احیای سنت «حاج مرزوق»

نگاهی به سنت چهارپایه خوانی در ایام محرم که حالا دوباره در حال رواج یافتن است

احیای سنت «حاج مرزوق»

شاید پارچه‌فروش‌های تهرانی كه 130 سال قبل با اصرار از یكی از طلاب مقیم كربلا درخواست مهاجرت به ایران را می‌كردند در مخیله‌شان هم نمی‌گنجید كه مهمانشان كه بعد از بارها اصرار، یكباره و به طرز عجیبی تصمیمش عوض شده بود، بخش مهمی از تاریخ و فرهنگ مردم ایران را تغییر خواهد داد. هرچند محمد مرزوق عرب‌حائری 69 سال قبل از دنیا رفت اما بخش مهمی از آیین‌ها و سنت‌های عزاداری ایرانیان را بنیان گذاشت. میزان تاثیرگذاری او بر آیین‌های عزاداری اینقدر بود كه مرحوم مرزوق را پدر نوحه‌خوانی معاصر ایران بدانند. اجمالا در جریان باشید كه سینه‌زنی سنگین را حاج مرزوق در ایران باب كرد. نام حاج مرزوق در كنار یكی دیگر از آیین‌های عزاداری ایران هم به چشم می‌خورد: «چهارپایه‌خوانی!»

