جذب حداکثری!

چند دختر نوجوان، سه چهار سالی است که ایده معرفی اسلام به گردشگران خارجی در تخت‌جمشید را کلید زده‌اند

جذب حداکثری!

شیراز در طول تاریخ همیشه این بخت را داشته كه كانون تمدن ایران باشد، گردشگران خارجی هم كه به كشورمان می‌آیند، می‌روند پی آوازه‌های شیراز. نیمه‌شعبان امسال این سه واژه در بقایای زیبا و شكوهمند تخت‌جمشید به‌طرزی خاص به هم گره خوردند، بانی‌اش نیز چند دختر دانش‌آموز مرودشتی بودند كه در قالب بچه‌های انجمن اسلامی رو‌در‌روی گردشگران خارجی ایستادند و با آنها درباره اسلام، مهدی موعود و ایران حرف زدند. این دخترها چهار سال است كه چنین می‌كنند و چهار سال هم است كه می‌بینند چقدر درباره ایران قشنگمان در دنیا تبلیغات منفی می‌شود، اما اینها با تسلط‌شان بر زبان انگلیسی و شهامتشان در برقراری ارتباط با خارجی‌ها به حد وسع خویش می‌كوشند تا همه توطئه‌ها را خنثی كنند و مسافران به ایران آمده را با ذهنی پاك و شفاف نسبت به ایران، فرهنگ و مذهبش بدرقه كنند. درباره همه این تلاش‌ها با مریم نفری‌نژاد 18 ساله صحبت كرده‌ایم كه ایده معرفی اسلام و مهدی موعود به گردشگران خارجی، اولین‌بار در ذهن او جرقه خورده است.

