ایران -كی‌روش‌؛ یك برد - برد واقعی

چگونه برخی موسسات حقوقی از اعدامی‌ها اخاذی می‌کنند؟

ایران -كی‌روش‌؛ یك برد - برد واقعی

 «مای نیم ایز كارلوس كی‌روش.» این اولین پاسخ مرد پرتغالی، به اولین سؤالی بود كه از او در نخستین نشست خبری‌اش به عنوان سرمربی تیم ملی ایران پرسیده شد. آن روزها چالش اصلی برای اهالی رسانه و مردم این بود كه سرمربی جدید تیم ملی فوتبال را چی صدا كنند؛ كیروز، كروش یا كی‌روش؟ خلاصه كه خود كی‌روش هم آن‌قدر اسمش را بد تلفظ كرد كه همه به هم نگاه كردند. بعد هم كی‌روش خندید و گفت: «شما می‌توانید من را كارلوس صدا بزنید!»
تقریبا یك سال طول كشید تا نام كی‌روش به لحاظ آوایی و رسم‌الخط، به آنچه امروز می‌نویسیم و صدایش می‌كنیم جا بیفتد، با این حال برای كی‌روش، این چیزها مهم نبود. او آمده بود تا انقلابی در این فوتبال به پا كند. حالا چند روزی هست كه فوتبال ایران وارد عصر پسا_كی‌روش شده است. آیا مرد پرتغالی در فوتبال ایران موفق بود؟ اصلا ما از كنار كی‌روش سود بیشتری بردیم یا كی‌روش به‌واسطه حضور در فوتبال ایران بالاتر رفت؟ آمار و ارقام در این زمینه چه می‌گوید؟
هشت سال پیش وقتی كی‌روش پای برگه قرارداد فدراسیون فوتبال ایران را امضا كرد، تیم ملی در رنكینگ فیفا در رتبه 45 قرار داشت. یك سال از جام جهانی 2010 می‌گذشت؛ تورنمنتی كه ما نتوانسته بودیم جواز صعود به آن را به دست بیاوریم. چند ماه قبل از آمدن كی‌روش نیز یك جام ملت‌های اعصاب خوردن كن برای فوتبال ایران رقم خورده بود. با حذف در مرحله یك‌چهارم نهایی مقابل كره‌جنوبی. تركیب آن بازی با كره را هنوز به خاطر داریم؛ با هادی عقیلی، جواد نكونام و پژمان نوری كه همگی 31 ساله بودند و محمد نصرتی و سیدجلال حسینی هم در آستانه 30 سالگی قرار داشتند. كی‌روش تیمی را در اختیار گرفت كه میانگین سنی‌اش 5/27 بود؛ یك تیم نسبتا مسن كه نیاز به پوست‌اندازی داشت.
حالا كی‌روش رفته و راحت‌تر می‌توان درباره عملكرد او در این هشت سال صحبت كرد. تیم ملی برای نخستین بار در دو دوره متوالی جواز حضور در جام‌جهانی را به دست آورد. پیروزی مقابل مراكش و تساوی با نیجریه، متوقف كردن پرتغال و دو شكست خفیف یك بر صفر مقابل آرژانتین و اسپانیا، نتایج درخشانی بودند كه فوتبال ایران با كی‌روش در جام‌جهانی به دست آورد. شكست 3 بر یك مقابل بوسنی هم بود كه هیچ سنخیتی با سایر نتایج نداشت، اما یك حسرت همچنان برای فوتبال ایران باقی ماند؛ این‌كه نتوانستیم از مرحله گروهی جام‌جهانی صعود كنیم. با این حال این دو جام‌جهانی، بهترین جام‌های جهانی فوتبال ایران بودند و شكی در آن نیست.
در جام ملت‌های آسیا انتظارات كمی بالاتر بود. همه می‌خواستیم تیم ملی با مرد پرتغالی، قهرمان آسیا شود كه نشد. چهار سال پیش با ناداوری و در ضربات پنالتی، مغلوب عراق شدیم و امسال هم با اشتباه خودمان از تورنمنت بیرون رفتیم. این حسرت حالا 47 ساله شده و شاید خاكستری‌ترین بخش كارنامه كی‌روش با تیم ملی باشد. با این حال دستاوردها كم نبودند. قرار گرفتن در رتبه نخست رنكینگ آسیا طی شش سال اخیر، اتفاق مهمی بود كه برای فوتبال ایران رقم خورد. همین دیروز كه رنكینگ اعلام شد، تیم ملی به رتبه 22 جهان كرد كه بهترین رتبه فوتبال ایران طی 14 اخیر بود. تزریق روحیه برد، ملموس‌ترین بخش همكاری كی‌روش و تیم ملی فوتبال بود. مرد پرتغالی در مجموع در صد بازی روی نیمكت ایران نشست و فقط 13 بازی را واگذار كرد. 60 برد و 27 تساوی با كی‌روش، یعنی تیم ملی در 87 درصد بازی‌هایش در این هشت سال بازنده نبوده است. پذیرفتن تنها 6/0 گل در هر بازی (هر پنج بازی سه گل خورده) هم آمار قابل احترام دیگری است كه در زمان حضور كی‌روش به دست آمد. فوتبال ایران چنین آمارهای مثبتی را در هیچ بازه زمانی هشت ساله‌ای تجربه نكرده بود.
البته فوتبال ایران هم به همین اندازه برای كی‌روش منفعت داشته است. روزی كه این مربی پیشنهاد ایران را قبول كرد، سر الكس فرگوسن خطاب به او گفت: آنجا چكار می‌كنی؟ تو داری وقت و استعدادت را هدر می‌دهی! (به نقل از كی‌روش در مصاحبه با نشریه بنچ پرتغال). 
حالا كی‌روش روی نیمكت تیم ملی كلمبیاست و این یعنی او در این هشت سال نه‌تنها وقت و استعدادش را هدر نداده كه توانسته هدایت تیم دوازدهم دنیا را برعهده بگیرد. پیشنهاد كلمبیا به كی‌روش، یك پیام بزرگ داشت؛ این‌كه كار با تیم ملی ایران، جایگاه و پرستیژ مرد پرتغالی را هم بالا برده است.
كی‌روش حالا بعد از هشت سال لوگوی فدراسیون فوتبال ایران را از روی كتش برداشته تا كت جدید را با لوگوی فدراسیون فوتبال كلمبیا بر تن كند. مراسم معارفه‌اش هم به عنوان سرمربی جدید تیم ملی كلمبیا، پنجشنبه همین هفته خواهد بود. برای او در مسؤولیت جدید آرزوی موفقیت داریم.