جامجم درآستانه روز جهانی حیوانات بررسی میكند كه چرا باید حقوق حیوانات را رعایت كنیم
حقوق زبانبستهها
حیات موهبتی است خداوندی كه از میلیونها سال پیش به انسان و دیگر گونههای جانداران عطا شده، اما در میان همه موجودات زنده فقط انسان توانسته است با بهرهگیری از قدرت تعقل، تمدن تشكیل دهد و برای خود و جهان پیرامونش قانون وضع كند. اما آیا این برتری عقلی كه انسان را در موضعی بالاتر نسبت به سایر زیستمندان قرار داده است، به او اجازه میدهد با سایر موجودات زنده هر طور كه خواست، رفتار كند؟ پاسخ به این پرسش از نظر بسیاری از اندیشمندان از جنبههای مختلف اخلاقی، فلسفی، علمی و دینی منفی است و اتفاقا آنها معتقدند این برتری برای انسان مسؤولیتهای اخلاقی ایجاد میكند كه رعایت حقوق دیگر موجودات زنده بهخصوص حیوانات از جمله آنهاست.
وجود همین مسؤولیت اخلاقی است كه در دهههای گذشته عده زیادی را در سراسر جهان بر آن داشته است كه تحت عنوان فعال حقوق حیوانات برای تبیین آن در جوامع بشری تلاش كنند. از جمله این تلاشها نیز تعیین روزهایی در تقویم جهانی برای آگاهسازی مردم درباره حقوق حیوانات است. از جمله روز 4 اكتبر (12مهر) كه برای نخستین بار از سوی كنوانسیون بینالمللی زیستشناسان در فلورانس ایتالیا به عنوان «روز جهانی حیوانات» نامگذاری شد و از آن زمان تا كنون فعالان حقوق حیوانات در این روز سعی میكنند مردم جهان را نسبت به حقوقی كه حیوانات بر گردن انسانها دارند، آگاه كنند.
اما در دهههای اخیر كه تلاش برای تبیین حقوق حیوانات در عرصه جهانی شكلی جدی به خود گرفته است و بسیاری از كشورها در این زمینه قوانین و مقررات محكمی را وضع كردهاند، دیدگاههای متفاوتی نیز درباره چارچوبهای حقوق حیوانات از سوی فعالان این عرصه ارائه شده است. البته پیشفرض مشترك حاكم بر همه این دیدگاهها این است كه چون حیوانات دارای سطحی از درك، احساس و شعور هستند، حق دارند زندگی آزادانهای داشته باشند و در طول زندگی خود به لحاظ جسمی و روانی متحمل درد و رنج نشوند. اینها نكاتی است كه اردشیر منصوری، فعال حقوق حیوانات و دانشآموخته فلسفه علم در گفتوگو با جامجم روی آن دست میگذارد و توضیح میدهد امروزه سه دیدگاه غالب در میان فعالان حقوق حیوانات وجود دارد كه اولین آنها دیدگاهی است موسوم به «رفاه حیوانات» كه براساس آن، چون انسانها مسلط بر طبیعت و جانداران هستند، حق بهرهبرداری از حیوانات را دارند، اما حق آزاردادن و وارد كردن ستم ناروا بر آنها را ندارند.
البته آنطور كه منصوری میگوید، این دیدگاه موارد محدودی را به عنوان مصادیق مجاز برای بهرهبرداری از حیوانات در نظر گرفته است؛ از جمله این كه براساس نظریه رفاه حیوانات، انسانها میتوانند برای تامین خوراك و پوشاك، حملونقل و انجام آزمایشهای پزشكی از حیوانات بهرهبرداری كنند، البته به این شرط كه در حین استفاده از حیوانات، ستم غیرضروری به آنها وارد نكنند و تا حد ممكن سعی در فراهم كردن آسایش آنها داشته باشند.
