مرده بُدم زنده شدم؟!

نمایش نسخه واقعی «علاءالدین» بحث‌های جدیدی درباره احیای پویانمایی ایجاد کرده است

مرده بُدم زنده شدم؟!

با نمایش عمومی نسخه زنده «علاءالدین»، پرسشی كه از سوی اهل فن و تحلیلگران سینمایی مطرح شده، این است كه آیا شركت والت دیزنی باید به تولید نسخه‌های زنده پویانمایی‌های موفق قدیمی‌اش ادامه بدهد یا نه. این پرسش از آن جهت مطرح شده كه علاءالدین زنده این شركت نتوانست انتظارات تماشاگران و منتقدان سینمایی را برآورده كند. نه‌تنها منتقدان نقدهای مثبتی برای فیلم ننوشتند، كه تماشاگران هم استقبال بالایی از آن نكردند. قبل از پخش عمومی علاءالدین، پیش‌‌بینی افتتاحیه‌ای بسیار بالا برای آن در جدول گیشه نمایش سینماها می‌شد. هزینه كلان تولید 200 میلیون دلاری فیلم هم، به این تحلیل خوشبینانه دامن می‌زد. اما افتتاحیه 56 میلیون دلاری فیلم در سینماهای آمریكا، همه را شوكه كرد. این رقم فروش، بسیار كمتر و پایین‌تر از آن چیزی بود كه تصورش می‌رفت. همین نكته، بلافاصله پرسش‌های ناامیدكننده را مطرح كرد. مهم‌ترین پرسش این بود: اگر كمپانی والت دیزنی نمی‌تواند نسخه‌های زنده موفق و پرفروشی از پویانمایی‌های كلاسیك و معروف خودش تولید كند، پس چرا سنت دوباره‌سازی زنده این محصولات كارتونی را ادامه می‌دهد؟

