كتابخانه‌ای به وسعت تلویزیون

گزارشی از پشت صحنه برنامه کتاب‌باز شبکه نسیم که می‌خواهد کتابخوانی را تبدیل به سبک زندگی مخاطبانش کند

كتابخانه‌ای به وسعت تلویزیون

اگر كمی اهل كتاب باشید و گاهی سری به تلویزیون بزنید، احتمالا به «كتاب‌باز» برخورد كرده اید، برنامه‌ای به تهیه‌كنندگی محمدرضا رضاییان و اجرای سروش صحت كه این روزها فصل چهارم آن روی آنتن شبكه نسیم رفته است. چند سال پیش حدود 11 قسمت برنامه مناسبتی برای نمایشگاه كتاب به نام كتاب باز ساخته شد. این جریان آن روزها مثل یكی از اتفاقات روتینی بود كه برای چنین برنامه‌هایی درنظر گرفته می‌شود اما كم‌كم قالب آن تغییر كرد و به شكل امروز كتاب باز رسید، برنامه‌ای كه مدتی پیش ما هم سراغش رفتیم و یك روز مهمانشان شدیم. استودیویی در مركز شهر كه ورودی آن با در آبی فیروزه‌ای‌اش خودنمایی می‌كرد. مهمانان آن روز به یكی از برنامه‌های چهارشنبه‌ها و گپ كتابی اختصاص داشتند كه هفته‌ای یك شب روی آنتن می‌رود.، محمد نادری، احسان رضایی و شروین نادری آن روز قرار بود از «پدرخوانده» بگویند. وقتی ما رسیدیم افشین صادقی‌زاده، (سردبیر برنامه)، نادری و بقیه گروه در اتاق فكر كه در گوشه سمت چپ فضای مستطیلی شكل استودیو قرار داشت، مشغول برنامه‌ریزی برای بخش‌ها بودند. فضای هیجان‌انگیز و دوست‌داشتنی بود، اتاقی كه دیوارهای آن با كتابخانه‌ها و كتاب‌های زیادی پر شده بود و درست در انتهای آن پله‌هایی به سمت شیروانی می‌رفت كه آن جا هم پر از كتاب و صندلی بود كه دلتان می‌خواست ساعت‌ها رویش تاب بخورید و كتاب بخوانید. در همین گیر و دار، فرصتی پیش آمد تا با عوامل برنامه گپ و گفتی داشته باشیم، صحبت‌هایی كه می‌توانید در ادامه آن رابخوانید.


