قاتل زن شیشه‌ای از قصاص گریخت

قاتل زن شیشه‌ای از قصاص گریخت

نگهبان یك كارخانه كه دست به جنایت شبانه زده و زن جوانی را كشته بود، با رضایت اولیای دم در برابر حكم قطعی دیه،  زندان و شلاق قرار گرفت.
به گزارش جام‌جم،  ماموران كلانتری ملارد بامداد 2فروردین سال ۹۱ از پیداشدن جسد یك زن جوان داخل گونی در خرابه‌ای پشت یك كارخانه مطلع شدند .مأموران شهرداری جنازه زن را داخل گونی پیدا كرده و پلیس را مطلع كرده بودند. شواهد نشان می‌داد این زن در جای دیگری خفه شده و سپس جنازه گونی‌پیچ او به پشت كارخانه منتقل شده است.
تلاش برای افشای هویت این زن آغاز شد و دو روز بعد یك زن سالخورده از ناپدید شدن دختر ۳۰ ساله اش به نام شیوا خبرداد.نشانی‌هایی كه زن از دخترش ارائه می‌داد با نشانی‌های جسد مطابقت داشت .به این ترتیب زن سالخورده به پزشكی قانونی رفت و جسد دخترش را شناسایی كرد.
مادر شیوا گفت: دخترم چند سال قبل ازدواج كرد و صاحب فرزند شد؛ اما از دو سال پیش كه فرزندش به خاطر بیماری فوت شد، از همسرش جدا شد. شیوا به تنهایی زندگی می‌كرد. او دو روز قبل گفت به خانه یكی از دوستانش می‌رود، اما دیگر به خانه برنگشت.نمی دانم چه كسی دخترم را كشته است.
تلاش برای پیدا شدن ردی از عامل یا عاملان جنایت آغاز شده بود كه پلیس در نخستین گام از تحقیق‌ها به بازجویی از رئیس كارخانه‌ای پرداخت كه جسد در خرابه‌ای متروك درحاشیه آن كشف شده بود.
مدیر كارخانه گفت: شب‌ها نگهبان كارخانه به نام محمود در آنجا تنهاست.
محمود 37 ساله كه مجرد بود، به‌عنوان نخستین مظنون تحت بازجویی قرار گرفت. ضد و نقیض گویی‌های این مرد شك پلیس را دوچندان كرد و وی در بن بست اطلاعاتی گرفتار شد. به این ترتیب لب به اعتراف گشود و به قتل زن تنها اعتراف كرد.
وی در حالی در شعبه چهارم دادگاه كیفری یك استان تهران پای میزمحاكمه ایستاد كه مادر قربانی كه تنها ولی دم بود، از قصاص گذشت ودیه خواست.
محمود در تشریح جزئیات ماجرا گفت:من نگهبان كارخانه بودم .آخر شب بود كه زن جوان مقابل در كارخانه آمد و گفت اعتیاد دارد و از من خواست تا به او جایی دهم تا مواد بكشد. چون هوا سرد بود دلم برایش سوخت و او را به داخل كارخانه دعوت كردم .ما با هم چای خوردیم و او شیشه كشید . مقداری هم به من داد. بعد از مصرف شیشه حالم بد شد. از زن جوان خواستم تا كارخانه را ترك كند اما قبول نكرد. حتی زن جوان به رویم چاقو كشید .من به او مقداری پول دادم اما شروع به داد و فریاد كرد. من هم كه تحت تاثیر مصرف شیشه كنترلی بر رفتارم نداشتم او را با شال خودش خفه كردم. تا صبح كنار جنازه خوابیدم و ظهر آن را داخل گونی گذاشتم و با فرغون به خرابه پشت كارخانه منتقل كردم .من كیف او را نیز برداشتم تا پلیس نتواند به هویت او پی ببرد.
در پایان جلسه، قضات دادگاه با توجه به اعلام گذشت اولیای دم، محمود را به پرداخت دیه، ده سال زندان و صد ضربه شلاق محكوم كردند. دیروز این حكم در دیوان عالی كشور مهر تایید خورد و قطعی شد.