بروز حملات تروریستی اخیر در لندن، بار دیگر بحران امنیتی در غرب را به‌مثابه بحرانی پررنگ و حتی غیرقابل‌مهار، در معرض دید و تحلیل افكار عمومی دنیا قرار داده است. صورت‌مسأله تا حدود زیادی مشخص است! گروه تروریستی داعش در وب‌سایت خود اعلام كرد كه مهاجم حمله تروریستی روز جمعه لندن یكی از جنگجویان این گروه بوده است. عثمان خان از اعضای داعش كه اصالتی پاكستانی داشته است، روز جمعه به عابران در ضلع شمالی پل لندن (لاندن بریچ) حمله كرد و دو نفر از آنها را كشت. بوریس جانسون، نخست‌وزیر انگلیس این حمله تروریستی را محكوم كرد و در واكنش به آن عنوان كرد: روشن است كه مهاجم حملات اخیر، آزاد شده بود‌، نیمی از محكومیتش را گذراند و بعد مشمول آزادی زودهنگام شد‌. من از مدت‌ها پیش گفته‌ام كه این سیستم جواب نمی‌دهد. برای جامعه ما معنا ندارد كه تروریست‌ها یا محكومان به جرایم تروریستی و انجام خشونت‌ها را، با اعطای آزادی زودهنگام رها كنند.
نخست‌وزیر انگلیس در ادامه تأكید كرده است كه نباید با اعطای آزادی زودهنگام برای تروریست‌ها موافقت شود. اشاره جانسون، به پرونده خاص عثمان خان عامل حملات اخیر لندن است. بنا بر اعلام پلیس و منابع امنیتی در انگلیس ضارب در سال ۲۰۱۲ میلادی به دلیل ارتكاب جرایم تروریستی محكوم شده بود. او در دسامبر سال ۲۰۱۸ به‌طور مشروط از زندان آزاد شد.
اما به نظر می‌رسد آنچه تاكنون در خصوص حادثه تروریستی لندن از سوی مقامات سیاسی و امنیتی انگلیس ذكر شده، تنها بخش ناچیزی از اصل ماجراست!
واقعیت امر این است كه رشد و نمو دو نماد تروریسم در اروپای امروز، یعنی «تروریسم تكفیری» و «تروریسم فاشیستی» كه نشأت‌گرفته از رشد بی‌رویه جریان‌های ملی‌گرای افراطی در سراسر قاره سبز، ازجمله انگلیس است، معلول رویكرد امنیتی كشورهای اروپایی بوده و این كشورها نمی‌توانند سهم خود را در ایجاد و استمرار این بحران نادیده بگیرند.
بحران امنیت موضوعی است كه اروپای واحد امروز آن را به‌شدت لمس می‌كند. سیاست‌های امنیتی مشترك در اروپا نه‌تنها به بهبود اوضاع امنیتی در مرزهای اروپایی منجر نشده، بلكه به نقطه آسیب اطلاعاتی و امنیتی در این مجموعه تبدیل‌شده است.
بوریس جانسون و دیگر مقامات انگلیسی به‌خوبی می‌دانند آنها با نوعی «تروریسم خودساخته» مواجه هستند. بی‌تفاوتی سرویس‌های امنیتی اروپا در قبال تقویت جریان‌های راست افراطی و نئونازیسم‌ها و نئوفاشیست‌ها و متعاقبا حمایت نهادهای رسمی و امنیتی انگلیس و دیگر كشورهای اروپایی از جریان‌های تكفیری در منطقه غرب آسیا،خروجی و ثمره‌ای ‌جز تقویت دو جریان تكفیری و راست افراطی در غرب
نداشته است.
به عبارت بهتر، حادثه اخیر در شهر لندن  مانند ده‌ها حادثه تروریستی و خشونت‌بار دیگری است كه در مرزهای اروپا رخ‌داده و نشأت‌گرفته از سیاست‌های امنیتی كلانی است كه اتفاقا دولت‌های غربی در تعریف و شكل‌دهی آنها نقشی محوری ایفا كرده‌اند.
در این میان، بیشتر رسانه‌های انگلیسی و غربی نیز همگام با بوریس جانسون و دیگر مقامات اروپایی سعی دارند از كشورهای خود به‌عنوان قربانیان تروریسم تكفیری یا قربانیان داعش یاد كنند. این رسانه‌ها نشانه و نشانی واقعی دال بر نقش كشورهای خود در شكل‌گیری داعش در منطقه غرب آسیا و حمایت از گروه‌های راست افراطی (كه بال دیگر ترور و خشونت در اروپا محسوب می‌شوند) مخابره نمی‌كنند. در این معادله، ماهیت و هویت فرد تروریست و چگونگی انجام عملیات محلی از اعراب ندارد. تنها موضوعی كه امروز افكار عمومی دنیا باید روی آن متمركز كنند، مصدر یابی واقعی از بحران امنیت در غرب است. بحرانی كه امثال بوریس جانسون، امانوئل مكرون، آنگلا مركل و فراتر از آنها، افرادی مانند ترامپ و اوباما باید نسبت به آن پاسخگو باشند.