یک شروع دیگر
رضاییان درباره شروع فصل یك بیان كرد: نیمه‌دوم سال 94 به پیشنهاد شبكه نسیم قرار شد یك برنامه كتابی را روی آنتن ببریم و نتیجه آن فصل یك كتاب‌باز در سال 95 شد. آنجا ما با این فضا كارمان را شروع كردیم كه امیرحسین صدیق یك پاتوق كتابی را راه انداخته بود و با این دیالوگ كه من تا چند سال پیش آدم كتابخوانی بودم اما در این مدت به دلایل مختلف، مشغولیت‌های ذهنی و كاری از این فضا فاصله گرفتم، برنامه را شروع می‌كرد. ما با این تعریف كه برای خیلی‌ها نیز وجود دارد، وارد پاتوق كتاب‌باز می‌شدیم و مهمانانی به میزبانی امیرحسین از حال خوششان با كتاب‌ها می‌گفتند. از همان زمان نطفه‌ای قوی شكل گرفت، اتفاقی كه می‌توانست بزرگ شود، راه بیفتد و كم‌كم جای خودش را باز كند. الان هم فكر می‌كنم كه در فصل چهارم به نونهالی كتاب‌باز نزدیك شده‌ایم.
اما عنوان كلیشه كه خودش هم به یك كلیشه تبدیل شده، مساله‌ای است كه به‌خصوص برای ساخت چنین برنامه‌هایی مطرح می‌شود، این كه وقتی برنامه‌ای روی آنتن می‌رود، بیننده با خودش نگوید كه‌ای وای، باز هم تكرار! رضاییان در پاسخ به این‌كه چه قدر توانسته‌اند به دور از این ماجرا مخاطب را با خود همراه كنند، بیان كرد: ابتدا باید بگویم كه همه برنامه‌های تخصصی كه در حوزه كتاب ساخته می‌شود، واقعا لازم است و كتاب‌باز نافی سبك‌های دیگر برنامه‌های كتابی نیست. اتفاقا كسی كه كتابخوان می‌شود از جایی به بعد باید به صورت تخصصی و حرفه‌ای با او در این حوزه برخورد شود. ما هم برای این كه در قدم اول مخاطب عام را درگیر كنیم، گفتیم سراغ این فضا برویم. محور این برنامه سوژه‌ای است كه اغلب در بیرون مخاطب خاصی ندارد چرا كه مردم ما از اساس با این مقوله(كتاب) فاصله دارند، به همین دلیل اولین تعریفمان این بود كه می‌خواهیم برای تلویزیون و رسانه‌ای برنامه بسازیم كه ابتدا سرگرم‌كننده باشد و بعد به موازات آن حرف‌هایی كه داریم را با مخاطب به اشتراك بگذاریم.
او اضافه كرد: در این بین سعی كردیم از چهره‌های محبوب مردم بیشتر استفاده كنیم تا هم عنوان برنامه جا بیفتد و هم مخاطب گارد نگیرد كه باز هم قرار است گروهی از نویسندگان و مهمانان سنگین این فضا بنشینند و حرف بزنند. علاوه بر اینها نكته مهمی وجود دارد و آن هم این كه زیرساخت كتاب‌باز شبكه نسیم است و اگر از شعار شبكه دور باشیم، این برنامه اساسا شكست می‌خورد. در كنار اینها از آنجایی كه دغدغه ما تنها معرفی كتاب نبود، به دنبال آن بودیم كه بگوییم خانم و آقایی كه مهمان برنامه ماست، چطور با كتاب گره خورده و این كه مردم ببینید كسانی هستند كه كتاب برایشان سرگرمی می‌آورد و لحظه‌های خوبی با آن داشتند.
هنرمندان همراه
رضاییان همچنین از بازخوردهایی گفت كه از همین جنس بوده‌اند و مردم در آنها خاطرات‌شان از داستان‌ها و كتاب‌ها را تعریف می‌كردند. او بیان كرد كه در ادامه مخاطبان این انتظار را داشتند كه كتاب‌باز به آنها كتاب معرفی كند به همین دلیل در ادامه به سراغ سروش صحت رفتند و فصل بعدی را با او شروع‌كردند.
رضاییان درباره این انتخاب می‌گوید: سروش صحت جزو كتابخوان‌ها و افراد دوست‌داشتنی است كه به‌واسطه كارهای طنزش، مردم هم نسبت به حضور او در چنین فضایی گارد نمی‌گیرند، همان‌طور كه در مورد امیرحسین صدیق هم به واسطه زی‌زی‌گولو و... این نگاه وجود داشت. با همه اینها بعد از این تغییرات ما با شیب خیلی ملایمی سراغ معرفی كتاب هم رفتیم و از نیمه‌های فصل دوم همراهی هنرمندان هم بیشتر شد، چون در ابتدا كمی سخت بود ولی به هر كدام از دوستداران كتاب بگوییم، می‌آید.
این ماجرا ادامه داشت تا به قول رضاییان كتاب‌باز به مرجع كتابی تلویزیون تبدیل شد و تا الان بیشتر از 300 قسمت برنامه كتابی وجود دارد كه آرشیو غنی از جهان كتاب را شكل داده است.
نه به ستاره مربع‌ها
او درباره هزینه ساخت چنین برنامه‌ای هم گفت: برای این كه برنامه آفتی نگیرد ما سراغ ستاره مربع‌ها و این فضاها نرفتیم تا مردم نگویند كه حتی از فرهنگ هم می‌خواهند پول دربیاورند. بضاعت كتاب‌باز عجیب و غریب نیست، اما با توجه به این‌كه سازمان با همین شرایط سختی كه دارد، پشت آن است تا الان امورات‌مان گذشته است. سودی كه نصیب من می‌شود هم پولی نیست كه در جیبم بگذارم بلكه اثرگذاری و اعتباری است كه از این برنامه به دست می‌آید. من دختر یك سال و نیمه‌ای به اسم خورشید دارم و همه جا گفته‌ام كه كتاب‌باز را برای خورشیدها می‌سازم، تا آنها هم در آینده با انسان‌های كتابخوان و بافرهنگ همنشین شوند.
رضاییان در آخر هم خاطرنشان كرد: در فصل قبل به طور نمادین آرزو كردیم كه مردم ما كتابخوان‌ترین مردم جهان باشند، آرزویی كه جهان‌مان را تغییر می‌دهد و امیدواریم كه روزی این اتفاق بیفتد و ای كاش همه شبكه‌ها چند كتاب‌باز داشته باشند تا به قدم‌به‌قدم به این آرزو نزدیك‌تر شویم.



