حیوان، کالا نیست!
امیر سبزی، فعال حقوق حیوانات: ماهیها یكی از بهترین نمونههای حیوانی هستند كه به دست انسانها زندگی سختی را تجربه میكنند.
شناختهشدهترین وضعیتش مربوط میشود به ماهیهای قرمز كه طرفداران خرید آنها درشبهای عید كلی برایش پشتوانههای تاریخی و فرهنگی مطرح میكنند و بعد از مدت كوتاهی نگهداری ،شاهد مرگ آنها میشوند؛ البته مدتی است كه شهرداریها مكانهایی برای رهاسازی ماهی قرمزها اختصاص دادهاند ولی فعالان حقوق حیوانات درك نمیكنند كه چرخه معیوب تولید انبوه این حیوان و بعد فروش آنها به قصد تفریح
یا بجا آوردن یك سنت مبهم و سپس تلاش برای ساماندهی آنها چه مفهومی دارد.
این اتفاق البته فقط برای ماهی قرمزها رخ نمیدهد بلكه حیواناتی همچون لاكپشتها، سنجابها، مارها و حتی حیوان كمیابی همچون سمندر لرستانی نیز در معرض انواع حیوان آزاری قرار دارند و این مشكل در آستانه نوروز شدت میگیرد. ایراد كار در این است كه ما موجودات زنده را به چشم كالا میبینیم و چون نگاهمان مادی است رفتارمان با آنها نیز مثل یك كالای مصرفی است كه پس از مدتی چارهای جز دور انداختنشان وجود ندارد.
بیشتر جانورانی كه از زیستگاهشان جدا میشوند و به خانهها كوچ میكنند به سبب نگهداریهای غیرعلمی به دلایلی از جمله كمبود اكسیژن یا سوءتغذیه در فرآیندی پر درد و رنج جان میدهند. برای همین عدهای گمان میكنند حیوان خریداری شده را اگر پس از مدتی در طبیعت رها كنند جبران مافات كردهاند درحالی كه حیوانات وقتی در زیستگاههای نامناسب و غیربومی قرار میگیرند سرنوشتی بهجز فنا ندارند. در این میان حیوانات غیربومی در بیشتر موارد به عنوان رقیب حیوانات بومی ظاهر میشوند و مشكلاتی را برای محیط زیست منطقه
به وجود میآورند.
این اتفاق با ورود لاكپشتهای گوشقرمز به كشورمان رخ داد و با ورود سنجابهای زاگرس به استانهای البرز و تهران تكرار شد، چالشی كه فقط برآمده از نگاه كالایی ما انسانها به جانوران و نادیده گرفتن حقوق آنهاست.
شناختهشدهترین وضعیتش مربوط میشود به ماهیهای قرمز كه طرفداران خرید آنها درشبهای عید كلی برایش پشتوانههای تاریخی و فرهنگی مطرح میكنند و بعد از مدت كوتاهی نگهداری ،شاهد مرگ آنها میشوند؛ البته مدتی است كه شهرداریها مكانهایی برای رهاسازی ماهی قرمزها اختصاص دادهاند ولی فعالان حقوق حیوانات درك نمیكنند كه چرخه معیوب تولید انبوه این حیوان و بعد فروش آنها به قصد تفریح
یا بجا آوردن یك سنت مبهم و سپس تلاش برای ساماندهی آنها چه مفهومی دارد.
این اتفاق البته فقط برای ماهی قرمزها رخ نمیدهد بلكه حیواناتی همچون لاكپشتها، سنجابها، مارها و حتی حیوان كمیابی همچون سمندر لرستانی نیز در معرض انواع حیوان آزاری قرار دارند و این مشكل در آستانه نوروز شدت میگیرد. ایراد كار در این است كه ما موجودات زنده را به چشم كالا میبینیم و چون نگاهمان مادی است رفتارمان با آنها نیز مثل یك كالای مصرفی است كه پس از مدتی چارهای جز دور انداختنشان وجود ندارد.
بیشتر جانورانی كه از زیستگاهشان جدا میشوند و به خانهها كوچ میكنند به سبب نگهداریهای غیرعلمی به دلایلی از جمله كمبود اكسیژن یا سوءتغذیه در فرآیندی پر درد و رنج جان میدهند. برای همین عدهای گمان میكنند حیوان خریداری شده را اگر پس از مدتی در طبیعت رها كنند جبران مافات كردهاند درحالی كه حیوانات وقتی در زیستگاههای نامناسب و غیربومی قرار میگیرند سرنوشتی بهجز فنا ندارند. در این میان حیوانات غیربومی در بیشتر موارد به عنوان رقیب حیوانات بومی ظاهر میشوند و مشكلاتی را برای محیط زیست منطقه
به وجود میآورند.
این اتفاق با ورود لاكپشتهای گوشقرمز به كشورمان رخ داد و با ورود سنجابهای زاگرس به استانهای البرز و تهران تكرار شد، چالشی كه فقط برآمده از نگاه كالایی ما انسانها به جانوران و نادیده گرفتن حقوق آنهاست.