محاكمه خانم معلم به اتهام ربودن شوهر سابق
خانم معلم كه متهم است با همدستی دو مرد جوان همسر صیغهای سابقش را ربوده و او را بهشدت كتك زده است پای میز محاكمه از خود دفاع كرد .
به گزارش خبرنگار جامجم، اواخر سال ۹۶ مرد جوانی به نام هومن به پلیس آگاهی پاكدشت رفت و از یك معلم كه پیشتر همسر صیغهای وی بود شكایت كرد. وی گفت: مدتی پیش با خانمی معلم به نام مرجان آشنا شدم و او را به عقد موقت در آوردم، اما پس از مدتی به خاطر ناسازگاری از هم جدا شدیم. او به تازگی با مرد جوانی به نام حبیب آشنا شده و با او نامزد كرده است. چند روز قبل او همراه حبیب و یك مرد غریبه مرا ربودند و داخل ماشین در حاشیه پاكدشت به شدت كتك زدند. مرجان نظارهگر این ماجرا بود و نگاه میكرد تا دو مرد جوان به وظیفهشان بهخوبی عمل و مرا تنبیه كنند. آنها پس از چند ساعت كتك زدن مرا رها كردند كه به بیمارستان رفتم و آنجا بیهوش شدم و بعد از چند روز به هوش آمدم. من در این ماجرا آسیب زیادی دیدم و از ناحیه سر و صورت و پا دچار جراحت شدم. به همین خاطر از آنها شكایت دارم.
با شكایت این مرد، زن جوان همراه نامزدش و دوست وی به اتهام آدمربایی و ضرب و جرح بازداشت شدند. آنها در شعبه ۱۲ دادگاه كیفری یك استان تهران پای میز محاكمه ایستادند. در این جلسه شاكی به تشریح شكایتش پرداخت و گفت: من از دو مرد جوان و همسر صیغهای سابقم شكایت دارم و از آنها دیه میخواهم.
سپس مرجان در جایگاه ویژه ایستاد و منكر اتهاماتش شد. وی گفت: من معلم هستم. مدتی قبل به عقد موقت هومن در آمدم، اما به خاطر اختلاف نظر تصمیم گرفتیم از هم جدا شویم، اما او دست از سرم برنمیداشت و مدام برایم مزاحمت ایجاد میكرد. حتی یك روز به مدرسه محل كارم آمد و پشت سرم حرفهای ناشایست زد. آخرین بار وقتی متوجه شد با حبیب نامزد كرده و قصد ازدواج دارم سراغ او رفت و پشت سرم حرف زد. به همین خاطر آن روز همراه نامزدم و دوست او مقابل مغازهاش رفتیم و از او خواستیم تا حرفهایی را كه پشت سرم زده یك بار دیگر مقابل خودم بگوید، اما قبول نكرد. ما از او خواستیم از مغازهاش بیرون برویم و داخل ماشین صحبت كنیم. او هم قبول كرد و همراهمان آمد و ادعا كرد چنین حرفهایی را پشت سرم نزده و نامزدم دروغگوست. به همین خاطر حبیب كه عصبانی شده بود به او لگد زد و او را از ماشین بیرون انداخت، ولی حالا به خاطر كینهای كه از ما به دل گرفته علیه ما شكایت كرده تا ما را به دردسر بیندازد. این زن ادامه داد: او میخواهد از ما باج بگیرد. حتی در اداره آگاهی هم پیشنهاد داده بود در برابر دریافت
۳۰ میلیون تومان حاضر به رضایت است .
سپس حبیب به دفاع پرداخت و گفت: من هیچ ضربهای به هومن نزدم. او به دروغ ادعای آدمربایی و ضرب و جرح را علیه ما مطرح كرده و میگوید ما او را تا سر حد مرگ كتك زدهایم تا از مرجان و من انتقام بگیرد.
سپس متهم ردیف سوم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من در این ماجرا فقط نظارهگر بودم و دیدم دوستم با لگد چند ضربه به شاكی زد.
با پایان دفاعیات متهمان، هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر كند.
