ظرفیتهای بالقوه ایران برای شانگهای
سازمان همكاری شانگهای، نوعی منطقهگرایی هژمونیك است كه متاثر از دیدگاه چین و روسیه شكل گرفته است، بنابراین این كشورها در عضویت یا عدم عضویت كشورهای مختلف نقش مهمی دارند. در شرایط فعلی این سازمان از چند منظر مهم است؛ برخی منطقهگراییها بالنده یعنی رو به تكامل هستند كه سازمان شانگهای از جمله منطقهگراییهای بالنده است و بهعنوان همگرایی موفق از آن یاد میشود.
همچنین این سازمان یك نهاد منطقهای در مقابل ناتو است. درست است كه در اساسنامه سازمان شانگهای نامی از ناتو و تقابل با آن برده نشده، اما در اصل این سازمان در تقابل با ناتو و ایجاد موازنه با آن شكل گرفته است.
این سازمان همچنین نقش مهمی در دو مولفه بین منطقهگرایی و منطقهگرایی شبكهای دارد، به این معنی كه با نهادهای منطقهای مثل اكو، سی.آی.اف و اپك ارتباط تنگاتنگی دارد. منطقهگرایی شبكهای یعنی هر یك از اعضای سازمان هم عضو بسیاری از منطقهگراییهای دیگر هستند كه میتواند پیوند گستردهای بین سازمان شانگهای و منطقهگراییهای مختلف جغرافیایی در جهان بهوجود آورد.
ایران از چند سال قبل به دنبال عضویت دائم در این سازمان است، اما در ارتباط با این موضوع باید توجه داشت كه سازمان همكاری شانگهای ارادهای برای پذیرفتن ایران ندارد زیرا معتقد است عضویت ایران در این سازمان تعهدات و حقوقی برای ایران ایجاد كرده و در مقابل این حقوق برای سازمان تكلیف میشود.
شانگهای معتقد است با توجه به حساسیتهایی كه آمریكا روی ایران دارد در صورت عضویت ایران میبایست سازمان هزینههای بسیاری بپردازد بنابراین با بهانههای مختلف بررسی عضویت دائم ایران را به تعویق میاندازد.
این در حالی است كه عضویت ایران میتواند فرصتهای مهمی را برای سازمان شانگهای بهوجود آورد، چرا كه عضویت ایران بر جمعیت سازمان و وسعت آن میافزاید. همچنین این سازمان را به خلیج فارس وصل میكند، از سوی دیگر ایران تجربیات مهمی در عرصه مقابله با افراطگرایی و تروریسم دارد و میتواند این تجربیات را در اختیار سازمان شانگهای قرار دهد.
از سوی دیگر اگر بپذیریم سازمان شانگهای، بهعنوان قطبی در مقابل ناتو قرار دارد عضویت ایران میتواند ظرفیتهای سازمان را افزایش دهد.