«مجلس شما را امسال از تلویزیون می‌دیدم؛ برنامه چهار‌پایه‌خوانی‌تان در بیرون از جلسه خیلی خوب بود.» اینها را آیت‌ا... خامنه‌ای به محمود كریمی گفته بودند. در روزهای بعد از عاشورا و تاسوعا، ویدئوی كریمی دست به دست توی فضای مجازی می‌چرخید. جملات بالا نشان می‌دهد كه كار كریمی نه‌تنها برای عموم مردم بلكه برای خواص هم جذاب و جالب بوده. كریمی روی بلندی رفته بود و در میان مردم روضه‌خوانی و مداحی كرده بود؛ كاری كه خیلی سال‌ها قبل در بازار تهران انجام می‌شد.
خاندان فرهنگی آل‌بویه
رگ و ریشه و تاریخچه چهارپایه‌خوانی را به دوران آل‌بویه نسبت می‌دهند. سلسله ایرانی‌تبار و شیعی كه در سال‌های 312 هجری شمسی تا 435 هجری شمسی بر بخش‌های بزرگی از ایران، عراق و تركیه و سوریه حكمرانی می‌كردند. سلسله آل‌بویه تقریبا 160 سال بعد از حادثه عاشورا و شهادت امام‌حسین(ع) بر سر كار آمده بودند.
بسته شدن نطفه چهارپایه‌خوانی را هم به همین دوران نسبت می‌دهند. فلسفه اصلی آن هم این بوده كه در آن زمان كه بلندگو و میكروفن و باند و استریو وجود نداشته، مداح برای این‌كه صدایش به اكثر مردم و عزاداران برسد روی چهارپایه‌ای می‎‌رفته و روضه‌خوانی و مداحی می‌كرده. این شكلی صدایش به گوش خیلی از مردم می‌رسید. با این حال، نظم و نسق پیدا كردن و منظم شدن و تثبیت این آیین خاص عزاداری در تهران را به مرحوم حاج مرزوق نسبت می‌دهند. در حال حاضر صرفا در ایام تاسوعا و عاشورا این آیین را در بازار تهران اجرا می‌شود.
سینه زدن در تیمچه حاجب‌الدوله
اگر در روز عاشورا گذرتان به بازار خورده باشد حتما دیده‌اید كه هیات‌های عزاداری در راسته‌های مختلف بازار راه می‌افتند و سینه‌زنی می‌كنند. با رسیدن به بازارچه حاجب‌الدوله، دسته عزاداری توقف می‌كند و مداح روی چهارپایه‌ای می‌ایستد و روضه‌خوانی می‌كند. هیات‌های قدیمی بازار به نوبت به سمت این بازارچه می‌روند و بعد از چهارپایه‌خوانی به سمت تكیه و حسینیه راهی می‌شوند. این آیین كماكان مانند گذشته در بازار برگزار می‌شود با این تفاوت كه تماشاگران آن بیشتر است.
چهارپایه‌خوانی‌های بازار هنوز كه هنوز است هیچ زرق و برق و رنگ و بوی ویژه و خاصی ندارد و به همان سبك قدیمی یك قرن قبل برگزار می‌شود. نهایتش این است كه مداح از بلندگو استفاده كند. بگذریم که خیلی از دسته‌های عزاداری هستند كه از همان هم استفاده نمی‌كنند. بسته بودن محیط اطراف و مسقف بودن گذر باعث شده كه مداح برای رساندن صدایش به دیگر عزاداران خیلی به زحمت نیفتد و صرفا به ایستادن روی یك چهارپایه اكتفا كند.
با همه اینها اما چهارپایه خوانی ویژگی‌های دیگری هم داشته است. مثلا این‌كه این رسم عزاداری، برای اقامه كردن عزا و نشان دادن غم عزاداران به موضوعات حاشیه‌ای و فرعی توسل نمی‌جسته. به عبارت بهتر، مداحان و روضه‌خوان‌ها عقیده داشتند كه اصل واقعه آنقدر جانسوز و تكان‎‌دهنده است كه برای گرفتن اشك مردم به مسائل فرعی تمسك نجویند. روی همین حساب هم در این آیین یكجور وقار و سوز و حزن دیده می‌شود كه برخلاف بعضی عزاداری‌های امروز ناشی از فلفل و ادویه و نورپردازی و حركات و شعرهای عجیب و غریب نیست. مرحوم حاج‌حسین خلج كه یكی از قدیمی‌ترین چهار‌پایه‌خوان‌های بازار تهران بود چند سال قبل به همكاران‌مان در روزنامه ایران حرف‌های جالبی زده بود: «چهارپایه خوانی از زمان‌های خیلی دور در بازار تهران باب بوده و فرقش با سبك‌های دیگر مداحی این است كه چهارپایه‌خوان شعرهای بكر یا به قول قدیمی‌ها اشعار سوزنده‌ای را می‌خواند كه در مدت‌زمان كوتاهی مستمع را به اوج می‌رساند.»
بخش دیگری از حرف‌های مرحوم خلج هم شنیدنی است: «چهارپایه‌خوان خوب می‌داند مستمع‌اش چه سبكی را دوست دارد. اگر از سبك سلحشوری یا ضربی خسته شد، برایش سبك آوازی می‌خواند و به جای این‌كه وقت را تلف كند در مدت كوتاه، خواسته مستمع‌اش را اجابت می‌كند.» این بخش از گفته‌های مرحوم خلج را شاید بتوان مهم‌ترین ویژگی چهارپایه‌خوانی دانست. چهارپایه‌خوان به دنبال تفصیل و طول و اضافه نیست. او در مدتی كوتاه باید گریزی به اصل حادثه بزند و مخاطب را همراه كند و بعد هم فورا جایش را به چهارپایه‌خوان بعدی بدهد. اجازه هم ندارد برای رسیدن به هدف از وقار و سنگینی
مراسم بزند.
مناسب زندگی مدرن شهری
می‌دانید اینها یعنی چه؛ یعنی یك آیین سنگین و كوتاه و موثر. كوتاهی و اختصار، ویژگی اصلی چهارپایه‌خوانی است. چیزی كه شاید به شدت به كار مخاطب و عزادار امروزی هم بیاید كه در مشغله‌های گوناگون زندگی مدرن شهری، همه كارهایش سریع و خلاصه شده است. كسی چه می‌داند شاید این اقدام كریمی باعث شود دوباره نهضت چهارپایه‌خوانی در عزاداری ایرانیان نضج بگیرد و جای خودش را پیدا كند. نهضتی كه ریشه در یك فرهنگ و سنت قدیمی و بومی داشته و بسیاری از حواشی و زواید و زرق و برق‌های عزاداری‌های امروز را ندارد و خالصانه‌تر و زلال‌تر است به همین دلیل هم مثل آب راه خودش را پیدا می‌كند و از جانب مردم با استقبال روبه‌رو می‌شود.