سرگرم‌كننده و پرمحتوا
احسان رضایی هم كه مدت‌هاست به كتاب‌باز پیوسته و این روزها هم در بخش كارشناسی حضور دارد، درباره انتخاب محتوای این بخش می‌گوید: ما هرچهارشنبه یك دور همی كتابی داریم كه در آن درباره یك كتاب حرف می‌زنیم، اتفاقی كه یك تمرین است برای همه مخاطبانی كه قرار است در باشگاه كتاب باز‌ها شركت كنند، مجموعه‌ای كه در آینده‌ای نزدیك به راه می‌افتد. در این بخش اغلب به‌سراغ كتاب‌های معروفی می‌رویم كه مخاطب هم از آن شنیده باشد.
افشین صادقی‌زاده، سردبیر كتاب‌باز هم در ادامه به این گفت‌وگو پیوست و درباره وجود كلیشه‌های مثبت بیان كرد: گاهی بعضی كلیشه‌ها خوب هستند اما اگر مدام در آن قالب بمانیم و هیچ تغییر و ساختارشكنی نكنیم، بعد از مدتی خودمان از ادامه آن كار دلسرد می‌شویم.
در كتاب باز هم ما هر دو را داریم، هم كلیشه‌هایی كه در سه فصل قبلی موفق بوند و هم اتفاقات جدیدی كه برای سرگرمی مخاطب لازم است. البته این سرگرمی به معنی ابتذال نیست بلكه یعنی بیننده در طول برنامه مدام تلفتنش را چك نكند یا كانال را عوض نكند و پای آن بنشیند. او اضافه كرد: در این فصل با تغییرات مختلفی از دكور گرفته تا آیتم‌ها سعی كردیم تا فضای تازه‌ای ایجاد كنیم. در بخش‌های جدیدی كه داریم، جهان ادبیات، نویسندگان، اتفاقات كتابی، ادبیات و... را پوشش داده‌ایم تا تنوع را بیشتر كنیم، با این حال همه آنها در قالبی كه هم خودمان دوست داریم و هم مخاطبان، ارائه شده است.




