رنج تكابی‌ها و گنج دیگران

گزارش جام‌جم از مشكلات و تنگناهایی كه سال‌هاست روی سر مردم تكاب سایه كرده است

رنج تكابی‌ها و گنج دیگران

حكایت مردم تكاب، حكایت گنج و رنج است؛ ماجرایی واقعی از مردمانی صبور، اما فراموش شده كه زیر پایشان پر از گنج است و سفره‌هایشان خالی. محرومیت سال‌هاست كه روی سر مردم این شهر سایه كرده است؛ شهری كه می‌گویند، قطب تولید طلای كشور است، از طلا اما فقط یك عنوان پر زرق و برق به این شهر رسیده و دیگر هیچ! همین دل اهالی این شهرستان كوچك را كه در استان آذربایجان غربی قرار گرفته، به درد آورده، آنقدر كه رسیدگی به این وضعیت یكی از گلایه‌های همیشگی‌شان باشد. رنجنامه تكابی‌ها اما فقط به معادن طلایی كه طبق آمارها 40 درصد ذخیره طلای كشور را تشكیل می‌دهد، نمی‌رسد؛ تكاب به جز طلا، یك دارایی ارزشمند دیگر هم دارد؛ مجموعه میراث فرهنگی، گردشگری و باستانی تخت سلیمان؛ یك مجموعه ارزشمند كه در فهرست آثار جهانی یونسكو به ثبت رسیده و خودش به تنهایی می‌تواند كرور كرور گردشگر به این شهرستان بیاورد. مردم تكاب اما سال‌هاست در رویای رفاهی نسبی مانده‌اند و گلایه‌هایشان از این وضعیت ناخوشایند تمامی ندارد. مردمی كه می‌دانند شهرشان، قابلیت‌هایی بی‌نظیر در بخش‌های گردشگری، آثار تاریخی و معادن غنی دارد، اما هیچ وقت از این ظرفیت‌ها به‌خوبی استفاده نشده! ما برای پیگیری این مشكلات پای صحبت تعدادی از مردم این شهر نشستیم، همچنین پای صحبت‌های فرماندار و رئیس اداره میراث فرهنگی. اما تلاش هایمان برای گفت‌وگو با همایون هاشمی، نماینده مردم میاندوآب و شاهین‌دژ و تكاب در مجلس شورای اسلامی به جایی نرسید و او هر بار مكالمه را به دلیلی قطع و به زمان دیگری موكول كرد و نشد از نماینده‌ای كه خودش متولد شهرستان تكاب است و شاید بیش از هر كس دیگری از مشكلات این شهرستان خبر دارد بپرسیم چرا تكاب هنوز از محرومیت رنج می‌كشد و او به‌عنوان نماینده مجلس برای رفع این محرومیت‌ها چه كرده است؟!

تكابی‌ها صبورند؛ پای حرف‌هایشان كه می‌نشینیم مثل همیشه باز نجابت می‌كنند و خسته نمی‌شوند از صبوری. فصل مشترك حرف‌هایشان گلایه از وضعیتی است كه امیدوارند درست شود. ابوالفضل حامدی، دهیار روستای سبیل از بخش مركزی تكاب است؛ روستایی كه امسال جمعیتش به زور به 500 نفر می‌رسد و قبلا بالای هزار نفر جمعیت داشته؛ اما غول مهاجرت سال به سال دست انداخته و اهالی روستا را یكی یكی با خودش برده؛ مهاجرتی كه بهانه‌اش بیكاری بوده است. حرف مشكلات را كه پیش می‌كشیم، حامدی می‌گوید: مشكلات تكاب مشكل دیروز و امروز نیست، مشكلاتی است كه سال‌هاست تلنبار شده و یك دفعه درست نمی‌شود مثل همین مشكل بیكاری؛ آن هم درحالی كه ما بهترین معادن را داریم، بهترین ظرفیت‌ها را داریم، اما اینجا به خاطر مشكل خام‌فروشی، هیچ عایدی‌ای از این معادن به اهالی نمی‌رسد. سنگ ما را با كامیون به كلانشهرها می‌برند و كارآفرینی این معادن در جای دیگری انجام می‌شود. اگر جلوی این خام فروشی گرفته شود، تكاب هم می‌تواند به یك قطب كارآفرینی در كشور تبدیل شود.
