گفتوگوی جامجم با رسول جعفریان، نویسنده کتاب «متون سیاسی -مذهبی پهلوی»
چاپ كتاب در 10 نسخه!
فرض كنید كتابی را ورق بزنید و در همان صفحات اول و در شناسنامه كتاب بخوانید شمارگان آن فقط 10 نسخه است! حتما این تیراژ محدود دلایلی دارد، اما هر چه هست این دلایل نتیجه مشكلات و مسائلی است كه دامن صنعت نشر را گرفته؛ مسائلی مانند كمبود یا گرانی كاغذ یا از این نوع مشكلات. چون حتی ناشرانی كه از افراد پول میگیرند و كتابشان را منتشر میكنند، حداقل 20 نسخه از هر كتاب تحویل میدهند! به نظر میرسد باید رد مسائل متعددی را در شمارگان 10 نسخهای كتاب پیدا كرد، بخصوص وقتی شنیدهها حکایت از آن دارد كه بهزودی ناشران دیگری هم كتابهایی با همین تیراژ روانه بازار كتاب خواهند كرد. به نظر میرسد اتفاقات تازهای در راه است و به همین منظور گفتوگویی داشتهایم با رسول جعفریان، استاد دانشگاه تهران و نویسنده كتاب «متون سیاسی-مذهبی دوره پهلوی» كه در 10 نسخه توسط نشر مورخ منتشر شده است. البته قبل از هر چیز لازم است بدانیم كه جعفریان، مدیر نشر مورخ است. سؤالات و جوابهای جعفریان را در ادامه بخوانید.
كتاب متون سیاسی - مذهبی دوره پهلوی، شامل مهمترین آثار سیاسی - مذهبی منتشر شده در طول دوره پهلوی درباره حكومت است. مسأله چگونگی حكومت، این كه ما حكومتی شبیه سلطنت اسلامی پیش از مشروطه داشته باشیم، یا سلطنت مشروطه داشته باشیم، یا حكومت اسلامی یا جمهوری اسلامی برقرار کنیم، مسأله مهمی است كه در طول صد سال حكومت مطرح بوده است؛ هم كلیات آن و هم جزئیات.
حتی در ده سالگی بروز انقلاب اسلامی ایران كه قانون اساسی عوض شد برخی جزئیات مهم از جمله شورای رهبری در قانون اساسی تغییر كرد. من سعی كردم با گردآوری این مباحث و آثار، پیشینه این مساله را از دید مذهبیها روشن كنم.
چرا فقط 10 نسخه؟
مدلی كه ما برای نشرمان انتخاب كردهایم، «یك كتاب، یك فروش» است. این كار در قالب چاپ دیجیتالی صورت میگیرد و دیگر نیازی به هزینه زیادی برای چاپ تیراژ بالا نیست. علاوه بر این كه هزینه انبارداری هم حذف میشود. برای اولین بار ده نسخه چاپ میكنیم، پس از آن، بر اساس درخواستهایی كه میرسد، مجددا تكثیر میكنیم. میدانم اقتصادی نیست، اما گرفتاریهای بعدی را هم ندارد.
در این شیوه، كتاب به صورت گسترده توزیع نمیشود و صرفا بر اساس درخواست چاپ میشود، اما این مشكل را دارد كه در كتابفروشیها در معرض دید قرار نمیگیرد و درآمدی هم ندارد. به علاوه، ارشاد هم برنامهای برای خرید این قبیل كتابها ندارد.
آیا با یك الگوی تازه روبهرو هستیم؟
كتابهای دیجیتالی توسعه زیادی یافته و تیراژ كتابهای چاپی كم شده است. اغلب مردم به خصوص درباره اطلاعات مرجع به اینترنت یا كتب دیجیتالی مراجعه میكنند. كتابهای مهم معمولا ظرف یكي دو ماه، دیجیتالی شده و بازار ناشران قدری كساد میشود. بنابراین چاپ كتاب چندان منطقی به نظر نمیرسد و من هم اعتقادی به آن ندارم. كتابهای چاپی را باید حذف كرد؛ هم به خاطر هزینههای اضافی برای توزیع و نشر و هم به حمایت از
محیط زیست.
