واکنشها به پوشش شبنم نعمتزاده در دادگاه مفاسد اقتصادی ادامه دارد؛ در این گزارش نگاهی کردهایم به همه بلاهایی که در این سالها بر سر چادر به عنوان حجاب آمده است
رنجنامهای برای چادر
ای كاش آن چادرمشكی را سرش نمیكرد و برای این كه بگوید من خوبم و معصوم، آنطور رویش را كیپ نمیگرفت. ای كاش شهامت داشت و با همان مانتوی مشكی و روسری صورتی و آن عینك آفتابی كه عادت داشت میگذاشت روی سرش، میآمد در جلسه دادگاه و میگفت بله، این منم، دختر وزیرسابق، آقازادهای كه شركت دارویی قلابی تاسیس كرده و از تولیدكنندهها خریدهای كلان كردهام و بعد 200چك بیمحل دادهام دستشان، من، منِ اخلالگر ِ مفسد اقتصادی. اگر اینطور رفتار میكرد شاید فقط دلمان به حال پولهایی كه ناحق و ناروا از كانال رانتها و رابطهها به جیب این زن و همدستانش ریخته شده میسوخت، ولی امان از آن چادری كه سرش بود، امان از آن همه فریب زیرچند متر پارچه مشكی كه محترم است.
زن متهم پرونده فساد پتروشیمی مگر نبود كه وقتی گند كارهایش درآمد به طرفهالعینی از كشور فرار كرد و بعد عكسهایش با لباسهای چنین و چنان پخش شد كه به عكسهای متظاهرانه او با چادر ذرهای ربط نداشت؟ مگر همه ما یك عالم فیلم و سریال ندیدهایم كه زن قصه چادری است و بدبخت، یك توسری خورده، زنی فرودست و فقیر، زنی اُمی و خرافاتی كه همیشه درتقابل است با زنی پولدار و خوش پوش و معمولا فرهیخته و دانا؟ كجای دلمان بگذاریم این همه درد را؟ به چه زبانی بگوییم چادر كه اسمش حجاب برتر است و جزئی از فرهنگ ما ملت، غریب است و مهجور. جایگاه چادر در كشور ما دارد روی لبه تیغ راه میرود، میگوییم تیغ چون همه جور تركشی دارد سمتش میآید و از همه طرف دارد میخورد؛ هم از اقتصاد، هم از اجتماع و هم از فرهنگ، دغل بازان و ریاكارانی كه مفسد اقتصادیاند كه بمانند.
دادگاه منهای چادر
آن كاریكاتوریستی كه زن متهم پرونده پتروشیمی را بعد از فرارش از ایران با چادری بر سر نقاشی كرد كه مثل یك خیمه روی كوهی از دلار ایستاده بود، داشت به این طریق دق دلش را از آن اختلاس بزرگ نشان میداد، ولی خواسته یا ناخواسته به چادر هم توهین كرد، او چادر را كرد اسباب فریب، كرد پوشش آدمهای دزد و این تصویر در ذهن خیلیها ماند.
درد درست همین جاست، این جور نگاهها به چادر دردش مثل درد نیشتر است. چرا كسی به خودش نمیگوید آن اخلالگری كه چادر به سر كرده و رو گرفته و مثلا خودش را معتقد به مقدسات نشان میدهد، دارد از این چادر استفاده ابزاری میكند پس تقصیر اوست، نه تقصیر چادر.دو ماه پیش اما عدهای كه دلشان برای حجاب و عفاف میتپید، چون از مدتها قبل مطمئن بودند از چادر میشود استفادههای ابزاری كرد، نامهای نوشتند به رئیس قوه قضاییه و در آن هم گله كردند و هم پیشنهاد دادند.
اینها اعضای انجمن تولیدكنندگان محصولات حجاب بودند كه روز اول تیر به ابراهیم رئیسی نامه نوشتند كه چادر بهعنوان حجاب برتر، فراتر از یك پوشش ساده، نمادی از عفتگرایی و مظهری ازحضور اجتماعی زنان مومن است در حالی كه از قدیم تا امروز عدهای به دنبال اعتبارزدایی از چادر و انگارهسازی نادرست از زنان چادری بوده و هستند.
اعضای این انجمن درد اصلیشان این بود كه متهمان و مجرمان را با پوشش چادر در محاكم قضایی حاضر میكنند درحالی كه معنی این حركت چیزی بهجز اعتبارزدایی از چادر نیست.
