707وفادار
-
سفر برای تهرانیها امور مالی برای اصفهانیها
-
رمزگشایی از یک تمبر لهستانی
-
عربستان بازگشایی سفارت خود را در دمشق رد کرد
-
برنامه هستهای کرهشمالی مخفیانه ادامه دارد
-
تیراندازی در نیوجرسی آمریکا
-
ظریف: نمیتوانند به پیوند ایران و عراق آسیب بزنند
-
پیش به سوی حذف حداکثر فساد
-
نرخ تورم را سفره مردم اعلام میكند
-
بسته حمایتی دولت فقط به یارانهبگیران پرداخت میشود