2 منتقد سینما، تازهترین فیلم تنابنده را بررسی کردهاند
چالش اتوبوسی تنابنده
بهطور طبیعی انتخاب بعضی افراد جامعه برای گذراندن اوقات فراغتشان رفتن به سینما و فیلم دیدن است، اما این كه چه فیلمی را انتخاب كنند، سوالی است كه در ذهن هر كسی كه قصد رفتن به سینما را دارد به وجود میآید.محسن تنابنده در دومین اثر سینمایی خود، این روزها با فیلم سینمایی «قسم» بر پرده سینماها حضور دارد. یك درام اجتماعی بر پایه نظریه فقهی «قسامه» كه تجربهای متفاوت در سینمای ایران محسوب میشود.در این فیلم زنی به نام راضیه (با بازی مهناز افشار) فكر میكند خواهرش رضوان را بهمن، شوهر خواهرش (با بازی مهران احمدی) به قتل رسانده است. به همین خاطر 36 نفر از اعضای خانوادهاش را با اتوبوس برادرشوهرش (با بازی حسن پورشیرازی) از گرگان به مشهد میبرد تا علیه بهمن قسم بخورند و تنها كسی كه مخالف این كار است خسرو (با بازی سعید آقاخانی) همسر راضیه است. جامجم در گزارش پیش رو نظر دو منتقد سینما را درباره این فیلم جویا شده كه در ادامه میخوانید.
یاسمن خلیلیفرد، نویسنده و منتقد سینما، ساخت فیلم قسم را بسیار دشوار دانست. او در گفتوگو با جامجم تصریح كرد: قسم فیلمی است كه بدون شك سختیهای بسیاری را به سازندهاش تحمیل كرده است. وقتی فیلمسازی تصمیم میگیرد كل فیلمبرداری فیلمش را در یك اتوبوس در حال حركت انجام دهد، قطعا دشواریهای بسیاری سر راهش قرار گرفته و آنچه در وهله اول تماشای فیلمی چون قسم را جذاب میكند سربلند بیرون آمدن محسن تنابنده از تمامی این موقعیتهای دشوار است.
او ادامه داد: نكته مهم درباره قسم این است كه به سبب موقعیت خاصش از دو منظر فیلم سختی است؛ هم به لحاظ فیلمنامه و هم به لحاظ اجرا و درست درآمدن راكورد بازیها، حركات دوربین، چهرهپردازی و ...
نویسنده كتابهای «انگار خودم نیستم»، «یادت نرود كه...» و «نقش جنگ بر سینماى غیرجنگى ایران» درباره فیلمنامه قسم توضیح داد: فیلمنامه قسم میتوانست آن را به شكستی بزرگ تبدیل كند، چرا كه فیلمنامهنویس با انتخاب چنین شرایطی دست خود را برای پر و بال دادن به ایدههای كلی و شاخ و برگ دادن به خط سیر اصلی درام میبندد و همین موقعیت مكانی ثابت در كنار حضور تعداد زیادی بازیگر اصلی و فرعی میتوانست مهلكترین ضربه را به كار وارد آورد، اما همین دكوپاژ مهندسیشده، میزانسن درست و تسلط كارگردان بر پروژه باعث میشود نقصانهای اصلی كار آنچنان به چشم نیاید و قابل اغماض باشد.
خلیلیفرد افزود: از سكانسهای خوب فیلم میتوان به افتادن اتوبوس قسمخورها در آب اشاره كرد كه علاوهبر شوكی كه بر روند پیشرفت درام وارد میكند به لحاظ اجرا نیز شسته رفته است و مخاطب را میخكوب میكند.
این منتقد سینما، با تاكید بر نقشآفرینی خوب بازیگران این فیلم خاطرنشان ساخت: قسم مثل دیگر فیلمهای خوب، مجموعهای از انتخابهای درست است. بازیگران فیلم از مهمترین و بهترین عناصر آن هستند. نقش خسرو با بازی سعید آقاخانی از دشوارترین نقشهای فیلم است، نقشی با شخصیتپردازی پیچیده و رازی كه باید آن را تا پایان فیلم حفظ كند. مهناز افشار نیز بازی خوبی دارد؛ بازی كنترلشدهای كه در عین حال باید عصبانیت و خشم زن از شرایط پیشآمده را به تصویر كشد. حسن پورشیرازی پس از سالها دوری از سینما در قسم نقشی مكمل، كمدیالوگ اما مهم و كلیدی دارد كه علاوهبر جذابیت نقش، فراز و فرودهای متعدد شخصیتپردازی آن میتواند شرایط ویژهای را برای بازیگر فراهم كند تا آن را به بهترین نحو ممكن ایفا كند. ضمن آن كه نباید فراموش كرد، حضور تعداد زیادی بازیگر در یك فیلم و در یك موقعیت مكانی خاص و و ثابت نیازمند تسلط ماهرانه كارگردان بر اوضاع است. به نظر میرسد فیلمساز برای هر شخصیت، شناسنامه مختصری را طراحی كرده تا آدمها صرفا نیایند و بروند و حضورشان در فیلم مشخص و واجد انگیزه باشد. در واقع هریك از قسمخورهای فیلم تنابنده بهواسطه دلایل خاص خود و با پیشینهای روشن نسبت به مرگ اتفاق افتاده برای قسامه عازم سفر شدهاند.
