بلاتكلیفی قاتل 2 برادر در زندان

بلاتكلیفی قاتل 2 برادر در زندان


مرد سرایدار كه با همدستی دوستانش در جنایتی هولناك دو برادر را به قتل رسانده بودند، بعد از ده سال درخواست كرد به وضعیتش در زندان رسیدگی شود.
به گزارش خبرنگار جام‌جم، 27 آبان سال 88 خانواده دو برادر به نام‌های سعید و حمید، با مراجعه به پلیس ناپدید شدن آنها را اعلام كردند. ماموران در تحقیقات متوجه شدند دو برادر آخرین بار با دوستان افغان خود كه ساكن شهریار هستند، تماس گرفته بودند.
با دستگیری مظنونین پرونده تحقیقات از آنها آغاز شد و 35 روز بعد از وقوع قتل، یكی از آنها كه سرایدار یك باغ بود، سكوتش را شكست و در اعتراف به قتل دو برادر گفت: «یكی از دوستان من به نام عظیم مدتی بود كه با زنی به نام لیلا ارتباط داشت و چند باری با هم به باغی آمده بودند كه من در آنجا سرایدار بودم. شب حادثه باز هم عظیم با یكی دیگر از دوستانش و لیلا به باغ آمدند، اما مدتی كه گذشت عظیم و دوستش كه حمید نام داشت سر 50 هزار تومان اختلاف پیدا كردند. دعوای آنها بالا گرفت و حمید برادرش را خبر كرد. من هم به یكی دیگر از دوستانمان زنگ زدم.زمانی كه دوستم به باغ رسید داخل اتاقی رفت كه در آنجا حمید و برادرش با عظیم در حال جر و بحث بودند. دوستم به محض ورود به اتاق به سمت حمید حمله كرد و با داس ضربه‌ای به سر حمید زد. من هم با دسته چاقو پشت سر سعید كوبیدم و نمی‌دانم جانش را از دست داد یا بیهوش شد. بعد هم دو برادر را در چاهی كه داخل باغ بود، انداختیم.»
با اعترافات متهم، سه متهم دیگر پرونده دستگیر شدند و اجساد دو برادر در حالی داخل چاه كشف شد كه پزشكی قانونی اعلام داشت هر دو برادر قبل از سقوط به چاه زنده بوده‌اند.
با تكمیل تحقیقات پرونده با صدور كیفرخواست به دادگاه كیفری استان تهران فرستاده شد و متهمان اسفند سال 90 پای میز محاكمه قرار گرفتند.
در این جلسه لیلا در دادگاه در دفاع از خود گفت: «اتهام زنا را قبول ندارم. همسرم من را وادار به تكدیگری می‌كرد. بعد با عظیم آشنا شدم و او من را اغفال كرد.»
سه متهم دیگر پرونده نیز اتهام قتل را گردن همدیگر انداختند. دوست مرد سرایدار كه با داس به حمید ضربه زده بود در دفاع از خود در دادگاه گفت: «اتهامم را قبول ندارم. از هیچ چیز خبر نداشتم. دوستم با من تماس گرفت و گفت دو برادر قصد جان عظیم را كرده‌اند. من فقط می‌خواستم عظیم را نجات دهم، اما ضربه من باعث مرگ حمید نشد و در انداختن دو برادر به چاه نقشی نداشتم.»
دو متهم دیگر نیز به‌رغم اعترافات قبلی خود ادعا كردند كه در پرت كردن مقتولان به چاه نقش نداشته‌اند.
قضات دادگاه بعد از بررسی پرونده هر كدام از آنها را به اتهام مشاركت در قتل به دو بار قصاص محكوم كردند.
دو نفر از متهمان پرونده موفق به جلب رضایت اولیای دم شدند و از قصاص رهایی پیدا كردند، اما سرایدار باغ همچنان در زندان ماند و با گذشت ده سال از جنایت دادخواست تعیین تكلیف خود را به دادگاه ارسال كرد. متهم روز گذشته برای رسیدگی به دادخواستش در شعبه دوم دادگاه كیفری یك استان تهران حاضر شد و به قاضی گفت: «ده سال است در زندان هستم. با كمك صاحب‌كار دایی‌ام رضایت شش نفر از اولیای‌دم را جلب كرده‌ام و حالا سه نفر باقی مانده‌اند كه آنها را پیدا نمی‌كنم.»
پس از صحبت‌های مرد زندانی، رسیدگی به دادخواست او در دستور كار قضات قرار گرفت.