جنایت در هواخواهی از یك زن

متهم به قتل در جلسه دادگاه به تشریح قتل پرداخت

جنایت در هواخواهی از یك زن

مرد جوان كه در هوا خواهی از یك زن دست به جنایت زده بود پای میزمحاكمه ایستاد و حرف‌های تازه‌ای مطرح كرد. متهم مدعی شده، برای این‌كه مقتول، زن جوان را مورد آزار قرار ندهد، مرتكب قتل او شده است.
به گزارش خبرنگار جام‌جم، نوزدهم تیر ماه سال ۹۶ به كلانتری شهر ری خبر رسید یك مرد جوان به نام سعید پشت فرمان ماشینش كشته شده است. پلیس به محل مورد نظر رفت و با جسد خونین سعید روبه‌رو شد كه با چند ضربه چاقو از پا درآمده بود. پلیس بعد از بررسی، دریافت این مرد دقایقی قبل از مرگ با یك مرد موتور سوار درگیر شده بود. پلیس به ردیابی موتورسوار ناشناس پرداخت اما ردی از وی به دست نیاورد .در ادامه بررسی‌ها پلیس مكالمات تلفنی و پیامكی مقتول را بررسی كرد و دریافت وی قرار بود به دیدن یك زن جوان به نام فریبا برود كه كشته شد. در حالی كه فرضیه جنایت از سوی رقیب عشقی قوت گرفته بود فریبا در بازداشت عامل جنایت را معرفی كرد و گفت: دوست خانوادگی مان به نام محمد، سعید را كشته است.
با اطلاعاتی كه زن جوان به پلیس داد محمد بازداشت شد و قتل را گردن گرفت. وی گفت: از سال‌ها پیش فریبا را می‌شناختم و با هم رابطه خانوادگی داشتیم. آن روز او با من تماس گرفت و گفت سعید او را تهدید كرده و گفته قصد دارد به خانه او برود و آزارش دهد. من به هواخواهی فریبا مقابل در خانه او رفتم و پس از درگیری با سعید، او را كشتم.
با اعتراف‌های این مرد، فریبا بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت. این زن گفت: من هرگز از محمد كمك نخواسته بودم و نمی‌دانم چرا او بی دلیل چنین موضوعی را مطرح كرده است. در حالی كه برای محمد به اتهام قتل كیفرخواست صادر شده بود، دیروز در شعبه دهم دادگاه كیفری یك استان تهران به ریاست قاضی قربانزاده و با حضور یك قاضی مستشار پای میز محاكمه ایستاد .
در ابتدای این جلسه پدر و مادر قربانی برای محمد حكم قصاص خواستند. اما دو دختر مقتول گفتند با دریافت دیه اعلام گذشت می‌كنند.دختر بزرگ قربانی گفت:زمانی كه پدر فوت شد، درس می‌خواندم، اما این ماجرا تاثیر بدی در روحیه‌ام گذاشت و ترك تحصیل كردم. من حاضر به قصاص نیستم اما از قاتل پدرم دیه می‌خواهم .
سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت:سالها بود از همسرم جدا شده بودم وتنها زندگی می‌كردم. من بیشتر اوقات دو دخترم را پیش مادرم یا مادر زن سابقم می‌گذاشتم. آن روز فریبا، دوست خانوادگی‌مان به من زنگ زد و حرف‌های عجیبی زد. او می‌گفت سعید چندبار با او تماس گرفته و درخواست كرده تا با او رابطه برقرار كند. فریبا می‌گفت قرار است سعید تا چند دقیقه دیگر به خانه‌شان برود. او از من كمك خواست و من به او گفتم بهتر است با همسرش تماس بگیرد اما او گفت همسرش در محل كارش است و اجازه صحبت كردن با تلفن را ندارد. حتی به او گفتم با پلیس ۱۱۰ تماس بگیرد اما فریبا در حالی كه گریه می‌كرد می‌گفت اگر پای پلیس به میان كشیده شود آبروریزی می‌شود. او از من خواست تا در حقش برادری كنم.
وی در تشریح جزییات درگیری خونین ادامه داد: من با موتور بلافاصله خودم را مقابل خانه فریبا رساندم و دیدم سعید در حال پارك ماشینش مقابل در است. به او گفتم چرا مزاحم فریبا شده و قصد دارد با او رابطه برقرار كند، اما او به من توهین كرد و گفت این ماجرا به من هیچ ارتباطی ندارد .به همین خاطر با هم گلاویز شدیم. او چند مشت به سر و صورتم زد و من هم او را كتك زدم .او به سمت ماشینش رفت و من از خورجین موتور چاقو برداشتم و چند ضربه به بازوی او زدم و او را به در ماشین كوبیدم. سعید خم شده بود تا از زیر صندلی ماشین چیزی بیرون بیاورد كه من یك ضربه به پهلوی او زدم .او بلافاصله سوار ماشین شد و رفت و من سه روز بعد به اتهام قتل بازداشت شدم .
در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر كند.