این فعال حقوق حیوانات درباره دومین دیدگاه رایج در میان فعالان این عرصه در سطح جهان نیز میگوید: دیدگاه دوم حق حیات را به عنوان حقی اساسی برای حیوانات در نظر میگیرد و تاكید دارد، حیوانات نباید مانند اشیا به عنوان دارایی انسانها تلقی شوند. بنابراین براساس این دیدگاه، انسانها جز در موارد اضطراری مجاز به سلب این حقوق نیستند. تعریف دیدگاه دوم از موارد اضطراری نیز بسیار محدودتر از نظریه رفاه حیوانات است و كسانی كه به این دیدگاه معتقدند، هرگونه استفاده از حیوانات در تفریح، ورزش، حملونقل و حتی آزمایشهای طبی مهلك را نیز مردود میدانند، مگر در مواردی كه برای انجام یك آزمایش پزشكی هیچ راه جایگزینی وجود نداشته باشد و در صورت انجام نشدن آن، جان انسانها به خطر بیفتد.
سومین دیدگاه درباره حقوق حیوانات نیز كه نخستینبار از سوی تام ریگان، فیلسوف آمریكایی مطرح شد، هرگونه استفاده از حیوانات را «به طور انقلابی» ممنوع میداند. منظور از عبارت به طور انقلابی در این دیدگاه نیز این است كه برای پیاده كردن این تئوری، نباید سالها وقت برای فرهنگسازی به هدر رود و هر شكل از بهرهبرداری از حیوانات باید فورا متوقف شود، زیرا از نظر ریگان تمام موارد استفاده از حیوانات به نوعی سلب حق حیات و زندگی آزادانه آنهاست.
منصوری البته تاكید دارد كه منظور این فیلسوف آمریكایی از حیوانات در دیدگاه خود، صرفا حیوانات مدرك حیات است، یعنی جانورانی كه دارای مغز و سیستم عصبی هستند، درد و رنج را میفهمند و درك و خاطرهای از حیاتشان دارند. بر این اساس، گونههایی مثل كرم خاكی یا آمیب، گونههایی مدرك حیات بهحساب نمیآیند، اما همه پرندگان و پستانداران به عنوان گونههایی مدرك حیات در این تئوری دستهبندی میشوند.
حیوانات اسباببازی ما نیستند
تئوریهای موجود درباره حقوق حیوانات، بهخصوص دیدگاههای دوم و سوم ایدهآلهایی به نظر میرسند كه پیادهسازی آنها در دنیای امروز نیازمند تحولاتی اساسی در صنعت، كشاورزی و سبك زندگی انسانهاست. از سویی دیگر، هركدام از این دیدگاهها خود منتقدانی دارد كه آنها نیز برای مخالفت خود با این نظریات استدلالهای محكمی ارائه میكند.
اما صرفنظر از همه بحثهای تئوریك درباره حقوق حیوانات، بد نیست كه نگاهی نیز به دنیای واقعی داشته باشیم؛ دنیایی كه در آن به هر حال از حیوانات استفادههای مختلفی میشود و آنچه از نظر برخی فعالان حقوق حیوانات اهمیت دارد، این است كه سعی كنند در شرایط موجود مصادیق بهرهكشی و سوءاستفاده از حیوانات را متوقف كنند.
امیر سبزی كه یكی از همین افراد است در گفتوگو با جامجم توضیح میدهد كه در قرنهای گذشته انسانها برای رفع نیازهای متعدد خود، احتیاج داشتند كه حیوانات را اهلی و از آنها استفاده كنند، اما امروزه با پیشرفت فناوری، بسیاری از این نیازها نسبت به گذشته كمرنگتر شده و از این لحاظ استفاده از حیوانات براساس كاربردهای گذشتهشان نوعی استثمار بهحساب میآید.
او نگهداری از حیوانات خانگی را از جمله مصادیق این بهرهكشی در دنیای معاصر میداند و میگوید: امروزه بسیاری از افرادی كه ژست علاقهمندی به حیوانات را میگیرند، در عمل حق آزادی آنها را سلب و مثل یك اسباببازی با آنها رفتار میكنند. بعضی از این افراد حتی برای خوشایند خود به دستكاری ژنتیكی یا ایجاد نواقصی در بدن حیواناتشان دست میزنند. سرنوشت این دسته از حیوانات خانگی نیز معمولا چیزی جز رهاشدگی، در طبیعت یا مرگ اجباری نیست. بنابراین تا زمانی كه ضرورتی برای استفاده از حیوانات خانگی وجود نداشته باشد، نباید هیچ حیوانی را در چارچوب محدود محل سكونت انسانها زندانی كرد.
