مردم لبنان پناهگاهی جز حزب‌ا... ندارند

مردم لبنان پناهگاهی جز حزب‌ا... ندارند


مساله این بود كه حزب‌ا... به مردم لبنان متعهد شده بود كه جوانان زندانی و اسیر لبنانی را از چنگال رژیم صهیونیستی آزاد كند. غیر از حزب‌ا... هیچ قدرتی كه بتواند این تعهد را عملی كند وجود نداشت. سید در بیانی این را وعده داد كه حتما مانند آنچه در گذشته اتفاق افتاد، نسبت به آزاد كردن اسرای لبنانی از دست رژیم صهیونیستی عمل می‌كند.
مردم لبنان اعم از آن اسرایی كه دروزی بودند یا اسرایی كه مسلمان بودند یا اسرایی كه مسیحی بودند، امید و پناهگاهی جز حزب‌ا... نداشتند، امروز هم ندارند؛ یعنی در هر حادثه‌ای، تكیه‌گاه اصلی ملت لبنان برای دفاع در برابر این حكومت وحشی حزب‌ا... است.
 آن روز هم اولا تكیه‌گاهی جز حزب‌ا... وجود نداشت و ثانیا حزب‌ا... راهی نداشت جز این‌كه اقدامی كند تا بتواند در اثر آن یك تبادل را انجام بدهد؛ كمااین‌كه رژیم صهیونیستی اصلا دیپلماسی نمی‌فهمد.
زبان او با همه اطراف، زبان زور است و غیر از زبان قدرت در مقابل خودش زبان دیگری را خیلی متوجه نیست و برایش محلی از اِعراب هم ندارد كمااین‌كه در مقابل اَعراب هم این‌گونه بود. بنابراین حزب‌ا... برای این‌كه بتواند به وعده خودش یا انتظار مردم لبنان یك جواب مثبتی بدهد، راهی جز این نداشت. این تنها راه ممكن بود و غیر از این راه دیگری نبود. در تبادلات قبلی، اسرائیل حاضر نشده بود اسرای اصلی را كه بعضا نوجوان بودند آزاد كند؛ نوجوان‌هایی كه دوره طولانی در زندان به سر برده بودند و به سنین جوانی یا میانسالی رسیده بودند. حزب‌ا... درواقع این وعده را داد كه آنها را آزاد كند، اما در آن تبادل اولیه كه انجام گرفت، این هدف محقق نشد یا اسرائیل قبول نكرد این زندانی‌ها را آزاد كند. لذا حزب‌ا... برای تحقق این وعده خود به مردم لبنان، اقدام عملیاتی انجام داد كه در اثر این عملیات بتواند آن تبادل را انجام دهد كه بعد هم موفق شد.