به بهانه روز ملی آتشنشانی و ایمنی نگاهی داریم به اختلال استرس پس از سانحه و راهكارهای درمان آن
بپذیریم حوادث حقیقت دارند...
سریع پلك زده، سر را به سرعت به چپ و راست حركت میدهید تا صحنهها از جلوی چشم شما دور شوند؛ اما نمیشود. مسیر را عوض میكنید تا به مكان موردنظر نرسید؛ اما فرقی ندارد؛ زمان و مكان و هرچه مربوط به آن حادثه است، همراه شماست. سعی میكنید درباره آن با دیگران حرف بزنید تا شاید سایه سنگین حادثه از ذهن شما برود، اما هر بار كه درباره آن صحبت میكنید حالتان بدتر میشود. همه اینها به این دلیل است كه پس از تحمل حادثه ـ هر حادثه تلخ و تكاندهندهای ـ به «اختلال استرس پس از سانحه» یا PTSD دچار شدهاید. امروز، 7 مهر، روز ملی آتشنشانی و ایمنی است. به همین بهانه با دكتر سیدمهدی صمیمی اردستانی، متخصص اعصاب و روان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشكی شهید بهشتی درباره اختلال استرس بعد از حادثه صحبت كردهایم كه میخوانید.
صحنهها میآیند و نمیروند
در زمان روبهرو شدن با شرایط استرسزا، معمولا همه ما نشانههای غیرارادی مشابهی از خود بروز میدهیم. دكتر صمیمی با اشاره به این نشانهها میگوید: «تپش قلب، احساس اضطراب، تنگی نفس و پس از آن بیخوابی یا بدخوابی از نشانههایی است كه اغلب افراد در زمان رویارویی با حادثه از خود بروز میدهند، اما در افرادی كه دچار اضطراب شدید و اختلال استرس پس از سانحه میشوند، علاوه بر این نشانهها، شاهد علائم دیگری نیز هستیم» او ادامه میدهد: «تكرار دائمی حادثه در ذهن، تصویرسازی فضا و اتفاق، كابوسهای شبانه یا حتی روزانه و ناگهانی، تحریكپذیری، عصبانیت، واكنشهای اضطرابی مانند از جا پریدن ناگهانی و... از نشانههای ابتلا به اختلال PTSD است. برای مثال اگر خانه فرد دچار حریق شده باشد یا منزل او را دزد زده باشد، تا مدتها ممكن است صحنهها در ذهن بازسازی شده و با كابوسهای شبانه روبهرو شود.»
فراتر از یك واكنش
اگر مشكل به موقع درمان نشود، به شكل مزمن در فرد باقی میماند. این متخصص اعصاب و روان توضیح میدهد: «در افراد مبتلا به PTSD مزمن، واكنشهای عصبی - عاطفی متناسب به وضعیت نیست. برای مثال، ممكن است فرد با یك صدای كوچك ناگهان مضطرب شده و تعادل روانی خود را از دست داده و واكنشهای خاصی نشان دهد. از سوی دیگر، ممكن است در شرایط بسیار خاص، برای مثال بیماری فرزند، هیچ واكنش خاصی از او سر نزند. درواقع واكنش فرد متناسب با اتفاق پیشآمده نیست. ممكن است رفتارهای پرخاشجویانه نیز از فرد سر بزند.
رهاسازی خوب نیست
در زمانی كه روان شما را عاملی آزرده، چه كار میكنید؟ دائما از آن حرف میزنید؟ سكوت میكنید؟ نقاشی میكنید؟ قدم میزنید یا...؟ پیش از این رواندرمانگرها یكی از راههای از بین بردن خاطره حوادث را صحبت كردن درباره آن میدانستند، اما اكنون نظر دیگری دارند. به گفته دكتر صمیمی: «به روش صحبت كردن از یك حادثه، «رهاسازی» میگویند. درگذشته رواندرمانگرها معتقد بودند این روش، كمككننده است، اما اكنون خلاف این نظر را دارند. به این دلیل كه درحال حاضر معتقدند مواجهه مجدد با حادثه، از طریق تعریف كردن چند باره آن، باعث اذیت و آزار فرد حادثهدیده میشود.»
زمان، حلال است
برای حوادث و اثر باقیمانده از آن، هیچ راهكار پیشگیرانه وجود ندارد؛ همان حوادث غیرمترقبه مثل سیل، زلزله، آتشسوزی، سرقت، سرقت مسلحانه و... كه میتواند سرمایه زندگی، جسمی و عاطفی افراد را یك شبه ویران كند، اما افراد حادثهدیده میتوانند با كمك رواندرمانگر دوباره به حالت عادی بازگردند. دكتر صمیمی در این باره توضیح میدهد: «زمان و گذر آن، خود بهخود میتواند آسیبهای روانی را ترمیم كند. با این دید كه مغز دارای سازوكار جبرانی است. بنابراین باید كمی زمان داد تا مغز ما همراه با كمكهای فردی و اجتماعی سلامت روان خود را بازیابد.»
بپذیریم كه میشود
«پذیرش، قدم بزرگی است» دكتر صمیمی ادامه میدهد: «باید بپذیریم كه حوادث و اضطراب ناشی از آنها حقیقت دارد. برای برطرف كردن این حالتها، سریعا و بهویژه خودسرانه دارو نخوریم. سعی كنیم تا با كمك گرفتن، مسائل را حل كنیم. همیشه مصرف دارو، راهكار نخست نیست. حمایت خانواده، اطرافیان و دوستان بسیار مهم است.»
با درمانگر درمان شوید
دكتر صمیمی با اشاره به ضرورت نیاز به درمان در افرادی كه نمیتوانند به هر دلیل مشكل پیشآمده را حل كنند میگوید: «حمایت و همراهی اطرافیان در درمان حالتهای اضطرابی - استرسی در افراد درگیر با PTSD بسیار مهم است، اما اگر با وجود همه این مراقبتها، مشكل برطرف نشد، باید به متخصص مراجعه و مشكل را برطرف كنید. بخشی از این درمان به شكل انفرادی و با حساسیتزدایی فرد از موضوع انجام شده و بخشی دیگر نیز درصورت تشخیص متخصص، دارویی خواهد بود.»