یك تحریریه و این همه اتفاق!

یك تحریریه و این همه اتفاق!


 آی آی آی! در عین حال كه بوی بلال كبابی در تحریریه پیچیده (بله! بله! ما هم مثل شما علامت سوال شده بودیم!) و در عین حال كه حامد خان عسكری با تعدادی غذای نذری در دست وارد تحریریه شده و جماعتی را از خطر گرسنگی و تلف شدن می‌رهانند و در عین حال كه حضرت معاون سردبیر، میز به میز در حال متر كردن تحریریه و چك و نهایی كردن سوژه‌ها با دبیر گروه‌ها هستند و در عین حال كه اتفاق مباركی برای یكی از دبیران گروه‌ها افتاده و نامبرده از زیر بار شیرینی دادن شانه خالی می‌كند و لایی می‌كشد و در عین حال كه دو نفر از دوستان گروه رسانه برای تمدد اعصاب در حال تركاندن نایلون حباب‌دار هستند (متری 38 هزار تومان!) و در عین حال كه بچه‌های گروه ورزشی، تنها تلویزیون تحریریه را روشن كرده‌اند برای پیگیری مسابقه فوتبال استقلال و در عین حال كه یكی از گرافیست‌های بخش فنی كه از فرط دوربر كردن دچار ریزش مو شده الان با پای خودش به طبقه سوم تحریریه آمده و در عین حال كه خورشید بلوار میرداماد دیگر زور و گرمای یك ماه قبل را ندارد و در عین حال كه نگارنده این ستون در حال مزه‌مزه كردن چای داغ لب‌دوز و لب‌سوزی است كه آقای اسكندری زحمت آماده‌سازی و آوردنش را كشیده، می‌رویم كه داشته باشیم تدوین و ارائه صفحات امروز فرهنگی جام‌جم را!
 و اما بعد... صابر محمدی وقتی كلیدش گیر كند، دیگر ول‌كن نیست. استاد كه فوق‌تخصص قلاب كردن موضوعات روزمره و عادی و تبدیل كردن آنها به گزارش‌های جذاب هستند این دفعه كلید ول‌نكن‌شان مانده روی بحث كتابی در حوزه كودك و نوجوان كه هفته پیش خبرساز شد كه ملت چه نشسته‌اید كه یك كتاب دارد به كودكان آموزش خودكشی می‌دهد و این صحبت‌ها! صابرالدوله هم نخ قضیه را گرفت و رسید به مسائل جالبی كه شرحش را در صفحه 10 می‌توانید بخوانید.
 از آنجایی كه این صفحه مشمول دو كادر آگهی شده و تا مشمول ضیق فضا نشده‌ایم این را هم بگوییم كه زینب مرتضایی‌فرد هم ذره‌بین به دست رفته داخل یكی از فروشگاه‌های فرهنگی راسته انقلاب و شرح دیده‌هایش را تبدیل به گزارش كرده در صفحه 12. فضا هم تمام شد!