گفتوگو با دكتر امیراسماعیل آذر درباره نقش زبان در فرهنگ جوامع بشری
شکوه اعجاز آمیز زبان فارسی
آنچه كه فراروی شماست گزیدهای است از گفتوگویی با دكتر امیراسماعیل آذر درباره پیشینه زبان فارسی و استمرار آن، آسیبهای احتمالی و مشكلات فراروی پیشبرد و پیشرفت زبان مادری از سویی و از دیگرسو كوششهایی كه در صداوسیما پیرو سخنان مقام معظم رهبری در لزوم پاسداشت میراث معنوی زبان فارسی در جریان است.
جامعه فارسیزبان، چنانچه برای پاسداشت زبان فارسی كاری بنیادین نكنند به زعم مقام معظم رهبری این میراث معنوی ما آسیبهای اساسی خواهد دید. دكتر امیر اسماعیل آذر با این گزینگویه یادی كرد از دوران نهچندان دور اقتدار و شكوه زبان فارسی كه روزگاری زبان فارسی از كرانههای قسطنطنیه تا فرارودان (ماوراءالنهر) تا شرق دور، از دربار مصر تا دربار چین سایه گسترده بود (مثلا نامه تیمور گوركانی ترك مغولنژاد به حاكم عرب مصر به زبان فارسی است) ابن بطوطه جهانگرد در دریای چین، غزل سعدی میشنید و ولیعهد چین به تسلط بر فارسی و خواندن اشعار شیخ اجل مباحات میكرد. سید اسماعیل جرجانی(گرگانی) در ولایت خوارزم به فارسی، ذخیره خوارزمشاهی مینوشت و به شعر حافظ شیراز، سیهچشمان كشمیری و تركان سمرقندی مینازیدند و دستافشانی میكردند و اوج سخنش چنان بود كه زمزمههای عرشی(به قول خودش) خبر میداد كه «گویی قدسیان نیز شعر حافظ از بر میكنند». حسن دهلوی و امیرخسرو پیرو نظامی حمزه و... مینوشتند. بیدل ابوالمعانی با طرحی نو درانداختن در پارسیسرایی، مولانای دیگری بر چكاد سلسله جبال سرفراز سخن پارسی برآورد. در قونیه (مرز و برزن شرقی بلاد روم در آن زمان) مولوی بلخی با یارمرا غار مرا...بیتو به سر نمیشود... غلغله در قدسیان میافكند هم او كه اوج آواهای سحرانگیز زبان فارسی را تا سپهر اعجاز فرابرد...
تازه! این بخشی از روزگاران فرهنگهای پارسیزبان است تا همین چندی پیش در اقصای چین هنوز حافظخوانی رواج داشت(ر.ك.گزارش كنگره جهانی حافظ) و در روستاهای هند نسل میانسال به پارسی سخن میگفت گو این كه تا چند دهه پیش زبان شبهقاره فارسی بود.
بلایای استعمار نو بر سر زبان
كافی است سازوكار استعمار نو را در نظر داشته باشید با اندك پژوهشی درمییابید تا كجا هنوز هم پس از چهاردهه استعمارستیزی، زیر نفوذ این سلطه شوم هستیم؛ به گفته دكتر امیراسماعیل آذر، امروزه دانشجو حتی در رشته زبان و ادبیات فارسی برای این كه به مرتبه استادی برسد باید به زبان انگلیسی مقاله بنویسد و در مجله انگلیسیزبان چاپ كند! از این رو میتوان انگاشت استعمار در جزییترین و گاه مهمترین شیوههای زندگی علمی و اجتماعی و...ما حضور و تاثیر جدی و بلامنازعی دارد، در حالی كه این حضور و نهادههای استعماری از سوی دیگر غفلت سراسری، چنان وسیع و عمیق است كه به خاطر استمرار زیاد و عادتشدگی حتی حس نمیشود و به چشم نمیآید.
دكترآذر دوران ویكتوریا را فرایاد میآورد كه تمام دانشمندان و نویسندگان و فرهیختگان قرن19 اروپا تحت تاثیر و ملهم از شرق به ویژه ایران بودند؛ مثلا ویكتورهوگو(پیشرو رمانتی سیسم ها) آرزو كرد: «كاش در سرزمین خسروها به دنیا میآمدم».
