پیگیری درخواست دانشآموزان روستای سیلزده چم مهر از رئیسجمهور برای بازگشایی مدارس در مدرسه آنها
سلام آقای رئیسجمهور!
«اینجا روستای چم مهر، شهرستان پلدختر، استان لرستان! از آقای رئیسجمهور خواهش میكنیم زنگ اول مهر را در مدرسه روستای ما به صدا در بیاورند!» این خواهش تعدادی از دانشآموزان روستای چممهر از رئیسجمهور است؛ شش ماه بعد از سیل ویرانگر فروردین ماه، سیلی كه روستای چم مهر را زیر خروارها گِل دفن كرد، هنوز زمان به وقت سیل درجا میزند! از سه مدرسه روستا دوتا تخریب شدهاند و ردپای سیل روی در و دیوار آن یكی هنوز دیده میشود. این ماجرای یك فیلم كوتاه 55 ثانیهای در فضای مجازی است، فیلمی كه در آن تعدادی از دانشآموزان این روستا، رئیسجمهور را خطاب قرار داده و از او خواستهاند كه رسم هرساله آغاز سال تحصیلی كشورمان، همان رسم نمادین نواختن زنگ مهر را امسال در مدرسه آنها به اجرا در بیاورد و سال تحصیلی 99-98 این بار از یك مدرسه در یك روستای سیلزده آغاز شود؛ مدرسهای كه هیچ شباهتی به مدارس دیگر كشورمان ندارد. فیلم برای همین دو سه روز پیش است، یعنی كمتر از یك هفته مانده به پایان شهریور و شروع مهر. مدرسهای كه بچهها در آن رو به دوربین صحبت میكنند، هنوز رنگ و روی مهر را ندارد، بچهها هم همین را میگویند، صندلیها و نیمكتها هنوز پر از گل و لای وسط حیاط مدرسه روی هم تلنبار شدهاند، كف سالن مدرسه پر از گل خشك شده است و پنجرههای فلزی شیشه ندارند؛ ما توضیح بیشتر را از زبان یكی از دانشآموزان همین روستا مینویسیم؛ دختری كه رو به دوربین میگوید: «الان ما مدرسه نداریم. چیزهایی كه لازم داریم میز و صندلی است، آب سردكن، وسایل ورزشی، آزمایشگاه، رایانه، در و پنجره سالم... ما دوست نداریم در كانكس درس بخوانیم.»
از فروردین تا مهر
این فیلم كوتاه 55 ثانیهای را بچههای قرارگاه آموزشی-اجتماعی آماج در فضای مجازی منتشر كردهاند؛ نیروهای داوطلبی كه از روزهای اول سیل در پلدختر و روستاهای اطرافش مستقر شدهاند برای كمكرسانی و بین نیازهای ریز و درشت منطقه، نیاز بچههای دانشآموز بیشتر از همه به چشمشان آمده؛ آنقدر كه تمركزشان را بگذارند روی رسیدگی به وضعیت این بچهها. این را علیاكبر آسا، مدیرعامل موسسه بینالمللی دیدهبان عدالت به ما میگوید؛ یكی از سمنهای فعال در بحث كمكرسانی به سیلزدهها كه با طرح قرارگاه آموزشی اجتماعی آماج به یاری دانشآموزان مناطق سیلزده آمده است. وضعیت مدارس روستای سیلزده چم مهر از نظر او و بقیه بچههای قرارگاه آماج وضعیت مطلوبی نیست؛ آنقدر كه بگوید: «روستای چم مهر سه مدرسه دارد و از این سه تا، دو مدرسه قابل استفاده نیستند. دیوارها تخریب شده، هیچگونه تجهیزات آموزشی و اداری در آنها وجود ندارد، مدرسه درواقع فقط در و دیوار است البته خیلی جاها حتی در و پنجره هم وجود ندارد و فقط چند دیوار آسیبدیده مانده. در این شش ماه هم هیچ اقدامی برای بازسازیشان انجام نشده و از بین این سه مدرسه روستای چم مهر، فقط یك مدرسه ممكن است به اول مهر برسد كه آن هم معلوم نیست با چه كیفیتی بتواند پذیرای بچههای دانشآموز باشد.»
بچههای قرارگاه آماج از روزهای اول حضورشان در این روستای سیلزده، یك روزشمار برای باز شدن مدارس گذاشته بودند و مدام هشدار میدادند كه تا باز شدن مدارس سه ماه، دوماه و یك ماه بیشتر نمانده... این روزشمار حالا به چند روز رسیده و هنوز تكلیف بچههای خانوادههایی كه در روستا ماندهاند برای شروع سال تحصیلیشان
مشخص نیست.
