بازگشت به سنتهای انسانی
مشخص نیست كه چرا زندگیهای آپارتمانی در ساختمانهای مكعبی امروز، اینچنین دور از هم و سرد شده؛ شاید بخشی از آن نشانهای از تحمیل زندگی مدرن بر ما باشد. یكی از بزرگترین مزیتهای زندگی در جوامع شرقی و بهخصوص خاورمیانه «هوای هم را داشتن» است. چنین مزیتی در غرب و زندگی مدرن غربی مشاهده نمیشود و جور این امر را نهادهای دولتی و دولت و سمنها بر دوش میكشند. طبیعی است هرچقدر هم دولتها و سازمانهای مردمنهاد در این زمینه خوب عمل كنند، باز هم به پای اخلاقیات همسایگی خودجوش نمیرسد؛ امری كه در آن هیچ چشمداشتی وجود ندارد و انسانیت موج میزند.
دوست عزیزی كه دكترای فلسفه برای كودكان را در سوربن فرانسه گرفته و حالا برای كار به ایران بازگشته، تعریف میكند كه دولت حتی به شما هزینه حمایت از كودك را هم پرداخت میكند كه بخش زیادی از هزینههای كودك را پوشش میدهد. اما با این حال مردم اصلا هوای هم را ندارند. او اشاره میكرد در ایران، حتی در بدترین شرایط نیز اگر فرد نیازمندی به یك نانوایی مراجعه كند، به او نانی خواهند داد تا از گرسنگی تلف نشود. اما در غرب چنین خبری نیست و بهرغم حمایتهای دولتی، زندگی شهروندی در آنجا بهشدت بیرحم است.
خوشهمسایگی، ماجرایی است كه هم در تاریخ زندگی اجتماعی ما ایرانیان و هم در احادیث وارد شده، بهشدت روی آن تأكید شده است. سنتهایی چون گلریزان و پخش نذری و شركت در مراسم هم از جمله این موارد بوده است. در احادیث نیز تأكید فراوانی روی این موضوع مشاهده میشود. در حدیثی از امام صادق(ع) میخوانیم كه:
«خوش همسایگی شهرها را آباد و عمرها را زیاد میكند (كافی/ج 2).» در حدیثی دیگر از پیامبر بزرگوار اسلام در حوزه حقوق همسایگی میخوانیم: «اگر از تو كمك خواست كمكش كنی، اگر از تو قرض خواست به او قرض دهی، اگر نیازمند شد نیازش را برطرف سازی، اگر مصیبتی دید او را دلداری دهی، اگر خیری به او رسید به وی تبریك گویی، اگر بیمار شد به عیادتش روی، وقتی مرد در تشییع جنازهاش شركت كنی، خانهات را بلندتر از خانه او نسازی تا جلوی جریان هوا را بر او بگیری مگر آن كه خودش اجازه دهد... . (مسكن الفؤاد ص 114)» حتی در حدیثی دیگر، پیامبر بزرگوار اسلام فرمودهاند كه رعایت حرمت همسایه، مانند حرمت مادر لازم است.
در فوتبال میگویند كه به تركیب برنده دست نزنید. واقعا چرا چنین اصلی را در زندگیهای روزمره رعایت نمیكنیم به سنتهای پسندیدهای كه داشتهایم، دست زده و همه چیز را خراب كردهایم؟
دوست عزیزی كه دكترای فلسفه برای كودكان را در سوربن فرانسه گرفته و حالا برای كار به ایران بازگشته، تعریف میكند كه دولت حتی به شما هزینه حمایت از كودك را هم پرداخت میكند كه بخش زیادی از هزینههای كودك را پوشش میدهد. اما با این حال مردم اصلا هوای هم را ندارند. او اشاره میكرد در ایران، حتی در بدترین شرایط نیز اگر فرد نیازمندی به یك نانوایی مراجعه كند، به او نانی خواهند داد تا از گرسنگی تلف نشود. اما در غرب چنین خبری نیست و بهرغم حمایتهای دولتی، زندگی شهروندی در آنجا بهشدت بیرحم است.
خوشهمسایگی، ماجرایی است كه هم در تاریخ زندگی اجتماعی ما ایرانیان و هم در احادیث وارد شده، بهشدت روی آن تأكید شده است. سنتهایی چون گلریزان و پخش نذری و شركت در مراسم هم از جمله این موارد بوده است. در احادیث نیز تأكید فراوانی روی این موضوع مشاهده میشود. در حدیثی از امام صادق(ع) میخوانیم كه:
«خوش همسایگی شهرها را آباد و عمرها را زیاد میكند (كافی/ج 2).» در حدیثی دیگر از پیامبر بزرگوار اسلام در حوزه حقوق همسایگی میخوانیم: «اگر از تو كمك خواست كمكش كنی، اگر از تو قرض خواست به او قرض دهی، اگر نیازمند شد نیازش را برطرف سازی، اگر مصیبتی دید او را دلداری دهی، اگر خیری به او رسید به وی تبریك گویی، اگر بیمار شد به عیادتش روی، وقتی مرد در تشییع جنازهاش شركت كنی، خانهات را بلندتر از خانه او نسازی تا جلوی جریان هوا را بر او بگیری مگر آن كه خودش اجازه دهد... . (مسكن الفؤاد ص 114)» حتی در حدیثی دیگر، پیامبر بزرگوار اسلام فرمودهاند كه رعایت حرمت همسایه، مانند حرمت مادر لازم است.
در فوتبال میگویند كه به تركیب برنده دست نزنید. واقعا چرا چنین اصلی را در زندگیهای روزمره رعایت نمیكنیم به سنتهای پسندیدهای كه داشتهایم، دست زده و همه چیز را خراب كردهایم؟