فرزندان زن پولدار، قاتل مادرشان را بخشیدند
پایان 21 سال كابوس مرد اعدامی
مردی كه در جریان سرقت از خانه زن پولدار، او را با همدستی دوستش به قتل رسانده بود پس از 21سال با رضایت اولیایدم از مرگ نجات پیدا كرد. مرد اعدامی با گذشت اولیای دم از زندان آزاد شد.
به گزارش خبرنگار جنایی جامجم،رسیدگی به این پرونده از پیش از ظهر 8 بههمن سال 76 همزمان با گزارش قتل زن پولداری در یك خانه ویلایی در شهرك غرب آغاز شد. جسد مقتول در حالی كه خفه شده بود، در زیرزمین خانه قرار داشت. تحقیقات اولیه نشان داد، دزدان پس از كشتن این زن، 40 سكه بهار آزادی، گردنبند، دو عدد النگو، دو عدد انگشتر، زنجیر طلا، 400 هزارتومان پول، چك بانكی به مبلغ 350 هزارتومان، دوربین عكاسی و فیلمبرداری را از خانهاش سرقت كردهاند.
تحقیقات در این باره ادامه داشت تا اینكه ماموران دو سال بعد در جریان سرقت مسلحانه از خانهای در شمال تهران قرارگرفتند. زمانی كه ماموران به محل سرقت رسیدند، هنوز سارقان در خانه بودند كه قبل از فرار دستگیر شدند. در این سرقت خشن، زوج میانسال زخمی شده بودند كه به بیمارستان منتقل و بستری شدند. در ادامه درمان، زن میانسال بینایی چشم چپ خود را بهخاطر ضربههایی كه به سر و صورتش وارد شده بود، از دست داد.
یكی از متهمان به نام فریبرز در تحقیقات گفت: همسرم رویا طراح سرقتها بود، او سال 69 در حالی كه دختری داشت با من ازدواج كرد. من و جلال همدست فرای ام سال 76 و پیش از سرقتها با هم آشنا شدیم. رویا زنی پولدار را در شهرك غرب میشناخت كه به بهانه كمك گرفتن به خانهاش رفته و آنجا ناهار خوردیم. بعد من و جلال او را به زیرزمین برده و آنجا با طناب خفهاش كردیم. بعد از قتل با سرقت پول و طلا از آنجا فرار كردیم.
متهم به قتل ادامه داد: دوسال بعد 60هزارتومان به مرد عراقی دادم و سلاح كلت خریدم. این بار همسرم زوج میانسال پولداری را معرفی كرد. همراه جلال و یكی از دوستانم به نام ویس به خانه دومین طعمه رفتیم و با شلیك گلوله آنها را ترساندیم. همسرم از كمد خانه طلا دزدید و فرار كرد اما ما دستگیر شدیم.
در ادامه همسر فریبرز و دختر خوانده اش كه در سرقتها نقش داشتند، دستگیر شدند. متهمان سال 81 در شعبه 1604 دادگاه جزایی محاكمه شدند و جلال و فریبرز به اتهام مشاركت در قتل زن پولدار به قصاص و بابت مشاركت در سرقتهایشان به دهسال حبس، ردمال، 74 ضربه شلاق و نیز پرداخت دیه به زن میانسال محكوم شدند. رویا و ویس هم به زندان محكوم شدند.دختر نوجوان رویا هم در دادگاه اطفال حبس گرفت و مدتی در كانون ماند و بعد آزاد شد.
حكم دادگاه در شعبه هفتم دیوان عالی كشور تایید شد و سال 95 فریبرز پای چوبه دار رفت و در زندان رجایی شهر كرج اعدام شد. رویا نیز با كمك خیرین 50 میلیون تومان ردمالش را پرداخت و توانست بعد از 20 سال آزاد شود. ویس هم بعد از پایان محكومیت دهسالهاش آزاد شد. جلال که نتوانسته بود رضایت اولیایدم را بگیرد، در این سالهایی كه در زندان بود، حتی دو بار پای چوبه دار رفت و هر بار توانست از خانواده مقتول مهلت بگیرد تا شاید رضایت آنها را جلب كند. سرانجام تلاش واحد صلح و سازش دادسرای جنایی تهران نتیجه داد و چندی پیش او، زمانی كه برای سومین بار پای چوبه دار رفته بود رضایت اولیایدم را جلب كرد و بعد از 21 سال آزاد شد.