 ما قطب محرومیتیم
اینجا در تكاب، در منتهی علیه جنوب شرقی آذربایجان غربی، هر شهروند دل پردردی دارد از مشكلاتی كه یك سرشان به درایت مسؤولانی می‌رسد كه قرار است روی زخم‌های این شهرستان مرهم بگذارند.
 همین جاست كه صالح عولیایی، دهیار روستای قینرجه، یكی از روستاهای هدف گردشگری شهرستان تكاب به ما می‌گوید: «می‌گویند ما قطب گردشگری هستیم، قطب طلای كشور هستیم، درست است، اما قطب محرومیت هم هستیم!» عولیایی، دهیاری است كه می‌گوید روستایش قابلیت‌های گردشگری زیادی دارد و هنوز راه به جایی نبرده است:«روستای من بهترین مجموعه آب گرم را در كشور دارد؛ آب گرمی بدون بو كه بعد از استفاده احتیاج به دوش گرفتن ندارد، اما ما برای جذب گردشگر هنوز برق و راه مناسب نداریم. با این حال با تلاش زیاد امسال 85 هزار نفر مراجعه‌كننده داشتیم كه از خودِ تخت سلیمان بیشتر بوده و حتی باعث مهاجرت معكوس شده، اما هنوز به ایجاد اشتغال در روستا نینجامیده است.»
 كار هست، اما برای غیربومی‌ها
ادامه گلایه‌ها را از زبان خانم دهقانی یك معلم بازنشسته تكابی بخوانید: «ما در همه چیز كمبود داریم، تكاب ما چهارمین اثر جهانی كشور را دارد، اما هنوز راه و مسیر مناسب و آسفالت برای رسیدن به این مجموعه جهانی نداریم. برای جذب گردشگر باید مسیر مناسب وجود داشته باشد. ما معادن زیادی داریم، اما مشكل اینجاست كه از این معادن عایدی‌ای به مردم نمی‌رسد، چون مدیرانی كه برای اینجا انتخاب می‌شوند مدیران غیربومی‌اند. مردم عایدی معدن را سر سفره‌هایشان احساس نمی‌كنند و عایدی گردشگری و این میراث جهانی را در سفره‌شان نمی‌بینند! در تكاب كار زیاد است، اما برای خود تكابی‌ها نیست، بچه‌های ما مجبورند برای كار به پایتخت بروند! در معادن، بیشتر غیربومی‌ها كار می‌كنند و این موضوع مردم را اذیت می‌كند. همین شمش‌های طلای معدن را اگر در كارگاه‌های كوچك صنعتی و خانگی در تكاب پخش می‌كردند و زیورآلات در همین شهر ما تولید می‌شد، زمینه‌ساز اشتغال جمعیت زیادی می‌شد.»
 خام‌فروشی، مشكل اول و آخر
حكایت تكاب و دارایی‌های ارزشمندش، برای مردم تكاب حكایت یك دارایی دردناك است! تكابی‌ها هر روز نگاهشان به معادن طلاست، به درخشش دو معدن طلای فعالشان، زره‌شوران و آقدره؛ به میراث جهانی تخت سلیمان؛ مجموعه‌ای عظیم و باستانی كه شاید اگر هرجای دیگری از كشورمان بود می‌توانست اوضاع را برای مردمش جور دیگری رقم بزند. تكابی‌ها از این دارایی‌های ارزشمند خبر دارند و این باخبری وقتی نگاهشان به دست و سفره‌های خالی‌شان می‌افتد، دردناك می‌شود. ما گلایه مردم تكاب را با محمود زمانی، فرماندار این شهرستان، در میان می‌گذاریم و از او می‌پرسیم چرا از این همه دارایی ارزشمند، مردم تكاب نصیبی نبرده‌اند و او برای ما اول از قابلیت‌ها و بعد از تنگناهایی می‌گوید كه تكاب مدت‌هاست با آن درگیر است. برای فرماندار تكاب هم، معادن، اولین ظرفیت و دارایی ارزشمند این شهر است: «ما 59 معدن سنگ داریم كه 36 درصد این معادن فعال است و 64 درصد آنها غیرفعال. دو معدن طلا و سه كارخانه استحصال طلا هم داریم كه در مجموع با 140 تن ذخیره، 40 درصد ذخیره طلای كشور را دارند. در این معادن در مجموع زمینه اشتغال برای 2362 نفر فراهم شده است. اما در همین زمینه تنگناهایی هم داریم كه بحث خام‌فروشی یكی از اینهاست.»
