در خواست قاتل از دادگاه برای تعیین تكلیف
10 سال كابوس اعدام میبینم
پسر جوان پس از اعدام همدستش و ده سال بعد از جنایتی كه رقم زده بود از قضات دادگاه خواست براساس قانون تكلیف وی روشن شود. این متهم گفت از این وضعیت خسته شده و هر شب كابوس اعدام میبیند.
به گزارش خبرنگار جامجم، رسیدگی به این پرونده از ده سال قبل و از 9 اردیبهشت ۸۸ بهدنبال ناپدید شدن پسر 25سالهای به نام مجید در دستور كار پلیس قرار گرفت.
پدر وی كه به پلیس آگاهی رفته بود به ماموران گفت: من و همسرم در تبریز زندگی میكنیم.پسرمان مدتی است به اسلامشهر آمده و در آنجا مشغول به كار شده و بهتازگی یك پراید خریده است. چند روزی است كه هر چه با پسرم تماس میگیریم هیچ خبری از او نیست و پاسخ نمیدهد. به محل زندگی پسرمان رفتیم و هیچ ردی از او به دست نیاوردیم. میترسیم بلایی سرش آمده باشد.
با اطلاعاتی كه این مرد به پلیس داد تحقیقات برای افشای راز ناپدید شدن مجید آغاز شد. پلیس در نخستین گام از بررسیها به ردیابی خودروی مجید پرداخت و دریافت چند روز قبل دو پسر جوان، سوار بر پراید مجید به یك جایگاه سوختگیری رفته و بنزین زدهاند. آنها بازداشت شدند و ادعا كردند از سرنوشت مجید هیچ اطلاعی ندارند. اما وقتی در بنبست اطلاعاتی گرفتار شدند به قتل مجید و سرقت پراید وی با انگیزه اختلاف حساب مالی اعتراف كردند . محمد گفت: من و ایمان پنج میلیون تومان از مجید طلب داشتیم .چند بار از او خواسته بودیم پولمان را پس دهد، اما قبول نمیكرد. به همین خاطر آخرین بار سوار ماشین او شدیم و به حاشیه اسلامشهر رفتیم. ما میخواستیم او را بترسانیم تا پولمان را پس دهد، اما با هم درگیر شدیم و من در یك لحظه زنجیری را كه همراه داشتم دور گردن مجید پیچیدم و آن را فشار دادم تا اینكه خفه شد . سپس برای از بین بردن همه مدارك، جسد او را آتش زدیم و فرار كردیم .
ایمان نیز معاونت در قتل را گردن گرفت و ادعا كرد دستی در آتش زدن جنازه نداشته است .
با اعترافات دو متهم، پدر مجید منكر ادعای آنها شد و گفت: پسرم گفته بود دو نفر از دوستانش مدتی است از او خواستهاند پنج میلیون تومان پول به آنها قرض بدهد. من به پسرم گفته بودم پول را به دوستانش ندهد و احتمالا محمد و ایمان هم به همین خاطر پسرم را كشتند اما حالا ادعا میكنند از پسرم پول طلب داشتهاند.
در حالی كه تحقیقات پلیسی ادامه داشت روشن شد ایمان كه پسر شروری است سالها قبل نیز دست به جنایتی خاموش زده و یكی از دوستانش را با ضربههای چاقو كشته است. با افشای این ماجرا پرونده قتلی كه ایمان رقم زده بود نیز به جریان افتاد و ایمان در دادگاه محاكمه و به خاطر قتل دوستش به قصاص محكوم شد. محمد و ایمان نیز بهخاطر قتل مجید محاكمه شدند و قضات دادگاه محمد را به قصاص و ایمان را به زندان محكوم كردند. در حالی كه حكم آنها در دیوانعالی كشور تایید شده بود محمد سعی كرد رضایت اولیای دم را جلب كند. وی با پرداخت 30 میلیون تومان به مادر مجید رضایت او را گرفت اما پدر مجید برای اجرای حكم قصاص اصرار داشت. تلاش محمد و خانوادهاش برای جلب رضایت پدر مجید ادامه داشت تا اینكه چند ماه قبل ایمان به خاطر قتل دوستش اعدام و پرونده زندگی او برای همیشه بسته شد.