سبزی البته این نكته را نیز به صحبتهایش اضافه میكند كه وقتی به هر حال پدیده نگهداری از حیوانات خانگی به صورت وسیع در سطح جهان وجود دارد، امروزه میتوان به جای نفی كلی آن، با استفاده از روشهای قانونی صاحبان این حیوانات را موظف به رعایت حقوقی درباره آنها كرد. حقوقی كه از نظر او، شامل تامین سلامت، امنیت، خوراك، رها نكردن این حیوانات در دل طبیعت و وارد نكردن آسیبهای فیزیكی و روانی به آنها میشود.
اما در دهههای اخیر كه تلاش برای تبیین حقوق حیوانات در عرصه جهانی شكلی جدی به خود گرفته است و بسیاری از كشورها در این زمینه قوانین و مقررات محكمی را وضع كردهاند، دیدگاههای متفاوتی نیز درباره چارچوبهای حقوق حیوانات از سوی فعالان این عرصه ارائه شده است. البته پیشفرض مشترك حاكم بر همه این دیدگاهها این است كه چون حیوانات دارای سطحی از درك، احساس و شعور هستند، حق دارند زندگی آزادانهای داشته باشند و در طول زندگی خود به لحاظ جسمی و روانی متحمل درد و رنج نشوند. اینها نكاتی است كه اردشیر منصوری، فعال حقوق حیوانات و دانشآموخته فلسفه علم در گفتوگو با جامجم روی آن دست میگذارد و توضیح میدهد امروزه سه دیدگاه غالب در میان فعالان حقوق حیوانات وجود دارد كه اولین آنها دیدگاهی است موسوم به «رفاه حیوانات» كه براساس آن، چون انسانها مسلط بر طبیعت و جانداران هستند، حق بهرهبرداری از حیوانات را دارند، اما حق آزاردادن و وارد كردن ستم ناروا بر آنها را ندارند.
البته آنطور كه منصوری میگوید، این دیدگاه موارد محدودی را به عنوان مصادیق مجاز برای بهرهبرداری از حیوانات در نظر گرفته است؛ از جمله این كه براساس نظریه رفاه حیوانات، انسانها میتوانند برای تامین خوراك و پوشاك، حملونقل و انجام آزمایشهای پزشكی از حیوانات بهرهبرداری كنند، البته به این شرط كه در حین استفاده از حیوانات، ستم غیرضروری به آنها وارد نكنند و تا حد ممكن سعی در فراهم كردن آسایش آنها داشته باشند.
این فعال حقوق حیوانات درباره دومین دیدگاه رایج در میان فعالان این عرصه در سطح جهان نیز میگوید: دیدگاه دوم حق حیات را به عنوان حقی اساسی برای حیوانات در نظر میگیرد و تاكید دارد، حیوانات نباید مانند اشیا به عنوان دارایی انسانها تلقی شوند. بنابراین براساس این دیدگاه، انسانها جز در موارد اضطراری مجاز به سلب این حقوق نیستند. تعریف دیدگاه دوم از موارد اضطراری نیز بسیار محدودتر از نظریه رفاه حیوانات است و كسانی كه به این دیدگاه معتقدند، هرگونه استفاده از حیوانات در تفریح، ورزش، حملونقل و حتی آزمایشهای طبی مهلك را نیز مردود میدانند، مگر در مواردی كه برای انجام یك آزمایش پزشكی هیچ راه جایگزینی وجود نداشته باشد و در صورت انجام نشدن آن، جان انسانها به خطر بیفتد.
