چرا اینقدر کش می دین؟!

اکران قسمت های جدید دو فیلم پرطرفدار، یک بار دیگر سوالات تکراری هالیوودی ها را سر زبان ها انداخت

چرا اینقدر کش می دین؟!

هالیوود همیشه با پرسش روبه‌روست؛ پرسش‌هایی كه شاید هیچ وقت جواب مناسبی برایشان پیدا نكند. كمتر روزی است كه هالیوودنشینان صبح خود را با یك‌سری پرسش تلخ آغاز نكنند. بعضی وقت‌ها این پرسش‌ها تازه هستند و برخی اوقات تكراری. پرسش‌ها هر چقدر هم كه تكراری باشند، دوباره تكرار و پرسیده می‌شوند. دلیل آن هم مشخص است: جوابی برایشان نیست و تا زمانی كه جوابی برایشان پیدا شود، تكرار می‌شوند. یكی از این پرسش‌های نخ‌نما شده تكراری این است كه آیا شركت‌های فیلمسازی باید به تولید قسمت‌های جدید محصولات موفق و پرفروش خود ادامه دهند یا نه؟ در حقیقت، هر بار كه قسمت تازه‌ای از یك فیلم سینمایی اكران عمومی می‌شود یا نسخه دوباره‌سازی یك اثر قدیمی سر از پرده سینماها درمی‌آورد، نشریات سینمایی و تحلیلگران اقتصادی سینما این پرسش را پیش می‌كشند. طی روزهای گذشته و با اكران عمومی نسخه‌های تازه دو مجموعه فیلم «مردان سیاهپوش» و «شفت»، پرسش تكراری و نخ نما شده بالا دوباره مطرح شده است.

