چه اتفاقی افتاد؟
خب این یك اتفاق نادر بود و بابت آن متاسف هستیم. البته مشكلاتی هم بود كه...

 چه مشكلاتی؟
میزبانی ضعیف. اصلا كاری به این چیزها ندارم اما مقصر این‌كه دیر به خط استارت رفتیم، خودم هستم. باید حواسم به زمان می‌بود. 

 یعنی زمان را گم كرده بودید؟
حواسمان به تعویض دوچرخه‌ها و سایر تجهیزات بود. همین اتفاق باعث شد تا هشت دقیقه زمان را از دست بدهیم. 

 هشت دقیقه زمان زیادی است. دیگر چرا مسابقه دادید؟
با این‌كه می‌دانستیم زمان را از دست داده و در رتبه‌بندی جایگاهی نداریم با تصمیم بچه‌ها قرار بر این شد تا در خط استارت قرار بگیریم تا مشخص شود خودشان در چه وضعیتی هستند. 

 اگر زودتر به خط استارت می‌رسیدید ممكن بود اتفاق دیگری بیفتد؟
بچه‌ها با استرس و ناراحتی سر مسابقه حاضر شدند و شرایط جور دیگری رقم خورد. ما از نظر زمانی بعد از قزاقستان بهترین ركورد را ثبت كردیم و می‌توانستیم دوم شویم. حتی روی رمپ مسابقه هم نرفتیم و همه چیز به هم خورد! دوست دارم یك بار دیگر تاكید كنم كه مقصر صفر تا صد این مشكل خودم هستم نه ورزشكاران، نه برگزاركننده و نه مسؤولان فدراسیون و فقط تیم ما دیر به خط استارت مسابقه رفت. 
​​​​​​​
 حرفی مانده كه بخواهید بزنید؟
من شرمنده بچه‌ها شدم كه در این مدت با این همه كم و كاستی و با این سختی تمرین كرده و زحمت كشیدند. مسابقه سه‌شنبه می‌توانست منجر به كسب نتیجه شود و من بابت اشتباهی كه سهواً پیش آمد از دوستانم، آقایان مهربانی و هاشم كندی و جامعه دوچرخه‌سواری عذرخواهی می‌كنم. از همه عذرخواهی می‌كنم. دور از دسترس هم نیست 
كه بتوانیم در روزهای باقیمانده نتیجه خوبی 
كسب كنیم.