در این میان محمد كه ده سال در زندان مانده بود درخواست تعیین تكلیف را مطرح و از قضات دادگاه كمك خواست. به این ترتیب طبق ماده ۴۲۹ قانون مجازات اسلامی در شعبه چهارم دادگاه كیفری یك استان تهران پای میز محاكمه ایستاد.
در ابتدای این جلسه محمد گفت: ما اشتباه كردیم كه ده سال قبل مجید را بهخاطر اختلاف حساب پنج میلیون تومانی كشتیم. من آن روز كنترل اعصابم را در یك لحظه از دست دادم و مجید را خفه كردم. حرفهای ایمان هم باعث شد دست به چنین كاری بزنم و حالا خیلی پشیمانم .
وی ادامه داد: وقتی بازداشت شدم ۲۳ ساله بودم اما حالا 33 سال سن دارم. در این مدت و با پرداخت ۳۰ میلیون تومان به مادر مجید توانستم رضایت او را جلب كنم اما پدر او حاضر به گذشت نیست. او میگوید 30 میلیون تومان مبلغ كمی است كه مادر مجید با دریافت آن حاضر به رضایت شده است. حالا اگر قرار باشد حكم اعدامم اجرا شود پدر مجید باید تفاضل دیه را به همسرش بدهد و توان پرداخت آن را هم ندارد. به خاطر همین ناهماهنگی میان پدر و مادر مجید است كه در این سالها نتوانستم رضایت آنها را بگیرم و در زندان بلاتكلیف ماندهام .
وی گفت: از وقتی ایمان اعدام شده دیگر خواب ندارم و هر شب كابوس اعدام میبینم. من از این وضعیت خسته شدهام و از قضات دادگاه تقاضا دارم تكلیفم را روشن كنند. حاضرم زودتر اعدام شوم یا اینكه پدر مجید با دریافت مبلغی حاضر به گذشت شود. به همین خاطر از قضات دادگاه تقاضای كمك دارم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا درباره این پرونده حكم صادر كنند.
به گزارش خبرنگار جامجم، رسیدگی به این پرونده از ده سال قبل و از 9 اردیبهشت ۸۸ بهدنبال ناپدید شدن پسر 25سالهای به نام مجید در دستور كار پلیس قرار گرفت.
پدر وی كه به پلیس آگاهی رفته بود به ماموران گفت: من و همسرم در تبریز زندگی میكنیم.پسرمان مدتی است به اسلامشهر آمده و در آنجا مشغول به كار شده و بهتازگی یك پراید خریده است. چند روزی است كه هر چه با پسرم تماس میگیریم هیچ خبری از او نیست و پاسخ نمیدهد. به محل زندگی پسرمان رفتیم و هیچ ردی از او به دست نیاوردیم. میترسیم بلایی سرش آمده باشد.
با اطلاعاتی كه این مرد به پلیس داد تحقیقات برای افشای راز ناپدید شدن مجید آغاز شد. پلیس در نخستین گام از بررسیها به ردیابی خودروی مجید پرداخت و دریافت چند روز قبل دو پسر جوان، سوار بر پراید مجید به یك جایگاه سوختگیری رفته و بنزین زدهاند. آنها بازداشت شدند و ادعا كردند از سرنوشت مجید هیچ اطلاعی ندارند. اما وقتی در بنبست اطلاعاتی گرفتار شدند به قتل مجید و سرقت پراید وی با انگیزه اختلاف حساب مالی اعتراف كردند . محمد گفت: من و ایمان پنج میلیون تومان از مجید طلب داشتیم .چند بار از او خواسته بودیم پولمان را پس دهد، اما قبول نمیكرد. به همین خاطر آخرین بار سوار ماشین او شدیم و به حاشیه اسلامشهر رفتیم. ما میخواستیم او را بترسانیم تا پولمان را پس دهد، اما با هم درگیر شدیم و من در یك لحظه زنجیری را كه همراه داشتم دور گردن مجید پیچیدم و آن را فشار دادم تا اینكه خفه شد . سپس برای از بین بردن همه مدارك، جسد او را آتش زدیم و فرار كردیم .