به نوشته نشریه ورایتی، عدم موفقیت مالی (و حتی انتقادی) این دو فیلم یك بار دیگر این پرسش را مطرح كرده كه چه ضرورتی وجود دارد فیلم‌های پرفروش قدیمی، صاحب نسخه‌های احیا شده جدید باشند؟ قرار است هالیوود امسال با موج تازه‌ای از عدم موفقیت مالی مجموعه‌های دنباله‌دار (که خارجی‌ها به آن فرنشایز می‌گویند) خود رو به رو باشد. یكی از برگ‌های برنده هالیوود در جدول گیشه نمایش همین دنباله‌دارها هستند. همین مدتی قبل بود كه تازه‌ترین قسمت یكی از همین دنباله‌ها یعنی «آونجرز/ انتقام‌گیران» توانست ركوردهای جدول فروش را جابه‌جا كند، اما همیشه شانس با تولید كنندگان مجموعه فیلم‌های سینمایی نیست و آنچه آنها می‌خواهند رخ نداده و عملی نمی‌شود.
نه‌تنها شركت سونی از افتتاحیه 28 میلیون دلاری «مردان سیاهپوش بین‌المللی» خشنود نشد، بلكه تولید‌كنندگان بقیه مجموعه‌های سینمایی را هم نگران كرد. شركت سونی برای اكشن علمی - تخیلی‌اش كه كریس همسورث را در نقش اصلی داشت، 110 میلیون دلار هزینه كرده است. بعید به نظر می‌رسد اكران عمومی فیلم بتواند این رقم كلان را پوشش دهد. تحلیلگران اقتصادی سینما به این نكته جالب اشاره می‌كنند كه رقم فروش افتتاحیه سه گانه اول مردان سیاهپوش با بازی ویل اسمیت و تامی لی جونز، دو برابر رقم افتتاحیه نسخه جدید آن بوده است. هر سه قسمت این مجموعه در سال‌های 1997، 2002 و 2012 با افتتاحیه‌های بالای 50 میلیون دلار نمایش عمومی‌شان را شروع كردند. این سه فیلم در حال حاضر، در فهرست مجموعه فیلم‌های بسیار پرفروش تاریخ سینما قرار دارند.
ادامه مشکل
 اما مشكل به همین جا ختم نمی‌شود. اكشن پلیسی موفق دهه 70 شفت هم، با یك نسخه احیاشده روی پرده سینماها رفت. منتقدانی كه فیلم را در اكران خصوصی دیده بودند، نارضایتی شان را از این نسخه اعلام كردند. اهل فن هم گفتند شفت تازه افتتاحیه‌ای بیشتر از حداكثر 12 تا 14 میلیون نخواهد داشت. این اظهارات البته مدیران شركت نیولاین را آزرده‌خاطر كرد. آنها برای تولید فیلم‌شان حدود 40 میلیون دلار هزینه كرده و برایش تبلیغات بسیار زیادی به راه انداخته بودند. اما تماشاگران سینما در آمریكای شمالی، فقط هشت میلیون دلار برای دیدنش پرداخت كردند. جسی آشر كه این روزها در بین جوانان محبوبیت زیادی دارد، نقش شفت جوان را بازی كرد. او یك مامور اداره پلیس آمریكاست كه همراه پدرش (ساموئل ال جكسن كه در نسخه سال 2000 فیلم، نقش شفت را به‌عهده گرفت) راهی مبارزه با عوامل شرور و منفی شهر می‌شود. حتی ریچارد راندتری بازیگر نقش شفت در نسخه اصلی دهه هفتادی فیلم هم، در نقش پدربزرگ آشر در نسخه تازه حضور داشت. اما حضور این چهره محبوب هم نتوانست كمك چندانی به شفت تازه كند.
اتفاقی که تکرار می‌شود
تحلیلگران سینمایی عقیده دارند مشكل فقط به این دو فیلم ختم نمی‌شود و طی هفته‌های قبل هم، مشابه چنین اتفاقی رخ داده است. هفته قبل نسخه زنده شده پویانمایی كلاسیك «علاءالدین» والت دیزنی نتوانست موفقیت چندانی در جدول گیشه به دست بیاورد و همه را شگفت‌زده كرد. همزمان با آن، قسمت دوم پویانمایی رایانه‌ای «راز زندگی حیوانات خانگی» هم موفق نشد جادوی قسمت اول را تكرار كند. یك هفته قبل از علاالدین هم،«فونیكس‌سیاه» شركت فوكس قرن بیستم با عدم استقبال تماشاگران روبه‌رو شد. این اكشن ابرقهرمانانه قسمت تازه‌ای از مجموعه «مردان ایكس» است و تعدادی از بازیگران مشهور را در نقش‌های مختلف خود دارد.
پل درگارابدیان، تحلیلگر سرشناس اقتصادی سینما در رابطه با وضعیت پدید‌آمده، می‌گوید: «نكته اصلی این است كه تماشاگران با نوع استقبالشان از فیلم‌ها نظرشان را به‌صورت آشكار اعلام می‌كنند. تحلیلگران هم براساس نوع برخورد تماشاگران، تحلیل‌هایشان را ارائه می‌كنند. شركت‌های بزرگ سینمایی تمام این حرف‌ها و نوع برخوردها را شنیده و می‌بینند، اما در تحلیل نهایی آن كاری را انجام می‌دهند كه خودشان می‌خواهند! ظاهرا كسی علاقه‌ای به پند گرفتن از تجربیات گذشته ندارد. همین الان تعداد زیادی فیلم در دست تولید است كه یا نسخه‌های دوباره‌سازی شده محصولات موفق قدیمی است یا قسمت‌های تازه‌ای از همین فیلم‌های موفق. اما با دیدن عدم استقبال تماشاگران از تولیدات قبلی، این نتیجه منطقی گرفته نمی‌شود كه باید در تفكر مربوط به ساخت این‌گونه فیلم‌ها، بازنگری كرد. هالیوود از تجربیاتش نمی‌آموزد و برای همین، باید شاهد شكست دوباره و دوباره فیلم‌هایی باشد كه قرار است توفانی در جدول گیشه نمایش به راه بیندازند.»
همین تحلیلگر به نكته جالبی اشاره می‌كند و مثل بسیاری از فیلم‌های امروزی هالیوودی، برای نتیجه‌گیری حرف‌هایش یك پایان باز می‌گذارد! به گفته او: «هفته آینده چهارمین قسمت مجموعه پویانمایی رایانه‌ای «داستان اسباب‌بازی» روی پرده سینماها می‌رود. باید ببینیم این فیلم چه سرنوشتی پیدا می‌كند.»