سومین دیدگاه درباره حقوق حیوانات نیز كه نخستینبار از سوی تام ریگان، فیلسوف آمریكایی مطرح شد، هرگونه استفاده از حیوانات را «به طور انقلابی» ممنوع میداند. منظور از عبارت به طور انقلابی در این دیدگاه نیز این است كه برای پیاده كردن این تئوری، نباید سالها وقت برای فرهنگسازی به هدر رود و هر شكل از بهرهبرداری از حیوانات باید فورا متوقف شود، زیرا از نظر ریگان تمام موارد استفاده از حیوانات به نوعی سلب حق حیات و زندگی آزادانه آنهاست.
منصوری البته تاكید دارد كه منظور این فیلسوف آمریكایی از حیوانات در دیدگاه خود، صرفا حیوانات مدرك حیات است، یعنی جانورانی كه دارای مغز و سیستم عصبی هستند، درد و رنج را میفهمند و درك و خاطرهای از حیاتشان دارند. بر این اساس، گونههایی مثل كرم خاكی یا آمیب، گونههایی مدرك حیات بهحساب نمیآیند، اما همه پرندگان و پستانداران به عنوان گونههایی مدرك حیات در این تئوری دستهبندی میشوند.
حیوانات اسباببازی ما نیستند
تئوریهای موجود درباره حقوق حیوانات، بهخصوص دیدگاههای دوم و سوم ایدهآلهایی به نظر میرسند كه پیادهسازی آنها در دنیای امروز نیازمند تحولاتی اساسی در صنعت، كشاورزی و سبك زندگی انسانهاست. از سویی دیگر، هركدام از این دیدگاهها خود منتقدانی دارد كه آنها نیز برای مخالفت خود با این نظریات استدلالهای محكمی ارائه میكند.
اما صرفنظر از همه بحثهای تئوریك درباره حقوق حیوانات، بد نیست كه نگاهی نیز به دنیای واقعی داشته باشیم؛ دنیایی كه در آن به هر حال از حیوانات استفادههای مختلفی میشود و آنچه از نظر برخی فعالان حقوق حیوانات اهمیت دارد، این است كه سعی كنند در شرایط موجود مصادیق بهرهكشی و سوءاستفاده از حیوانات را متوقف كنند.
امیر سبزی كه یكی از همین افراد است در گفتوگو با جامجم توضیح میدهد كه در قرنهای گذشته انسانها برای رفع نیازهای متعدد خود، احتیاج داشتند كه حیوانات را اهلی و از آنها استفاده كنند، اما امروزه با پیشرفت فناوری، بسیاری از این نیازها نسبت به گذشته كمرنگتر شده و از این لحاظ استفاده از حیوانات براساس كاربردهای گذشتهشان نوعی استثمار بهحساب میآید.
او نگهداری از حیوانات خانگی را از جمله مصادیق این بهرهكشی در دنیای معاصر میداند و میگوید: امروزه بسیاری از افرادی كه ژست علاقهمندی به حیوانات را میگیرند، در عمل حق آزادی آنها را سلب و مثل یك اسباببازی با آنها رفتار میكنند. بعضی از این افراد حتی برای خوشایند خود به دستكاری ژنتیكی یا ایجاد نواقصی در بدن حیواناتشان دست میزنند. سرنوشت این دسته از حیوانات خانگی نیز معمولا چیزی جز رهاشدگی، در طبیعت یا مرگ اجباری نیست. بنابراین تا زمانی كه ضرورتی برای استفاده از حیوانات خانگی وجود نداشته باشد، نباید هیچ حیوانی را در چارچوب محدود محل سكونت انسانها زندانی كرد.
سبزی البته این نكته را نیز به صحبتهایش اضافه میكند كه وقتی به هر حال پدیده نگهداری از حیوانات خانگی به صورت وسیع در سطح جهان وجود دارد، امروزه میتوان به جای نفی كلی آن، با استفاده از روشهای قانونی صاحبان این حیوانات را موظف به رعایت حقوقی درباره آنها كرد. حقوقی كه از نظر او، شامل تامین سلامت، امنیت، خوراك، رها نكردن این حیوانات در دل طبیعت و وارد نكردن آسیبهای فیزیكی و روانی به آنها میشود.
تیتر خبرها