حال چم مهر هنوز خوب نیست
سیل، سال جدید را برای اهالی روستای چم مهر با سختیهای زیاد شروع كرد؛ روستا بعد از سیل، كامل زیر گل دفن شد و از جمعیت 1400نفرهاش خیلیها قید ادامه زندگی در آن را زدند و مهاجرت كردند به پلدختر. این را دهیار روستای چم مهر به ما میگوید؛ منصور میراحمدی یكی از اهالی همین روستاست كه هنوز خودش و خانوادهاش مثل خیلی از اهالی چم مهر جایی برای اسكان ندارند. ما برای پیگیری وضعیت مدارس روستا به او زنگ میزنیم و او پیشنهاد میدهد كه رئیس جمهور نه تنها به وضعیت مدارس كه بهتر است به وضعیت كل روستا رسیدگی كند: «الان شش ماه از بحران سیل گذشته، اما هنوز وضع روستای ما خوب نشده، كاش رئیس جمهور دستور بدهد كار ساخت خانهها تسریع شود.»
میراحمدی قسم میخورد كه هنوز خود و خانوادهاش به عنوان دهیار روستا جایی برای اسكان ندارند؛ مثل خیلی از اهالی روستا و هنوز نه خبری از كانكس است و نه بناشدن خانههای احداثی: «در روستای ما یكسری اسكلت زدهاند، اما هنوز هیچ چیز تمام نشده و تكلیف اهالی مشخص نیست. خانه خود من به طور كامل تخریب شده و الان حتی یك كانكس ندارم برای اسكان.»
میراحمدی میگوید كه از جمعیت روستایش خیلیها بعد از سیل رفتند؛ مجبور شدند بروند چون سقفی بالای سرشان نبود: «خیلیها كه دستشان به دهنشان میرسید و میتوانستند خانه اجاره كنند، رفتند پلدختر و مستاجر شدند؛ خیلیها هم نمیتوانستند و در همین وضعیت ماندند. الان دیگر چادر هم ندارند چون آمدند چادرهای ما را هم جمع كردند و گفتند برای نمای روستا زشت است!»
او خودش پدر سه دانشآموز است؛ یك دختر كه امسال به پیشدبستانی میرود و دو پسر كلاس هفتمی و كلاس دومی، درباره وضعیت مدرسههای روستا هم نگران است، اما میگوید بچهها مجبورند به همین مدرسهها بروند هرطور كه باشد: «مدرسه ابتدایی روستای ما یعنی مدرسه 22 بهمن كه كاملا تخریب شد و آب آن را برد. یك مدرسه راهنمایی داشتیم كه آن هم تخریبی است و یك دبیرستان داشتیم كه قرار شد این دبیرستان را كه نسبت به بقیه وضعیت بهتری داشت برای سال تحصیلی جدید آماده كنند و همه بچههای مقاطع بیایند اینجا درس بخوانند. یعنی قرار بود یك مجتمع جدید در این دبیرستان كه تعمیری هست بزنند كه زیرسازیاش انجام شده و سیمان كف را ریختهاند، اما هنوز فوندانسیون نزدهاند؛ اما بچههای ما مجبورند به همین مدرسه بروند، حتی اگر خرابه هم باشد چون جایی را ندارند.»
انتشار فیلم درخواست بچههای مدرسه چممهر از رئیسجمهور، اما انگار كار خودش را در همین مدت كم كرده و حمید بخشی یكی از اهالی روستا در همین رابطه به ما میگوید: «من همین الان از مدرسه روستا آمدم و دیدم كه خاك كف مدرسه را جمع كردهاند و قرار است كه محوطه مدرسه هم بهطور كامل شسته شود، تعدادی از سرویسهای بهداشتی را هم درست كرده بودند و فقط نصب در ورودی سه تا از آنها مانده بود؛ شنیدم كه قرار است میز و نیمكت نو بیاورند و امیدواریم تا قبل از بازگشایی مدارس همه چیز درست شود.»
او اما امیدوار است كه بقیه مشكلات روستا هم به همین سرعت مورد توجه قرار بگیرند و در همین رابطه میگوید: از شاهكارهای بنیاد مسكن در روستای ما این است كه برای خیلی از خانههای روستا حكم تعمیری زده، در حالی كه اصلا قابل تعمیر و زندگی نیستند و اگر آب بیاید دوباره همه اینها را میگیرد. كاش بیایند و به این مشكل هم رسیدگی كنند.
-
سلام آقای رئیسجمهور!
-
رنجنامهای برای چادر
-
پروندهای برای کودکان اهداکننده عضو
-
تولیداتی که جان گرفت
-
احیای سنت «حاج مرزوق»
-
دست رد به ویلای فرح
-
امنیت دختر در سایه عشق پدر
-
درس «خارجه»
-
هیچیك از ما سخنگوی پدرمان نیستیم
-
نه مرعوب تهدیدها نه اسیر وعدهها
-
واشنگتن روی خط «دروغ حداکثری»
-
صید خودکفایی از تور تحریمها
-
سخنگوی قوه قضاییه: دستگاه قضا در مبارزه با فساد، شخص و جناح نمیشناسد