كاش كتاب‌باز همیشه باشد
در حین صحبت با رضاییان، سروش صحت هم از راه رسید و بعد از سر زدن به اتاق فكر، فرصتی پیش آمد تا با او هم گپ كوتاهی داشته باشیم.
صحت در پاسخ به این كه چه چیزی باعث شده در كتاب‌باز بماند، گفت: نقطه‌ای كه باعث شده بمانم این است كه كتاب و صحبت كردن درباره كتاب را دوست دارم، همچنین مهمانان مختلفی كه علایق و سلیقه‌های مختلفی دارند و بعد از كتاب‌ها می‌گویند، برایم جالب هستند و حرف‌هایشان برایم دلچسب و شیرین است. علاوه بر اینها در چندسالی كه با این گروه كار كرده‌ام، مثل خانواده شده‌ایم. بازخوردها و برخوردهایی كه از مردم گرفتم هم واقعا دلگرم‌كننده بود، ما كلی بیننده در خارج از ایران داریم و این برای من خیلی جالب است.
او با اشاره به تاثیرگذاری كتاب باز ادامه داد: نمی‌گویم با تمام اقشار اما این برنامه با كسانی كه به نوعی به كتاب علاقه داشتند، ارتباط برقرار كرد و این از همه برای من دلنشین‌تر بود. این برخوردها به سن و محدوده خاصی هم برنمی‌گردد و از دانشجویان تا افراد میانسال و پا‌به‌سن‌تر را هم شامل می‌شود، خیلی از آنها به من گفته‌اند ما با این برنامه كتابخوان‌تر شده‌ایم، اتفاقی كه خیلی شیرین است.
صحت در ادامه از اتاق فكر برنامه و تلاش‌هایی گفت كه برای فرار از تكرار اتفاق می‌افتد. او می‌گوید: در این گروه ما مدام با هم همفكری می‌كنیم و در لحظه اجرا تمام این صحبت‌ها نیز به‌گونه‌ای اعمال می‌شود. من نیز همیشه دوست دارم حرف همه مهمانانمان را بشنوم و در فضای صمیمی این گفت‌وگو را پیش ببرم. تا الان هم كسانی كه آمدند، به نظر می‌آید كه راضی بودند و برخورد بد و ناراحت‌كننده‌ای نداشتیم.
او با بیان آرزو و انتظارش برای این برنامه اضافه كرد: من دوست دارم كه كتاب‌باز به عنوان یك برنامه همیشگی حتی بدون من هم باشد. همچنین امیدوارم آزادی عمل بیشتری در این حوزه وجود داشته باشد تا بشود نویسنده‌ها، مترجم ها، ناشران و همه كسانی كه به حوزه كتاب برمی‌گردند را در فضاهای مختلف دعوت كنیم تا همه از تجربیاتشان استفاده كنند.
صحت در پاسخ به این كه از كی كتابخوان شده است هم گفت: من از بچگی از آنجایی كه خواهر و برادری نداشتم و در خانواده هم كتاب و مجله خوانده می‌شد، به این سمت و سو رفتم و از همان موقع‌ها كتابخوان شدم. اولین كتاب‌هایم هم برای نویسنده‌ای به اسم واو سوتیف بود كه نقاشی كتاب‌هایش را خودش می‌كشید، آن هم همزمان به طوری كه با دست راست می‌نوشت و با دست چپش نقاشی‌اش را می‌كشید.




كتابخوانی با چهره‌ها
محمد نادری را هم كه مهمان آن روز كتاب‌باز بود و در فصل قبل هم حضور داشت در اتاق فكر پیدا كردیم، او هم درباره این برنامه گفت: در مقطعی در بعضی برنامه‌های كتابی در فضای خیلی خشكی وارد بحث در باره این حوزه می‌شدند اما اینجا این‌گونه نیست و بحث‌ها عمدتا درباره نسبت آدم‌ها با كتاب و كتابخوانی است، اتفاقی كه به واسطه سروش صحت و دانش او باعث شد كه مخاطبانش را پیدا كند. برای خود من هم خیلی لذتبخش است كه درباره كتابی كه خوانده‌ام صحبت كنم و اینجا چنین اتفاقی رخ داده است.
نادری افزود: فضای این برنامه باعث شده تا جذابیتی درباره موضوعاتی كه مطرح می‌شود ایجاد شود كه بیننده گاهی به دنبال آن كتاب بگردد و مشتاق شود تا آن را بخواند.
 وقتی با این نگاه و ایده در كتاب باز پیش برند باعث می‌شود تا دیگر آن نگاه همیشگی و خشك به چنین برنامه‌ای وجود نداشته باشد. او در آخر هم یادآور شد: استفاده از چهره‌های شناخته‌شده در این حوزه یك كمك است چرا كه وقتی من می‌بینم كسی كه دوستش دارم به چنین فضایی علاقه‌مند است، به آن جلب می‌شوم و به سراغش می‌روم. من به طور كلی اعتقادی ندارم كه باید الگوی خاصی داشته باشیم اما در زندگی خواه ناخواه برخی‌ها برای گروهی تبدیل به الگو می‌شوند و این موضوع در مورد بازیگران وجود دارد. در این بین جوانان و نوجوانانی كه درگیر آن برقی‌اند كه در ویترین بازیگری است، باعث می‌شود تا خارج از قاب تلویزیون و سینما آن چهره را ببینند و به همان بحث كتاب خواندن او هم ترغیب شوند.