به گزارش خبرنگار جنایی جامجم،رسیدگی به این پرونده از پیش از ظهر 8 بههمن سال 76 همزمان با گزارش قتل زن پولداری در یك خانه ویلایی در شهرك غرب آغاز شد. جسد مقتول در حالی كه خفه شده بود، در زیرزمین خانه قرار داشت. تحقیقات اولیه نشان داد، دزدان پس از كشتن این زن، 40 سكه بهار آزادی، گردنبند، دو عدد النگو، دو عدد انگشتر، زنجیر طلا، 400 هزارتومان پول، چك بانكی به مبلغ 350 هزارتومان، دوربین عكاسی و فیلمبرداری را از خانهاش سرقت كردهاند.
تحقیقات در این باره ادامه داشت تا اینكه ماموران دو سال بعد در جریان سرقت مسلحانه از خانهای در شمال تهران قرارگرفتند. زمانی كه ماموران به محل سرقت رسیدند، هنوز سارقان در خانه بودند كه قبل از فرار دستگیر شدند. در این سرقت خشن، زوج میانسال زخمی شده بودند كه به بیمارستان منتقل و بستری شدند. در ادامه درمان، زن میانسال بینایی چشم چپ خود را بهخاطر ضربههایی كه به سر و صورتش وارد شده بود، از دست داد.
یكی از متهمان به نام فریبرز در تحقیقات گفت: همسرم رویا طراح سرقتها بود، او سال 69 در حالی كه دختری داشت با من ازدواج كرد. من و جلال همدست فرای ام سال 76 و پیش از سرقتها با هم آشنا شدیم. رویا زنی پولدار را در شهرك غرب میشناخت كه به بهانه كمك گرفتن به خانهاش رفته و آنجا ناهار خوردیم. بعد من و جلال او را به زیرزمین برده و آنجا با طناب خفهاش كردیم. بعد از قتل با سرقت پول و طلا از آنجا فرار كردیم.
متهم به قتل ادامه داد: دوسال بعد 60هزارتومان به مرد عراقی دادم و سلاح كلت خریدم. این بار همسرم زوج میانسال پولداری را معرفی كرد. همراه جلال و یكی از دوستانم به نام ویس به خانه دومین طعمه رفتیم و با شلیك گلوله آنها را ترساندیم. همسرم از كمد خانه طلا دزدید و فرار كرد اما ما دستگیر شدیم.
در ادامه همسر فریبرز و دختر خوانده اش كه در سرقتها نقش داشتند، دستگیر شدند. متهمان سال 81 در شعبه 1604 دادگاه جزایی محاكمه شدند و جلال و فریبرز به اتهام مشاركت در قتل زن پولدار به قصاص و بابت مشاركت در سرقتهایشان به دهسال حبس، ردمال، 74 ضربه شلاق و نیز پرداخت دیه به زن میانسال محكوم شدند. رویا و ویس هم به زندان محكوم شدند.دختر نوجوان رویا هم در دادگاه اطفال حبس گرفت و مدتی در كانون ماند و بعد آزاد شد.
حكم دادگاه در شعبه هفتم دیوان عالی كشور تایید شد و سال 95 فریبرز پای چوبه دار رفت و در زندان رجایی شهر كرج اعدام شد. رویا نیز با كمك خیرین 50 میلیون تومان ردمالش را پرداخت و توانست بعد از 20 سال آزاد شود. ویس هم بعد از پایان محكومیت دهسالهاش آزاد شد. جلال که نتوانسته بود رضایت اولیایدم را بگیرد، در این سالهایی كه در زندان بود، حتی دو بار پای چوبه دار رفت و هر بار توانست از خانواده مقتول مهلت بگیرد تا شاید رضایت آنها را جلب كند. سرانجام تلاش واحد صلح و سازش دادسرای جنایی تهران نتیجه داد و چندی پیش او، زمانی كه برای سومین بار پای چوبه دار رفته بود رضایت اولیایدم را جلب كرد و بعد از 21 سال آزاد شد.