مولوی و سعدی،از دیروز تا امروز
بی گمان هنوز هم فرهنگ مادری ما میتواند تاثیرگذار باشد و برای جهان حرفها داشته باشد به یاد بیاوریم كه همین یكی دو دهه پیش «كلمن باركس» برپایه ترجمه «آلبری» مولوی بلخی را برای آمریكاییها آن هم به انگلیسی ساده بازنوشت چه غوغایی كرد پرتیراژیش شگفت انگیز شد و...در این باره امیراسماعیل آذر گوشزد میكند: آیا سخنان مولوی جز تمسك به مفاهیم قرآنی است، مگرنه این كه سخن رومی برگرفته از شكوه حكمت معنوی ایرانیان است؟ «آندره دوریه» 1643م گلستان سعدی را كه ترجمه كرد این متن، اروپا را زیر سلطه معنوی خود درآورد تا جایی كه رئیسجمهور وقت فرانسه نام سعدی را عنوان/لقب خود قرار داد. «امرسون» اندیشگر در سفر به اروپا جستهگریخته با سپهر شگرف حافظ آشنایی یافت، پسآنگاه در آمریكا مكتب تعالیگری را زیر سایه پررنگ نگرههای این شاعر بزرگ دایر كرد. خیلیها! شاعران بزرگ اروپا (گوگول و..) یا فلاسفه آلمان كه تاثیرگرفتن شان از ایران اظهرمن الشمس است (نیچه و...) «امیلی دیكنسون» و «والت ویتمن» و...چنان شیفته زبان فارسی شدند كه عمری را بر سر آن نهادند. «گوته» هرچند فارسی نمیدانست ولی از لابلای ترجمههای عموما نارسای «هردر1812، اشله گل، روكرت» با حافظ كه آشناشد كتابی نوشت مربوط به شرق، خاصه ایران و به ویژه حافظ؛ گوته كه ناپلئون را تحت تاثیر قرار داده بود این چنین به حافظ مینگریست فرازی از كتاب غربیشرقیاش را بازبخوانیم و سخن، دیگركنیم: ای حافظ! ای شاعر آسمانی! تو چونان كشتی اقیانوسپیمایی و من همانند تختهپارهای به دنبال این كشتی. این مشت بود در نمای درشت.
نشانگر تواناییهای گسترده فارسی و تپش مؤثر، زنده و سازنده آن را میتوان از این نكتهنگره دكتر آذر به روشنی دریافت: در كنار تاریخ كهن زبان فارسی، در طول بیش از هزارسال در كشور ما زبانهای عربی و تركی و تركی مغولی رایج بوده در سه سده نخست هجری كه زبان عربی مرسوم بود با یورش تركان غز كه ورود بیگانگان به كشورمان رقم خورد و از پی غزنویان سلجوقیان ترك سپس خوارزمشاهیان و مغولان و ایلخانان و تیموریان و صفویه و افشاریه و قاجاریه كه به تركی مغولی و تركی سخن میگفتند. با این همه زبان فارسی هیچ گاه از تابش و درخشش نیفتاد و همچون گوهری بر چكاد زبانهای دیگر نشسته. شگفتا پس از گذشت این همه سده این زبان بكر و دستنخورده مانده و همه نیازهای ما را با رساییاش برطرف میكند، در حالی كه یك انگلیسی اگر بخواهد شعرهای «پدر زبان انگلیسی جفری چوسر» را بخواند باید آن را ترجمه كند تا بفهمد!
نظر رهبری درباره زبان فارسی
برگردیم به آغاز سخن! پس از سخنان مقام معظم رهبری در ضرورت و بایستگی پاسداشت زبان فارسی، اكثر مبادی و سازمانهایی كه به نوعی با زبان فارسی سروكار دارند به تلقی امیراسماعیل آذر از خواب غفلت بیدار شدند و برآنند كه در تقویم و تحكیم این میراث ارجمند كاری بكنند اما هنوز هم مشكل بنیادین همان است كه سعدی هم بدان اشاره كرده است: ندهد هوشمند روشنرای/ به فرومایه كارهای خطیر/ بوریاباف اگرچه بافندهست/ نبرندش به كارگاه حریر. یعنی به قول قدیمیها باید در این مهم كار را به كاردان سپرد. خوشبختانه با تشكیل شورایی در صداوسیما با شركت بلندپایگان و كارشناسان زبان و ادب فارسی قرار است اتفاقات مباركی بیفتد [خارج از این مصاحبه بخوانید و بدانید كه نماینده فرهنگستان زبان و ادب فارسی در جلسات شورای یادشده در زمینه زبان انگلیسی تحصیل كرده نه زبان و ادب فارسی!] شورای یادشده برای پاسداشت زبان فارسی با بهرهگیری از اندیشمندان و صاحبنظران، بهترین راهكارها را گزین و كاربردی خواهدكرد كه از آن جمله تذهیب زبان و جلوگیری از غلطخوانی و تذكر به مجریان و دستاندركاران در این باره و برخورد جدی (جلوگیری از حضور در برنامه و پخش) در صورت تكرار غلطخوانی یا ابراز جملات نادرست و نارسا یا كاربرد واژههای بیگانه و مانند اینهاست. همچنین بازآموزی و دانشافزایی مدیران تا دستاندركارانی است كه به نحوی با زبان فارسی سروكار دارند.
