نیمی از عمرم را در زندان بودم
محمد 49 ساله دو دختر و یك پسر دارد، از زور خماری به خود میپیچد و بهسختی حرف میزند. بعد از هر پرسش مكثی میكند و خیلی كوتاه جواب میدهد. در ادامه گفتوگوی جامجم با متهم به قتل را میخوانید.
سابقه داری؟
سال60 به خاطرحمل و نگهداری 151 گرم هروئین به حبس ابدمحكوم شده و 25 سال در زندان رجایی شهر و قزلحصار بودم، بعد از 25 سال با عفو آزاد شدم.
بعداز آزادی چه كردی؟
نزد خانوادهام رفتم و باكارگری و رانندگی زندگی ام را گذراندم. مدتی اعتیادرا كنار گذاشتم و رئیس خط سه راهآذری ـ قلعهحسنخان شدم. وقتی دوباره به سمت اعتیاد رفتم، رئیس خطی را از من گرفتند و مسافركشی میكردم.خانواده ام مرا در كمپ بستری كردند اما ترك نكردم و دوباره مصرف شیشه و هروئین را از سر گرفتم.
چرا شبها در ماشین میخوابیدی؟
خانوادهام وقتی دوباره به سمت اعتیاد رفتم، مرا طرد كردند.
از روزجنایت بگو .
نوبت من بود تا مسافر سوار كنم اما مقتول سه زن را سوار كرد. سر این موضوع دعوا كردیم. هنگام درگیری داخل خودروی مقتول چاقویی را دیدم. آن را برداشتم و چند ضربه به راننده زدم. ترسیدم و فرار كردم. نزد دوستم در فردیس كرج رفتم. ماجرا را برایش تعریف كردم كه او تلفنی از رانندگان پرس و جو كرد و متوجه مرگ راننده شد. قرار شد خودرویم را بفروشم و با پول آن فرار كنم. منتظر پول بودم كه ماموران سر رسیدند و دستگیر شدم.
حرف پایانی؟
من زندگیام را به خاطر شیشه از دست دادم. زودتر اعدامم كنید.
سابقه داری؟
سال60 به خاطرحمل و نگهداری 151 گرم هروئین به حبس ابدمحكوم شده و 25 سال در زندان رجایی شهر و قزلحصار بودم، بعد از 25 سال با عفو آزاد شدم.
بعداز آزادی چه كردی؟
نزد خانوادهام رفتم و باكارگری و رانندگی زندگی ام را گذراندم. مدتی اعتیادرا كنار گذاشتم و رئیس خط سه راهآذری ـ قلعهحسنخان شدم. وقتی دوباره به سمت اعتیاد رفتم، رئیس خطی را از من گرفتند و مسافركشی میكردم.خانواده ام مرا در كمپ بستری كردند اما ترك نكردم و دوباره مصرف شیشه و هروئین را از سر گرفتم.
چرا شبها در ماشین میخوابیدی؟
خانوادهام وقتی دوباره به سمت اعتیاد رفتم، مرا طرد كردند.
از روزجنایت بگو .
نوبت من بود تا مسافر سوار كنم اما مقتول سه زن را سوار كرد. سر این موضوع دعوا كردیم. هنگام درگیری داخل خودروی مقتول چاقویی را دیدم. آن را برداشتم و چند ضربه به راننده زدم. ترسیدم و فرار كردم. نزد دوستم در فردیس كرج رفتم. ماجرا را برایش تعریف كردم كه او تلفنی از رانندگان پرس و جو كرد و متوجه مرگ راننده شد. قرار شد خودرویم را بفروشم و با پول آن فرار كنم. منتظر پول بودم كه ماموران سر رسیدند و دستگیر شدم.
حرف پایانی؟
من زندگیام را به خاطر شیشه از دست دادم. زودتر اعدامم كنید.
تیتر خبرها
-
دبیرستانیها و دانشجویان مشتریان اصلی گل
-
قتل به خاطر 3 مسافر
-
نقشه شوم نماینده شركت اینترنتی برای زن جوان
-
قاتل دروغگو در یك قدمی چوبه دار
-
دستگیری دزد مطبهای ترك اعتیاد
-
کشف جسد در تونل مترو
-
مرگ تلخ راننده هنگام تعمیر نیسان
-
ترور مامور پلیس امنیت
-
3 كشته و 17 مصدوم در تصادف پژو و مینیبوس
-
سیل، پسر نیكوكار را با خود برد
-
4 کشته و مجروح به خاطر اختلاف ملكی
-
نیمی از عمرم را در زندان بودم