بعد از دو ماه و نیم از ارسال این نامه به قوهقضاییه، دیروز مهدی جوادی، رئیس انجمن تولیدكنندگان محصولات حجاب كه در این مدت هم به سخره گرفته شدن چادر در پرونده فساد پتروشیمی و هم در پرونده دارویی دختر وزیرسابق را دیده است به ما گفت با این كه اعلام آمادگی كردهایم تا پوشش مناسب زنان متهم در بازداشتگاهها و محاكم قضایی را طراحی و تولید كنیم، ولی فعلا از قوه قضاییه خبری نیست و فقط روایتی موجود است از این كه میگوید نامه انجمن به اداره كل فرهنگی این قوه ارجاع شده است.امان از این سیكلهای اداری و معطل ماندن كارها! نتیجهاش همین میشود كه یك اخلالگر اقتصادی كه مال و جان مردم را آلت دستش كرده و تا زیر بینی آلوده به حقالناس است، چادر سرش میكند و در دادگاه ادعای پاكی میكند، بعد هم قاضی مسعودی، قاضی پرونده مجبور میشود به خبرنگاران توضیح دهد این خانم دلش میخواسته با چادر در دادگاه ظاهر شود و كسی نمیتواند مانعش شود.
اگر نامه انجمن، اگر حساسیت تولیدكنندگان محصولات حجاب در این باب جدی گرفته میشد، بهخصوص كه رئیس قوه قضاییه نیز شفاها اعلام كرده با حذف چادر بهعنوان پوشش زنان متهم موافق است، آن وقت این حجاب برتر، این تكه اصیل از فرهنگ ایرانی، بازیچه مفسدان و مضحكه خلقا... نمیشد.
چادر در دام گرانی
چادر اما درد زیاد دارد. زخمهای فرهنگی و اجتماعیاش كه ریشه تاریخی دارد و آشناست، ولی زخم اقتصادیاش مربوط میشود به همین اواخر، به نوسانات ارز و گرانی دلار، دردی كه كمكم آنقدر شدت گرفت كه اسدا... سلیمانی، مدیرعامل انجمن تولیدكنندگان محصولات حجاب حالا به ما میگوید از حداقل۵۰۰ تولیدكننده فعال محصولات حجاب و عفاف در كشور، یكسومشان در یكی دو سال اخیر تعطیل شدهاند و آنها كه ماندهاند تضمینی نیست كه از این به بعد بازهم بمانند. او میگوید گرانی مثل خوره افتاده به این بازار كه هم تولیدكنندههایش در رنجند و هم خریدارانش، بانوانی كه به گفته او، چون از پس خرید چادرهای گران برنمیآیند یا با همانهایی كه دارند، میسازند یا سراغ محصولات بیكیفیتتر میروند.
جوادی، رئیس انجمن نیز در شگفت است با این كه نرخ ارز پایین آمده پس چرا قیمت چادر پایین نمیآید و بعد خودش پاسخ میدهد خب در مورد همه كالاها چنین است.
چادرمشكی كالایی با وابستگی شدید وارداتی است، جوادی میگوید كارخانههای داخلی اگر با همه ظرفیت اسمی خود نیز كار كنند در نهایت 10 تا 15 درصد نیاز داخل را پاسخ میدهند درحالی كه همین كارخانهها از بابت مواد اولیه به خارج وابستهاند و نوسانات ارزی و تغییر سیاستهای وارداتی دولت بهشدت بر كارشان اثر میگذارد.
او از مشكلات گمركی میگوید، از ترخیص نشدن كالاها، از ماندن عدلهای پارچه در گمركات و خاك خوردنشان برای ماهها، بعد هم شاید خوردن انگ قاچاق به آنها و گیر و گرفتاریهای بعدی.
او میگوید همه اینها را كه با هم جمع كنیم، میشود كمبود پارچه چادری در بازار و نرسیدن مواداولیه به دست تولیدكننده و بعد هم گرانی چادر مشكی كه فشارش بر زنان محجبه میآید.
چادر مشكی به ظاهر چهار پنج متر پارچه ژاپنی، كرهای، تایلندی یا حتی پاكستانی است، ولی حرف دربارهاش زیاد است، بهخصوص حرف خطاب به متولیان فرهنگی این كشور كه داعیه دفاع از حجاب را دارند.
-
سلام آقای رئیسجمهور!
-
رنجنامهای برای چادر
-
پروندهای برای کودکان اهداکننده عضو
-
تولیداتی که جان گرفت
-
احیای سنت «حاج مرزوق»
-
دست رد به ویلای فرح
-
امنیت دختر در سایه عشق پدر
-
درس «خارجه»
-
هیچیك از ما سخنگوی پدرمان نیستیم
-
نه مرعوب تهدیدها نه اسیر وعدهها
-
واشنگتن روی خط «دروغ حداکثری»
-
صید خودکفایی از تور تحریمها
-
سخنگوی قوه قضاییه: دستگاه قضا در مبارزه با فساد، شخص و جناح نمیشناسد