دیر یا زود صنعت نشر راهی همین مسیر خواهد شد. كتاب باید باشد تا تفكر و اندیشه و تحقیق در قالب آن منتشر شود، اما هیچ لزومی ندارد به صورت چاپی و فیزیكی در دسترس قرار بگیرد. البته نشر كوچك ما نشر دیجیتالی نیست. ما بیشتر به دلیل مشكلاتی كه ناشران دارند، روش نشر یك كتاب، یك فروش را انتخاب كردهایم. این روش در بسیاری از كشورها معمول شده است. اگر از یك كتابفروشی در ژاپن كتابی را بخواهید كه در آمریكا چاپ شده، یك روز فرصت میگیرد و با اجازه ناشر یك نسخه دیجیتالی از آن را در اختیارتان قرار میدهد.
از نگاه من اقتصاد نشر مانع مهمی بر سر راه نشر دیجیتالی و رواج كتابخوانی است. هم ناشران، هم پژوهشگران و هم مدیران علمی جامعه در وزارتخانههایی مثل ارشاد یا آموزش عالی ذهنهای قدیمی دارند. ارشاد باید پیشگام در توسعه نشر دیجیتال باشد. خوشبختانه در این باره قدمهایی برداشته و قوانینش جدیتر شده، اما هنوز به سامان نرسیده است. صنف ناشران باید برای این كار برنامهریزی كنند و اقتصادشان را متناسب با نشر دیجیتال تغییر بدهند. امیدوارم وضعشان بهتر شود، اما ما دیر تغییر میكنیم؛ خیلی دیر.
دو سه ماه قبل به كتابخانه یكی از شهرهای نسبتا پرجمعیت و اقتصادی استان مركزی رفتم. كتابخانه شهر با 50 سال قدمت كمتر از 30 هزار جلد كتاب داشت در حالی كه در هارد اكسترنال من بیش از 300 هزار جلد كتاب وجود داشت!
آیا تیراژ 10 نسخهای سود دارد؟
سود ندارد، مخصوصا كه تولید به این شیوه اندكی گرانتر تمام میشود و باید فكر مصرفكننده هم باشیم و نمیتوانیم قیمت بالایی برای كتاب در نظر بگیریم. به عبارت دیگر تمام سود ما این است كه ضرر نكنیم و از بابت ندادن پول سنگین برای چاپ در تیراژ بالا و حذف هزینههای انبارداری مقاومت كنیم. برای من نشر فكر مهم است، نه درآمد.
به عنوان یك مولف، دست كم سه سال است آثارم را منهای آنچه نشر علم چاپ و منتشر میكند، در همین تیراژ كم منتشر میكنم و هیچ سودی بابت نشر نمیبرم. البته نشر مورخ شامل خود من است و یك كارمند كه ایشان هم از سر لطف به بنده كمك میكند و كار اصلی ایشان، مدیریت داخلی كتابخانه تاریخ است. خوشحالم كه دردسر كار كردن با توزیعكنندگان كتاب را كه دستكم چكهای هشت ماهه و یك ساله میدهند، ندارم. همین اندازه كه نگرانی ندارم، برایم كافی است.
سرنوشت كتابخانهها چه خواهد شد؟
وظیفه كتابخانهها - بهخصوص كتابخانههای بزرگ - فراهم كردن و نگهداری كتابهاست. آنها همزمان باید كتاب دیجیتال را اصل بدانند، اما فعلا و تا زمانی كه بازار بر محور كتاب چاپی میگردد، باید آثار را تهیه كنند. خرید كتاب توسط كتابخانهها میتواند كمك مهمی به ناشران باشد. خانهها كوچك شده و بسیاری از خانوادهها نمیتوانند كتابخانههای شخصی داشته باشند؛ بنابراین كتابخانههای بزرگ باید نیاز آنها را برطرف كنند. خوشبختانه نشر دیجیتال به تدریج در حال فعال شدن است و كتابخانههای بزرگ هم باید با آن همراه شوند، اما متاسفانه كتابخانه مركزی دانشگاه - كه باید از همه جلوتر باشد - در این زمینه خوب عمل نكرده است.