 شما به زبان انگلیسی مسلط هستید. زبان را كجا یاد گرفتید؟
من از كلاس ششم خواندن زبان انگلیسی را شروع كردم و مدتی است دیپلمم را گرفته‌ام.
 پس زبان‌دان بودن شما ربطی به مدرسه ندارد.
خیر، متاسفانه مدرسه به دانش‌آموزان مهارت لازم را نمی‌آموزد.
 شما از مهارت‌تان در زبان انگلیسی در مسیری خاص استفاده می‌كنید. این فكر از كجا آمد؟
من عضو اتحادیه انجمن اسلامی مرودشت هستم، از كلاس نهم هم زبانم بسیار خوب بود و حتی از همكلاسی‌هایم كه به كانون می‌آمدند، جلوتر بودم. با خودم گفتم چرا از این مهارت استفاده نكنم و   بگذارم این توانایی هدر برود. برای همین ایده‌ای در ذهنم شكل گرفت تا منجی عالم بشریت را به همه دنیا معرفی كنم. این ایده را كه با مسؤولان انجمن اسلامی شهرستانمان در میان گذاشتم، آنها نیز استقبال كردند و الان چهار سال است به مناسبت نیمه‌شعبان سعی می‌كنیم حضرت مهدی(عج)، اسلام و قرآن را به گردشگران خارجی معرفی كنیم.
 از میان همه مفاهیم و باورهای اسلامی چرا امام زمان(عج) را انتخاب كردید؟
من از سال‌ها قبل با اتحادیه انجمن اسلامی در بحث مدرسه انقلاب همكاری داشتم یعنی غرفه‌ای داشتیم و در آن به زبان انگلیسی درباره دفاع مقدس، استكبار و... توضیحاتی می‌دادم. یك‌سال هم برای امام زمان(عج) چنین غرفه‌ای داشتیم و همان جا بود كه ایده تشریح این مبانی برای گردشگران خارجی به ذهنم رسید، بعد هم درباره نحوه اجرای كار با مسؤولان اتحادیه همفكری كردم و این ایده پرورش یافت.
 شما چهار سال پیش كار تبلیغی‌تان را شروع كردید، درست وقتی كه یك نوجوان بودید. وقتی با گردشگر‌ها روبه‌رو می‌شدید شما را جدی می‌گرفتند؟
واكنش گردشگر‌ها واقعا خوب بود، من هم هیچ استرسی نداشتم چون به توانایی خودم باور داشتم و می‌دانستم كه آنها هم سؤالات تخصصی نمی‌پرسند. نكته خوب این است كه همه مردم دنیا به منجی اعتقاد دارند و وقتی من و دوستانم توضیح می‌دادیم كه حضرت مهدی(عج) جهان را پر از عدل و داد خواهد كرد این برای گردشگران قابل فهم بود. این كه نوجوان بودیم هم در مسیرمان خللی ایجاد نمی‌كرد، حتی گردشگر‌ها تشویق‌مان می‌كردند كه ما با این سن كم چقدر باهوش هستیم.
 برای این كه سراغ كدام گردشگر بروید معیار خاصی داشتید؟
نه، ما سراغ همه می‌رویم. امسال چهار گروه سه نفره بودیم و هر گردشگری را كه می‌دیدیم سراغش می‌رفتیم.
 واكنش مردها بهتر بود یا زن‌ها؟
هر دو خوب بودند، ولی زن‌ها بهتر بودند و ما صحبت‌مان را با آنها شروع می‌كردیم.
 سر صحبت را چطور باز می‌كردید؟
ما در این باره زیاد فكر كردیم و به این نتیجه رسیدیم كه بگوییم نیمه‌شعبان یك جشن ایرانی قدیمی است كه به یمن تولد منجی برپا می‌شود و ما دوست داریم در این شادی با شما شریك شویم.
 این را كه می‌گفتید برایشان قابل فهم و پذیرفتنی بود؟
امسال مخاطبان ما دو دسته بودند، گروهی مسیحی و گروهی لائیك. مسیحی‌ها خیلی خوب با موضوع ارتباط برقرار می‌كردند و حرف‌های ما برایشان جالب بود. در جریان این گفت‌وگوها ما هم فهمیدیم كه عده زیادی از مسیحیان حضرت عیسی(ع) را منجی بشریت می‌دانند و در عوض تعدادی‌شان معتقدند كه حضرت مسیح(ع) بازنخواهد گشت.
 لائیك‌ها چطور؟
می‌گفتند ما به این چیزها اعتقادی نداریم. البته ما به هر دو گروه می‌گفتیم كه قرار نیست اعتقاداتمان را به شما تحمیل كنیم.
 شما دخترها همه چادری هستید؟
به غیر از دو سه نفر، بله همه چادری هستیم. در واقع هدف ما از فعالیت‌های تبلیغی‌مان علاوه بر ترویج پیام عدالت و عدالت‌خواهی، انتقال فرهنگی ایرانی به خارجی‌ها هم هست.
 نظر گردشگر‌ها درباره چادر چه بود؟
در مجموع حجاب برایشان جالب بود،‌ به‌خصوص برای خانم‌های خارجی كه علاقه‌مند بودند با ما عكس بگیرند. می‌گفتند شما چقدر با چادر خوشگل هستید و بعضی‌هایشان صورت ما را می‌بوسیدند.
 اینها باورهای غلط درباره اسلام یا ایران داشتند؟
راستش ما وقت زیادی برای صحبت با گردشگران نداشتیم، چون آنها برای انجام بازدیدها عجله داشتند، ولی در همان فرصت محدودی كه وجود داشت نظرشان را درباره ایران می‌پرسیدیم. یك خانم لندنی می‌گفت قبل از آمدنش به ایران خیلی‌ها او را از این سفر برحذر می‌داشتند، ولی او مصر بوده كه به ایران بیاید و حالا كه آمده، فهمیده كه ایران چه كشور امنی است و مردمش تا چه حد صلح‌طلب و مهربانند.
 در خلال این ارتباطات، كاری كردید تا روابط‌تان با گردشگر‌ها ادامه‌دار شود؟
امسال نه، چون سال‌های قبل تجربه كرده بودیم كه اینها مایل نیستند رابطه‌شان با ما ادامه داشته باشد و حاضر نبودند شماره یا صفحه اینستاگرام‌شان را اعلام كنند. بنابراین برای این كه اذیت نشوند ما درخواستی نداشتیم.
 قصد ندارید برنامه تبلیغی‌تان را گسترش دهید؟
فعلا داریم به این موضوع فكر می‌كنیم، به‌خصوص به این كه برای محرم هم برنامه داشته باشیم. در این چهار سال بازخوردهای خوبی از داخل وخارج گرفته‌ایم و فكر می‌كنیم مفاهیم كربلا آنقدر وسیع است و پتانسیل دارد كه می‌تواند جزو برنامه‌هایمان قرار بگیرد.