و این یعنی توسعه تكاب بسته به راه‌اندازی صنایع تبدیلی و جلوگیری از خام‌فروشی در این شهرستان است، چراكه بر اساس تعاریف جدید توسعه، منطقه‌ای محروم و كمتر توسعه‌یافته نامیده می‌شود كه منابع و ظرفیت‌های خود را خام می‌فروشد و به صنایع تبدیلی توجهی ندارد و این اتفاقی است كه مدت‌هاست در معادن تكاب رخ می‌دهد.
فرماندار تكاب در ادامه اما از راهكارهایی برای حل این معضل خبر می‌دهد و می‌گوید: به دنبال این هستیم كه با تاسیس واحدهای سنگ بری بزرگ مقیاس در جنوب استان، از خام‌فروشی در تكاب جلوگیری كنیم و به ایجاد اشتغال برسیم. در همین راستا ایجاد كارگاه‌های طلاسازی در سطح شهرستان هم نیازی است كه مورد توجه قرار گرفته است.»
فرماندار تكاب اما به یك موضوع دیگر هم اشاره می‌كند؛ حقی قانونی كه می‌گوید مدت‌هاست به تكاب داده نمی‌شود: «ما پیگیر سهم 15 درصدی تكاب از درآمد وصول معادن كه جزو حقوق دولتی محسوب می‌شود هم هستیم. براساس تبصره 6 الحاقی ماده 14 قانون معادن سهمی از این حقوق دولتی باید در همان منطقه هزینه شود، اما به ما داده نمی‌شود. اگر این سهم به ما داده شود اشتغال در تكاب ایجاد می‌شود و جلوی خروج نخبگان هم گرفته می‌شود، حالا هم انتظار داریم كه وزارت صنعت، معدن و تجارت این موضوع را پیگیری كند.»
 آغاز نهضت آسفالت
 راه به عنوان یك تنگنای اساسی، همانقدر كه در گلایه‌های مردمی برای ما پررنگ بوده، مورد توجه فرماندار هم هست و از آن با یك عنوان اختصاصی یاد می‌كند: «نهضت آسفالت».
محمود زمانی البته با اشاره به این موضوع كه تنها چهار ماه از انتخاب او به عنوان فرماندار در شهرستان تكاب می‌گذرد، می‌گوید:«مردم ما از وضعیت راه‌ها بسیار گلایه مندند و حق هم دارند، اما در این زمینه در همین مدت اقداماتی انجام داده ایم و فعلا 40 كیلومتر آسفالت و
 مناسب سازی راه‌ها انجام شده و تا پایان سال مالی 98، به امید خدا 30 كلومتر دیگر آسفالت و مناسب‌سازی انجام می‌شود چون راه مواصلاتی یكی از نیازهای اصلی شهر است.»
با فرماندار تكاب از گلایه مشترك دیگر مردم این شهر می‌گوییم؛ از فقدان امكانات درمانی در این شهرستان و او می‌گوید: «ما یك بیمارستان 64
تخت خوابی در شهرستان تكاب داریم كه از سال 85 ساخت آن شروع شده، اما هنوز تمام نشده و در حال حاضر با پیگیری‌هایی كه انجام دادیم، بالای 90 درصد كار سایت اصلی بیمارستان به پایان رسیده و دنبال تجهیز این بخش هستیم و امیدواریم بالاخره به بهره‌برداری برسد.»