طرح شفافیت لازم، اما ناکافی
شفافیت هزینههای تبلیغاتی یک ضرورت برای جامعه و مجلس ماست زیرا چند سالی است پول در انتخابات حرف اول را میزند. در دهههای اول و دوم انقلاب قضیه کاملا برعکس بود و هر کسی در ایام رقابتهای انتخاباتی هزینه بیشتری میکرد مردم نسبت به او بیاعتنایی میکردند و تلقیشان این بود که چنین فردی به درد نمایندگی مجلس نمیخورد. طی چند سال گذشته شرایط عوض شده و مردم هم کمتر به چنین مسائلی توجه کافی نشان میدهند. در شرایط کنونی هر نامزدی که هزینه بیشتری برای ایام انتخابات بکند از امکان بیشتری برای رای آوری برخوردار میشود. چنین افرادی با این وضعیت هزینهکردها اگر به خانه ملت راه پیدا کنند طبعا میخواهند آن را از بیتالمال بازگردانند. طبیعی است که در چنین شرایطی فساد، زد و بند و رانتخواری گسترش پیدا میکند. چون نامزدی که با این شیوه به مجلس راه پیدا میکند در طول مدت فعالیت خود در خانه ملت ناگزیر است به مراکز و بنگاههایی که به او کمک مالی کردند پاسخ دهد و خواستههای آنها را برآورده کند. چنین نمایندهای طبعا در راستای اعمال وظیفه نمایندگی خود موفق نخواهد بود.
افرادی هم که با چنین شیوههایی امکان حضور در مجلس را پیدا میکنند از رندی خاصی برخوردارند و راههای فرار از پاسخگویی را میدانند. همچنین برخی رسانهها و بوقهای تبلیغاتی نیز در اختیار آنهاست و وقتی درباره این هزینهها مورد سوال قرار میگیرند پاسخ همیشگیشان این است که من پولی برای انتخابات خرج نکردم بلکه هوادارانم در ایام تبلیغات هزینه کردند. واقعیت آن است که در ایام انتخابات هر نوع هزینهای که از سوی نامزدها صورت گیرد باید به صورت شفاف اعلام شود و صرفا برای این نحو ورود به رقابتهای انتخاباتی نیز تنها نامزدها مورد سوال واقع نشوند بلکه بنگاهها و موسساتی که در جریان رقابتهای انتخاباتی به نامزدها کمک مالی کردند نیز باید بازخواست شوند و نسبت به هزینههای صورت گرفته، مقدار و هدف آن باید مورد مواخذه قرار گیرند. بنابراین تصویب طرح شفافیت هزینههای تبلیغات انتخاباتی را اقدامی لازم میدانم اما برای کافی بودن آن حتما نیازمند شفافسازی و پاسخگویی بنگاهها و مراکزی است که به نامزدها کمک مالی کردند. البته از آن مهم تر این است که مردم به همان فرهنگ دو دهه اول انقلاب رجوع کنند و نسبت به نامزدهایی که در انتخابات هزینههای زیادی میکنند بی اعتنا باشند و جواب آنها را سر صندوق رای بدهند.