به نوشته نشریه هالیوود ریپورتر، طرح این پرسش در حالی است كه گروه بزرگی از تحلیلگران و حتی خود مدیران شركت والت دیزنی چندان با این ادعا موافق نیستند. این گروه می‌گوید اگر چه فروش علاءالدین نتوانست توقعات را برآورده كند و غوغایی در جدول گیشه نمایش به راه بیندازد، اما توانسته راهش را با موفقیت نسبی طی كند. این در حالی است كه برخی از انتقادات متوجه انتخاب گای ریچی برای كارگردانی فیلم است. مخالفان انتخاب ریچی برای كارگردانی فیلم، عقیده دارند برای اكشنی ماجراجویانه و فانتزی چون علاءالدین، نباید از یك فیلمساز روشنفكر و غیرمتعارف دعوت به همكاری می‌شد. فیلمی با حال و هوای علاءالدین را باید كسی چون استیون اسپیلبرگ یا جورج لوكاس كارگردانی می‌كرد.
شركت والت دیزنی چند سالی است كار دوباره سازی زنده پویانمایی‌های معروف قدیمی اش را شروع كرده است و تا به امروز توانسته این راه را با موفقیت ادامه دهد. مارس گذشته بود كه نسخه جدید «دامبو» به دیدار تماشاگران آمد. دوستداران محصولات كارتونی با دیدن دامبوی جدید، یاد و خاطره صحنه‌های كارتونی پویانمایی كلاسیك والت دیزنی را زنده كردند. آنها به‌زودی به دیدار نسخه زنده «شیرشاه» هم خواهند رفت و آنجلینا جولی را هم در قسمت دوم «مالیفیشنت»، در قالب شخصیت خبیث و سیاه دل ماجراهای سفیدبرفی و هفت كوتوله خواهند دید.
رونق‌گیری متفاوت
از سال 2010 كه شركت والت دیزنی با كمك تیم برتون داستان و شخصیت‌های كارتونی «آلیس در سرزمین عجایب» را زنده كرد، تولید دوباره‌سازی زنده پویانمایی‌های كلاسیك رونق خاصی گرفت.
والت دیزنی به این دوباره‌سازی‌ها قناعت نكرد و رشته‌ای از دنباله‌ها و بازسازی‌ها را در دستور كارش قرار داد. والت دیزنی حتی از این هم جلوتر رفت و با نگاهی تازه به ماجراجویی‌های داستان‌های كارتونی‌اش، داستان‌ها و شخصیت‌های جدیدی را خلق و روانه پرده سینماها كرد. واقعیت این است كه دیزنی در دهه‌های گذشته، هیچ‌وقت شخصیت‌های خبیث فیلم‌های كارتونی‌اش را به عنوان شخصیت محوری یك فیلم مستقل ارائه نكرده بود، اما در شرایط تازه این احساس وجود داشت كه می‌توان تمام شخصیت‌های ریز و درشت كارتون‌های قدیمی را در دل فیلم‌های زنده تازه‌ای در معرض دید و قضاوت تماشاگران قرار داد.
منتقدان سینمایی بعضی از این فیلم‌های جدید را تحویل گرفتند و بعضی را نه. بعضی‌هایشان فروش بهتری نسبت به بقیه داشتند. اما در كل، موج تازه‌ای به راه افتاد كه به‌راحتی حكایت از موفقیت همه‌جانبه مدیران والت دیزنی می‌كرد. مالیفیشنت (2014)، سیندرلا (2015)، كتاب جنگل (2016)، دیو و دلبر (2017) و كریستوفر رابین (2018)، فیلم‌هایی بودند كه با اقبال عمومی روبه‌رو شدند و حكم گنج پنهان و تازه كشف شده تهیه‌كنندگان و سازندگانشان را پیدا كردند. تحلیلگران اقتصادی سینما در این میان البته به قسمت دوم آلیس در سرزمین عجایب هم اشاره می‌كنند كه در سال 2016 یك فاجعه تجاری بود. شكست سخت تجاری این فیلم، این پرسش را مطرح كرد كه تولید دنباله‌ای بر نسخه‌های زنده شده فیلم‌های پویانمایی، می‌تواند كار درستی باشد یا نه.
تکرار پرسش قدیمی
حالا فروش نه‌چندان راضی‌كننده علاالدین، دوباره همان پرسش قدیمی را پیش می‌كشد. آیا والت دیزنی باید نگران تولید نسخه‌های زنده بقیه محصولات كارتونی قدیمی‌اش باشد یا نه؟ منتقدان و تحلیلگران عقیده دارند مدیران شركت به احتمال زیاد، حالا نسبت به گذشته دست به عصاتر عمل خواهند كرد. اگر در یكی دو سال گذشته میل زیادی برای ساخت سریع این نوع از فیلم‌ها وجود داشت، در آینده نزدیك این میل تا حد زیادی مهار خواهد شد. خیلی‌ها بر این باورند كه والت دیزنی ترمز تولید این نوع فیلم را كشیده و خود مدیران هم به این نتیجه رسیده‌اند كه در حال حركت در شیب یك سربالایی هستند!
مقصد بعدی ؟
در همین ارتباط پرسیده می‌شود مقصد بعدی والت دیزنی چیست و قرار است كدام شخصیت معروف و محبوب كارتونی این شركت زنده بشود و در یك محیط غیر‌كارتونی ماجراجویی‌هایش را دنبال كند؟ این در حالی است كه این روزها شخصیت‌ها و فیلم‌های كمیك استریپی و ابرقهرمانانه طرفداران زیادی میان تماشاگران پیدا كرده‌اند. خود شركت والت دیزنی هم تولید‌كننده چند تا از این فیلم‌هاست! این شركت با همكاری شركت مارول، تعدادی از این ابرقهرمان‌های بزن بهادر را در فیلم‌هایی مستقل روانه پرده سینماها كرده و طعم موفقیت كلان «آونجرز: پایان بازی»، هنوز زیر دندان مدیران آن است. گروهی از منتقدان می‌گویند والت دیزنی همیشه كارت‌های پنهانی برای رو كردن دارد و دیر نیست روزی كه با یك فیلم تازه زنده شده
از دنیای پویانمایی‌اش، هوش از سر منتقدان
و تماشاگران ببرد!