چرا ما خودروی برقی نداشته باشیم؟!
دو هفتهای از افزایش قیمت سوخت در كشورمان میگذرد. بنزین 3000 تومانی برای من و شما گرانقیمت است، چون درآمد اندكمان، پرداخت هزینههای كلانمان را جوابگو نیست. اما یادمان نرود همین بنزین 3000 تومانی در كشورهای همجوارمان با قیمتی حدود 13 تا 14هزار تومان برای هر لیتر عرضه میشود. فعلا گروههای مختلف صنفی از رانندگان تاكسی گرفته تا آموزشگاههای آموزش رانندگی در حال چانهزنی با دولت برای برخورداری هرچه بیشتر از سهمیه سوخت هستند. اما این روش مدیریت مصرف انرژی در كشور چقدر اصولی است و تا كی جوابگوست؟
بگذارید صورت مسأله را جور دیگری ببینیم. همین الان در گزارش اصلی همین صفحه میتوانید ویژگیهای فناورانه خودروهای به نمایش درآمده در نمایشگاه خودروی لسآنجلس2019 را بخوانید. تقریبا همه خودروسازان معتبر جهان متمركز بر تولید خودروهایی با كمترین مصرف سوخت هستند و خودروسازان پیشروتر و آیندهنگرتر در حال ارائه خودروهای الكتریكی. ایده تولید و استفاده از خودروهای برقی، آینده محتوم خودروسازی در جهان است كه هنوز برای ما در ایران، جنبهای لوكس از فناوری را دارد. ته ذهن همه ما این است كه ما كشوری نفتخیز هستیم و تازه در تولید بنزین خودكفا شدهایم... كو تا روزی كه ماشینهای برقی جا بیفتند! اینها به درد نمیخورند!
این دقیقا عادت تفكر تاریخی ماست كه در پنج قرن اخیر، از زمانی كه پدران ما با اغلب مظاهر فناوری روز مواجه میشدند، آنها را مسائلی مربوط به فرنگیها و غیرضروری و لوكس برای ما در ایران تصور میكردند. كلا تغییر و روزآمد شدن برای ما كار بسیار سختی است و البته در توجیه این وضع استادیم! 500 سال قبل وقتی اجداد ما شنیده بودند سلاحهای آتشینی به نام توپ و تفنگ آمده و عثمانیها خود را به آن مجهز كردهاند، میگفتند كسر شأن دلاور ایرانی است كه شمشیر بران را كنار بگذارد! اهمیت كارایی توپ و تفنگ در میدان نبرد را وقتی متوجه شدیم كه از عثمانیهای مجهز به آنها شكست سختی خوردیم. آن موقع بود كه گفتند، چرا ما نداشته باشیم؟! وقتی هزاران كیلومتر خط آهن در اروپا كشیدند، ما فقط شنونده این تحول بودیم و دلخوش به جابهجایی با گاریها و شترهایی كه به آنها عادت داشتیم. تا اینكه تحولاتی رخ داد كه فهمیدیم استفاده از راهآهن نیاز امروز كشور است. با بیش از صد سال تأخیر به این فكر افتادیم كه راهآهن هم چیز خوبی است، چرا ما نداشته باشیم؟! مهندسان اروپایی را آوردیم برایمان راهآهن كشیدند. وقتی مترو گوشهگوشه پایتختهای اروپایی را به هم متصل كرد و چند دهه بعد به وسیله حمل و نقل كاملا معمولی تبدیل شد، باز هم با حدود صد سال تاخیر به این نتیجه رسیدیم كه مترو هم چیز خوبی است، چرا ما نداشته باشیم؟! و باز هم دست به كار واردات فناوری شدیم. عادت كردهایم به پیشرفت فناوری مشكوك باشیم، بگوییم پولش را نداریم، الان ضرورتی ندارد، صبر كنیم پیشرفت كند تا برویم از غربیها و حالا از چینیها و ژاپنیها، حاضر و آماده بخریم.
مسأله ما با فناوری روز خودروسازی و مصرف بالای سوخت در كشور نیز ادامه همین ماجراست. كارایی موتور خودروهای تولید داخل خوشبینانه در سطح فناوری 40 سال پیش خودروسازان معتبر است. ذهنیت تلاش برای توسعه خودروی برقی برایمان كاری فوق برنامه و لوكس در حد ساخت یكی دو نمونه غیر كاربردی ساینا و راناست. در حالی كه اگر همین امروز برای تولید جدی خودروهای برقی در كشور دست به كار شویم و هزینه كنیم، با كشورهای اروپایی و چینی همدورهایم و میتوانیم امیدوار باشیم كه بعدها خودروسازی ما در این زمینه حرفی برای گفتن داشته باشد. وگرنه 50 تا صد سال دیگر دوباره باید دست نیاز به سوی چینیها و اروپاییها دراز كنیم تا صنعت خودروسازی فسیلی ما را برقیسازی كنند. همین امروز درك كنیم «خودروی برقی نیاز زندگی امروز است، چرا ما نداشته باشیم؟!»