خلیلیفرد در پایان تاكید كرد: فصل نهایی فیلم بهزعم من قابل پیشبینی بود. در واقع رفتارهای عجیب و مشكوك مرد باعث میشود از جایی به بعد بتوانیم احتمال فروپاشی نهایی زندگی آنها را بدهیم.
قسامه مبحث جالب و كمتر تكرارشدهای در سینمای ایران است و میتواند برای مخاطبانی كه با مباحث حقوقی كمتر آشنایند جذابیتهایی داشته باشد. امید میرود نكات ذكر شده در فیلم به لحاظ حقوقی بیاشكال و تحقیقشده باشد، چرا كه برخی وجوه قانونی فیلم در جشنواره مورد سوال چند وكیل قرار گرفت.
برگ برندهای
برای كارگردانش نیست
سیدسام بهشتی، منتقد سینما و تئاتر رویكرد فیلم قسم را انتقاد نسبت به یك مساله فقهی قلمداد كرد. او به جامجم گفت: قسم جهش قابل قبولی نسبت به نخستین فیلم محسن تنابنده، «گینس» است.
فیلمنامهنویسی كه عناصر درام و ساختار فیلمنامهنویسی را بلد است در دومین فیلمش با رویكردی انتقادی به یك مساله میخواهد آن را به چالش
بكشد.
روی كاغذ و در نوشتار فیلم نوشت، شاید همه چیز پاكیزه و تمیز پیش برود، اما در تصویر كردن موقعیتهای مهم، اصول درستی ندارد و ماحصل و نتیجه آن نمیتواند برگ برندهای برای فیلمساز شود.
او توضیح داد: قسم فیلم مهمی است كه مساله دارد و خیلی هم جدی میخواهد حرف بزند، اما با رویه قطرهچكانی اطلاعات دادن و كدگذاریهای بیمورد و گرهگشاییهای غیرمنطقی، معادلاتش از اساس بههم میخورد و مخاطب را زجر میدهد. فیلمبرداریاش و خلق نماهای حساس به لحاظ تكنیكی شاید قابل قبول باشد، اما در خدمت محتوایی كه ارائه میكند نیست و میخواهد با فرم غیرمنطقی لحظات پرفراز و نشیب قصه را دراماتیزه كند، اما جور درنمیآید.
بهشتی، شخصیتهای فیلم قسم را غیرقابل باور دانست و ادامه داد: شخصیتهای فیلم هویت جدی ندارند و غیرقابل باور هستند. این حجم از هم گسیختگی و متلاشی بودن شخصیتهای فرعی در لحن روایت تاثیرگذار است و باعث كلافه شدن مخاطب میشود. فیلم یك مهناز افشار نسبتا خوب دارد كه تلاش میكند همان روند همیشگیاش را ارائه نكند و در اینجا از آن سانتی مانتالیسم همیشگیاش و شیك بودن فاصله میگیرد و در مقام بازیگر نقش را مال خود میكند و یكی از جدیترین حضورهای او در چهار سال اخیر است. حضور حسن پورشیرازی هم در فیلم مغتنم است و بعد از چندسال دوری، بازی روانی دارد.
این منتقد تاكید كرد: فیلم یك سكانس دلهرهآور به لحاظ تكنیكال دارد كه فقط برای چند دقیقه بر فضای فیلم حاکم میشود. مخاطب را با جهان خود همراه میكند و آن هم سكانس ماقبل پایان است. قسم فیلم بدی نیست، اما در بیان روایت اسیر یك آشفتگی است كه میتوانست جور دیگر روایت شود و یك نكته هم دارد كه بازیگرانش برای نقشهای فرعی از میان جوانان تئاتری انتخاب شدهاند.