به گزارش خبرنگار جامجم، اواخر سال ۹۶ مرد جوانی به نام هومن به پلیس آگاهی پاكدشت رفت و از یك معلم كه پیشتر همسر صیغهای وی بود شكایت كرد. وی گفت: مدتی پیش با خانمی معلم به نام مرجان آشنا شدم و او را به عقد موقت در آوردم، اما پس از مدتی به خاطر ناسازگاری از هم جدا شدیم. او به تازگی با مرد جوانی به نام حبیب آشنا شده و با او نامزد كرده است. چند روز قبل او همراه حبیب و یك مرد غریبه مرا ربودند و داخل ماشین در حاشیه پاكدشت به شدت كتك زدند. مرجان نظارهگر این ماجرا بود و نگاه میكرد تا دو مرد جوان به وظیفهشان بهخوبی عمل و مرا تنبیه كنند. آنها پس از چند ساعت كتك زدن مرا رها كردند كه به بیمارستان رفتم و آنجا بیهوش شدم و بعد از چند روز به هوش آمدم. من در این ماجرا آسیب زیادی دیدم و از ناحیه سر و صورت و پا دچار جراحت شدم. به همین خاطر از آنها شكایت دارم.
با شكایت این مرد، زن جوان همراه نامزدش و دوست وی به اتهام آدمربایی و ضرب و جرح بازداشت شدند. آنها در شعبه ۱۲ دادگاه كیفری یك استان تهران پای میز محاكمه ایستادند. در این جلسه شاكی به تشریح شكایتش پرداخت و گفت: من از دو مرد جوان و همسر صیغهای سابقم شكایت دارم و از آنها دیه میخواهم.
سپس مرجان در جایگاه ویژه ایستاد و منكر اتهاماتش شد. وی گفت: من معلم هستم. مدتی قبل به عقد موقت هومن در آمدم، اما به خاطر اختلاف نظر تصمیم گرفتیم از هم جدا شویم، اما او دست از سرم برنمیداشت و مدام برایم مزاحمت ایجاد میكرد. حتی یك روز به مدرسه محل كارم آمد و پشت سرم حرفهای ناشایست زد. آخرین بار وقتی متوجه شد با حبیب نامزد كرده و قصد ازدواج دارم سراغ او رفت و پشت سرم حرف زد. به همین خاطر آن روز همراه نامزدم و دوست او مقابل مغازهاش رفتیم و از او خواستیم تا حرفهایی را كه پشت سرم زده یك بار دیگر مقابل خودم بگوید، اما قبول نكرد. ما از او خواستیم از مغازهاش بیرون برویم و داخل ماشین صحبت كنیم. او هم قبول كرد و همراهمان آمد و ادعا كرد چنین حرفهایی را پشت سرم نزده و نامزدم دروغگوست. به همین خاطر حبیب كه عصبانی شده بود به او لگد زد و او را از ماشین بیرون انداخت، ولی حالا به خاطر كینهای كه از ما به دل گرفته علیه ما شكایت كرده تا ما را به دردسر بیندازد. این زن ادامه داد: او میخواهد از ما باج بگیرد. حتی در اداره آگاهی هم پیشنهاد داده بود در برابر دریافت
۳۰ میلیون تومان حاضر به رضایت است .
سپس حبیب به دفاع پرداخت و گفت: من هیچ ضربهای به هومن نزدم. او به دروغ ادعای آدمربایی و ضرب و جرح را علیه ما مطرح كرده و میگوید ما او را تا سر حد مرگ كتك زدهایم تا از مرجان و من انتقام بگیرد.
سپس متهم ردیف سوم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من در این ماجرا فقط نظارهگر بودم و دیدم دوستم با لگد چند ضربه به شاكی زد.
با پایان دفاعیات متهمان، هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر كند.
تیتر خبرها
-
اختلاس5 میلیاردی در آموزش و پرورش سرباز
-
جزئیات قتل جنجالی وكیل دادگستری با 8 گلوله
-
راز سرقت عتیقههای میلیاردی در اثر انگشت سارق
-
محاكمه خانم معلم به اتهام ربودن شوهر سابق
-
برخورد مرگبار تیبا با تابلوی راهنمایی و رانندگی
-
مجازات قصاص برای قاتل كارمند شركت داروسازی
-
7 كشته در تصادف پژو و سمند
-
مرگ مرموز 3 عضو خانواده
-
شناسایی قاچاقچی هنگام زایمان
-
قتل در انگلیس ركورد زد