ایمان نیز معاونت در قتل را گردن گرفت و ادعا كرد دستی در آتش زدن جنازه نداشته است .
با اعترافات دو متهم، پدر مجید منكر ادعای آنها شد و گفت: پسرم گفته بود دو نفر از دوستانش مدتی است از او خواستهاند پنج میلیون تومان پول به آنها قرض بدهد. من به پسرم گفته بودم پول را به دوستانش ندهد و احتمالا محمد و ایمان هم به همین خاطر پسرم را كشتند اما حالا ادعا میكنند از پسرم پول طلب داشتهاند.
در حالی كه تحقیقات پلیسی ادامه داشت روشن شد ایمان كه پسر شروری است سالها قبل نیز دست به جنایتی خاموش زده و یكی از دوستانش را با ضربههای چاقو كشته است. با افشای این ماجرا پرونده قتلی كه ایمان رقم زده بود نیز به جریان افتاد و ایمان در دادگاه محاكمه و به خاطر قتل دوستش به قصاص محكوم شد. محمد و ایمان نیز بهخاطر قتل مجید محاكمه شدند و قضات دادگاه محمد را به قصاص و ایمان را به زندان محكوم كردند. در حالی كه حكم آنها در دیوانعالی كشور تایید شده بود محمد سعی كرد رضایت اولیای دم را جلب كند. وی با پرداخت 30 میلیون تومان به مادر مجید رضایت او را گرفت اما پدر مجید برای اجرای حكم قصاص اصرار داشت. تلاش محمد و خانوادهاش برای جلب رضایت پدر مجید ادامه داشت تا اینكه چند ماه قبل ایمان به خاطر قتل دوستش اعدام و پرونده زندگی او برای همیشه بسته شد.
در این میان محمد كه ده سال در زندان مانده بود درخواست تعیین تكلیف را مطرح و از قضات دادگاه كمك خواست. به این ترتیب طبق ماده ۴۲۹ قانون مجازات اسلامی در شعبه چهارم دادگاه كیفری یك استان تهران پای میز محاكمه ایستاد.
در ابتدای این جلسه محمد گفت: ما اشتباه كردیم كه ده سال قبل مجید را بهخاطر اختلاف حساب پنج میلیون تومانی كشتیم. من آن روز كنترل اعصابم را در یك لحظه از دست دادم و مجید را خفه كردم. حرفهای ایمان هم باعث شد دست به چنین كاری بزنم و حالا خیلی پشیمانم .
وی ادامه داد: وقتی بازداشت شدم ۲۳ ساله بودم اما حالا 33 سال سن دارم. در این مدت و با پرداخت ۳۰ میلیون تومان به مادر مجید توانستم رضایت او را جلب كنم اما پدر او حاضر به گذشت نیست. او میگوید 30 میلیون تومان مبلغ كمی است كه مادر مجید با دریافت آن حاضر به رضایت شده است. حالا اگر قرار باشد حكم اعدامم اجرا شود پدر مجید باید تفاضل دیه را به همسرش بدهد و توان پرداخت آن را هم ندارد. به خاطر همین ناهماهنگی میان پدر و مادر مجید است كه در این سالها نتوانستم رضایت آنها را بگیرم و در زندان بلاتكلیف ماندهام .
وی گفت: از وقتی ایمان اعدام شده دیگر خواب ندارم و هر شب كابوس اعدام میبینم. من از این وضعیت خسته شدهام و از قضات دادگاه تقاضا دارم تكلیفم را روشن كنند. حاضرم زودتر اعدام شوم یا اینكه پدر مجید با دریافت مبلغی حاضر به گذشت شود. به همین خاطر از قضات دادگاه تقاضای كمك دارم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا درباره این پرونده حكم صادر كنند.