سخن آخر: از بن دل از روزنامه جامجم و گزارشگر مرتبط با این مصاحبه كه خود دانش بسزایی در این زمینه داشتند جدا سپاسگزاری خود را اعلام مینمایم.
جامعه فارسیزبان، چنانچه برای پاسداشت زبان فارسی كاری بنیادین نكنند به زعم مقام معظم رهبری این میراث معنوی ما آسیبهای اساسی خواهد دید. دكتر امیر اسماعیل آذر با این گزینگویه یادی كرد از دوران نهچندان دور اقتدار و شكوه زبان فارسی كه روزگاری زبان فارسی از كرانههای قسطنطنیه تا فرارودان (ماوراءالنهر) تا شرق دور، از دربار مصر تا دربار چین سایه گسترده بود (مثلا نامه تیمور گوركانی ترك مغولنژاد به حاكم عرب مصر به زبان فارسی است) ابن بطوطه جهانگرد در دریای چین، غزل سعدی میشنید و ولیعهد چین به تسلط بر فارسی و خواندن اشعار شیخ اجل مباحات میكرد. سید اسماعیل جرجانی(گرگانی) در ولایت خوارزم به فارسی، ذخیره خوارزمشاهی مینوشت و به شعر حافظ شیراز، سیهچشمان كشمیری و تركان سمرقندی مینازیدند و دستافشانی میكردند و اوج سخنش چنان بود كه زمزمههای عرشی(به قول خودش) خبر میداد كه «گویی قدسیان نیز شعر حافظ از بر میكنند». حسن دهلوی و امیرخسرو پیرو نظامی حمزه و... مینوشتند. بیدل ابوالمعانی با طرحی نو درانداختن در پارسیسرایی، مولانای دیگری بر چكاد سلسله جبال سرفراز سخن پارسی برآورد. در قونیه (مرز و برزن شرقی بلاد روم در آن زمان) مولوی بلخی با یارمرا غار مرا...بیتو به سر نمیشود... غلغله در قدسیان میافكند هم او كه اوج آواهای سحرانگیز زبان فارسی را تا سپهر اعجاز فرابرد...
تازه! این بخشی از روزگاران فرهنگهای پارسیزبان است تا همین چندی پیش در اقصای چین هنوز حافظخوانی رواج داشت(ر.ك.گزارش كنگره جهانی حافظ) و در روستاهای هند نسل میانسال به پارسی سخن میگفت گو این كه تا چند دهه پیش زبان شبهقاره فارسی بود.
بلایای استعمار نو بر سر زبان
كافی است سازوكار استعمار نو را در نظر داشته باشید با اندك پژوهشی درمییابید تا كجا هنوز هم پس از چهاردهه استعمارستیزی، زیر نفوذ این سلطه شوم هستیم؛ به گفته دكتر امیراسماعیل آذر، امروزه دانشجو حتی در رشته زبان و ادبیات فارسی برای این كه به مرتبه استادی برسد باید به زبان انگلیسی مقاله بنویسد و در مجله انگلیسیزبان چاپ كند! از این رو میتوان انگاشت استعمار در جزییترین و گاه مهمترین شیوههای زندگی علمی و اجتماعی و...ما حضور و تاثیر جدی و بلامنازعی دارد، در حالی كه این حضور و نهادههای استعماری از سوی دیگر غفلت سراسری، چنان وسیع و عمیق است كه به خاطر استمرار زیاد و عادتشدگی حتی حس نمیشود و به چشم نمیآید.
دكترآذر دوران ویكتوریا را فرایاد میآورد كه تمام دانشمندان و نویسندگان و فرهیختگان قرن19 اروپا تحت تاثیر و ملهم از شرق به ویژه ایران بودند؛ مثلا ویكتورهوگو(پیشرو رمانتی سیسم ها) آرزو كرد: «كاش در سرزمین خسروها به دنیا میآمدم».
