یاد هوشنگ آزادیور [23اسفند 1321ــ 9 اردیبهشت 1397]
برای دهانی كه به خنده تجهیز میكنی
سایه مرگ در 97، مثل 96، مثل 95 و مثل هر سنه و عصر و قرن و دهه و دورهای در كار بود و پركار بود. خیلی از اهالی ادبیات و هنر را در سالی كه گذشت از دست دادیم اما در این میان، یك مرگ، آنقدر بر مدار كاهش از اعتبار روزگار اصرار ورزید كه اینجا از میان مرگها بر آن دست بگذاریم و دربارهاش بنویسیم. اینكه هوشنگ آزادیور، تصمیم گرفت رنج و اندوه را ابدی نخواهد و قرار بر مدار مرگ بگذارد و شش روز پس از ایستادن پای آن پنجره و خون پاشیدن پای آن درخت، تنهایمان بگذارد و برود، بزنگاه درد 97 است. او، شاعر یكی از درخشانترین كتابهای شعر نیمقرن اخیر بود و مترجم دو كتاب ارزشمند تاریخ سینمای جهان و تاریخ تئاتر جهان. علاوه بر اینها ترجمههایش از چند نمایشنامهنویس مثل شكسپیر، كوروس، خوزه تریانا و... عیار ترجمه ادبیات نمایشی در ایران را بالا برد چرا كه معتقد بود نمایشنامه به عنوان متنی واسط باید مهیای اجرا ترجمه شود. از همین رو بود كه برنمیتافت ما ایرانیها شكسپیر را اینقدر سخت و اتوكشیده ترجمه و اجرا میكنیم. وقتی دست گذاشت روی «رومئو و ژولیت»، متوجه شدیم چه میگوید و چه ایدهای را در ترجمه نمایشنامههایی از این دست مد نظر دارد. این كتاب سال گذشته پس از سالها تجدید چاپ هم شد و خبر خوب اینكه ترجمه او از یكی دیگر از نمایشنامهها یعنی «شب جنایتكاران» خوزه تریانا پس از چهار دهه در دست تجدید انتشار است؛ همان نمایشنامهای كه او در كارگاه نمایش آن را روی صحنه برد. رفته بود كارگاه نمایش تا از اجراهای شگفتانگیز آن گروه برای تلویزیون فیلم بگیرد كه ماندگار شد و خودش هم شد اهل تئاتر. راستی اگر اهل تماشای فیلم مستند هستید، 18 روز تعطیلات نوروزی را وقت دارید تا هر روز یك فیلم از ساختههای او را تماشا كنید؛ اغلب این آثار در كانال تلگرامی به نام این شاعر و فیلمساز به آدرسhushangazadivar @
در دسترس است. جالب است بدانید او نخستین فیلمسازی بود كه دوربینش را دست گرفت و در اولین روزهای جنگ، به جنوب رفت و از عریانترین لحظات آغازین جنگ تصویر برداشت. این تجربه ناب در مستند «مهاجرین جنگ» او ثبت شده است. علاوه بر اینها، فیلم مستند «آندره مالرو و تمدن ایران در موزه لوور» هم از دیگر فیلمهای درخشان آزادیور است. او در این اثر آندره مالرو، نویسنده پرآوازه و وزیر فرهنگ فرانسویها را در موزه لوور جلوی دوربینش نشانده تا از فرهنگ و تمدن ایرانی بگوید. این مستند، در عین حال احتمالا واپسین فیلمی است كه مالرو را در آن میتوان دید چون او یك هفته پس از اینكه با آزادیور همكاری كند درگذشت.
هوشنگ آزادیور، 9 اردیبهشته امسال درگذشت، اما این نوشته هیچ به این مناسبت نیست. چند روز پیش، 23 اسفند، هفتادوششمین سالروز تولد او بود. این بهانه بهتری است، نیست؟
«اینجا
بین دو اقیانوس
سیاه و سیاه
برای دهانی كه به خنده تجهیز میكنی
ماه زخمه تنگی است
كه عشق را میان دو عقرب
مینشاند.»
این را هوشنگ گفت؛ نیم قرن پیش در پنجآوازی كه برای ذوالجناح ساخته بود.