مولوی و سعدی،از دیروز تا امروز
بی گمان هنوز هم فرهنگ مادری ما میتواند تاثیرگذار باشد و برای جهان حرفها داشته باشد به یاد بیاوریم كه همین یكی دو دهه پیش «كلمن باركس» برپایه ترجمه «آلبری» مولوی بلخی را برای آمریكاییها آن هم به انگلیسی ساده بازنوشت چه غوغایی كرد پرتیراژیش شگفت انگیز شد و...در این باره امیراسماعیل آذر گوشزد میكند: آیا سخنان مولوی جز تمسك به مفاهیم قرآنی است، مگرنه این كه سخن رومی برگرفته از شكوه حكمت معنوی ایرانیان است؟ «آندره دوریه» 1643م گلستان سعدی را كه ترجمه كرد این متن، اروپا را زیر سلطه معنوی خود درآورد تا جایی كه رئیسجمهور وقت فرانسه نام سعدی را عنوان/لقب خود قرار داد. «امرسون» اندیشگر در سفر به اروپا جستهگریخته با سپهر شگرف حافظ آشنایی یافت، پسآنگاه در آمریكا مكتب تعالیگری را زیر سایه پررنگ نگرههای این شاعر بزرگ دایر كرد. خیلیها! شاعران بزرگ اروپا (گوگول و..) یا فلاسفه آلمان كه تاثیرگرفتن شان از ایران اظهرمن الشمس است (نیچه و...) «امیلی دیكنسون» و «والت ویتمن» و...چنان شیفته زبان فارسی شدند كه عمری را بر سر آن نهادند. «گوته» هرچند فارسی نمیدانست ولی از لابلای ترجمههای عموما نارسای «هردر1812، اشله گل، روكرت» با حافظ كه آشناشد كتابی نوشت مربوط به شرق، خاصه ایران و به ویژه حافظ؛ گوته كه ناپلئون را تحت تاثیر قرار داده بود این چنین به حافظ مینگریست فرازی از كتاب غربیشرقیاش را بازبخوانیم و سخن، دیگركنیم: ای حافظ! ای شاعر آسمانی! تو چونان كشتی اقیانوسپیمایی و من همانند تختهپارهای به دنبال این كشتی. این مشت بود در نمای درشت.
نشانگر تواناییهای گسترده فارسی و تپش مؤثر، زنده و سازنده آن را میتوان از این نكتهنگره دكتر آذر به روشنی دریافت: در كنار تاریخ كهن زبان فارسی، در طول بیش از هزارسال در كشور ما زبانهای عربی و تركی و تركی مغولی رایج بوده در سه سده نخست هجری كه زبان عربی مرسوم بود با یورش تركان غز كه ورود بیگانگان به كشورمان رقم خورد و از پی غزنویان سلجوقیان ترك سپس خوارزمشاهیان و مغولان و ایلخانان و تیموریان و صفویه و افشاریه و قاجاریه كه به تركی مغولی و تركی سخن میگفتند. با این همه زبان فارسی هیچ گاه از تابش و درخشش نیفتاد و همچون گوهری بر چكاد زبانهای دیگر نشسته. شگفتا پس از گذشت این همه سده این زبان بكر و دستنخورده مانده و همه نیازهای ما را با رساییاش برطرف میكند، در حالی كه یك انگلیسی اگر بخواهد شعرهای «پدر زبان انگلیسی جفری چوسر» را بخواند باید آن را ترجمه كند تا بفهمد!
نظر رهبری درباره زبان فارسی
برگردیم به آغاز سخن! پس از سخنان مقام معظم رهبری در ضرورت و بایستگی پاسداشت زبان فارسی، اكثر مبادی و سازمانهایی كه به نوعی با زبان فارسی سروكار دارند به تلقی امیراسماعیل آذر از خواب غفلت بیدار شدند و برآنند كه در تقویم و تحكیم این میراث ارجمند كاری بكنند اما هنوز هم مشكل بنیادین همان است كه سعدی هم بدان اشاره كرده است: ندهد هوشمند روشنرای/ به فرومایه كارهای خطیر/ بوریاباف اگرچه بافندهست/ نبرندش به كارگاه حریر. یعنی به قول قدیمیها باید در این مهم كار را به كاردان سپرد. خوشبختانه با تشكیل شورایی در صداوسیما با شركت بلندپایگان و كارشناسان زبان و ادب فارسی قرار است اتفاقات مباركی بیفتد [خارج از این مصاحبه بخوانید و بدانید كه نماینده فرهنگستان زبان و ادب فارسی در جلسات شورای یادشده در زمینه زبان انگلیسی تحصیل كرده نه زبان و ادب فارسی!] شورای یادشده برای پاسداشت زبان فارسی با بهرهگیری از اندیشمندان و صاحبنظران، بهترین راهكارها را گزین و كاربردی خواهدكرد كه از آن جمله تذهیب زبان و جلوگیری از غلطخوانی و تذكر به مجریان و دستاندركاران در این باره و برخورد جدی (جلوگیری از حضور در برنامه و پخش) در صورت تكرار غلطخوانی یا ابراز جملات نادرست و نارسا یا كاربرد واژههای بیگانه و مانند اینهاست. همچنین بازآموزی و دانشافزایی مدیران تا دستاندركارانی است كه به نحوی با زبان فارسی سروكار دارند.
سخن آخر: از بن دل از روزنامه جامجم و گزارشگر مرتبط با این مصاحبه كه خود دانش بسزایی در این زمینه داشتند جدا سپاسگزاری خود را اعلام مینمایم.
تیتر خبرها