پوك و مصرف‌زده

انتقادات تند یك تئاتری باسابقه از وضعیت این روزهای تئاتر

پوك و مصرف‌زده

باز شدن پای سرمایه‌‌ به سینما و تئاتر كشور و تبدیل شدن این دو حوزه فرهنگی به ابزار دستی كه صرفا قرار است با اراده و انگیزه سرمایه به این سو و آن سو حركت كند حالا دارد به تدریج اثرات خودش را نشان می‌دهد. ورود سرمایه‌های بالای خارج از حوزه فرهنگ به این فضا در درجه اول سینما را تحت تاثیر خود قرار داد. گیشه امروز سینماها تبدیل به فیلم‌هایی كمدی در سطوح پایین فرهنگی و هنری شده كه دغدغه چندانی برای محتوا قائل نیستند. با این حال، اما با استقبال زیاد مخاطبان هم روبه‌رو می‌شوند. حالا گویا این سلسله امواج به تئاتر رسیده است. قطب‌الدین صادقی از چهره‌های مهم تئاتری در گفت‌وگوی اخیرش حرف‌هایی زده كه تا حدی لایه ظاهری وضعیت فعلی تئاتر را كنار زده و رد پاهای سرمایه را در حدود و ثغور آن نشان می‌دهد.

باز شدن باب تئاترهایی با رنگ و لعاب سرگرمی، اما با هزینه بالای سرمایه‌گذاری را عموما می‌توان از زمستان دو سال قبل و اجرای نمایش پر زرق و برق اولیور توئیست به این‌سو رصد كرد. یك تئاتر با هزینه سرمایه‌گذاری بالایی كه بعضی از چهره‌‌های سینمایی را به رسانه تئاتر كشانده بود؛ تئاتری كه در همان زمان هم انتقادهای زیادی به هزینه میلیاردی آن شده بود. تابناك در گزارشی كه در همان منتشر كرد با انتقاد از بازی ضعیف مهناز افشار به عنوان یكی از ستاره‌ها كه در این نمایش حضور دارد، نوشت: مهناز افشار در این تئاتر پایین‌تر از همان سطح متوسطی كه در این سال‌ها در سینمای ایران ظاهر شده، روی صحنه حضور می‌یابد و شاید این مسأله به درك ناصحیح این بازیگر نسبت به رسانه تئاتر و تفاوت‌های این رسانه با سینما باشد.
تئاترهایی مانند مولن روژ و بینوایان در ادامه مسیری روی سن رفتند كه با اولیور توئیست باز شده بود. نمایش‌هایی كه استفاده از چهره‌های مشهور سینمایی و بهره‌گیری از دكورهای سنگین، وجه مشترك آنها با اولیور توئیست محسوب می‌شود. حالا قطب‌الدین صادقی از چهره‌های تئاتر در گفت‌وگویی كه با مهر داشته،‌ اندكی از تاثیر ورود سرمایه‌های سنگین به تئاتر گفته و كمی به قله‌های یخی اشاره كرده كه احتمالا دامنه‌های نادیده بزرگ‌تری داشته باشد.
صادقی درباره این‌كه چرا در دو سال اخیر كمتر سراغ تولید و اجرای تئاتر در سالن‌های دولتی یا خصوصی تئاتر رفته پاسخ معناداری داده و گفته: من همیشه تمایل به تولید و اجرای آثار بزرگ تئاتری دارم، ولی متأسفانه دست‌هایی ناپاك و اندیشه‌هایی خبیث تئاتر را در دامن سرمایه‌داری انداخته‌اند. تمام تئاتر ما را پولی كرده‌اند و دلال‌ها برای آن تعیین‌كننده هستند. من این‌گونه نیستم و ترجیح می‌دهم كارهای سبك و بدون ورود به سیستم سرمایه‌داری انجام دهم، زیرا باید دغدغه‌های خود را حفظ كنم.
این هنرمند باسابقه تئاتر ایران كه انگار دل پری از سرمایه‌زده شدن تئاتر در ایران دارد و گسترش این فضا را به نفع دغدغه‌های فرهنگی هنرمندان باسابقه و اصیل نمی‌بیند معتقد است تئاتر ایران را باید فرهنگی نگه داشت؛ به ویژه در شرایط اقتصادی و سیاسی امروز جامعه ایران. صادقی هم مانند بعضی سینماگران كه این روزها حسابی از گیشه‌زدگی و سرمایه‌‎سالاری سینما به تنگ آمده و دست یاری به سوی دولت دراز كرده‌اند صریحا این را هم اعلام كرده كه دولت باید به میدان بیاید و از متلاشی شدن تئاتر فرهنگی جلوگیری كند.
از دیگر انتقاداتی كه عموما در دو سال اخیر به تئاترهایی مثل بینوایان و اولیور توئیست وارد شده، دست گذاشتن روی فضای فكری و فرهنگی طبقات بالای اقتصادی و سوءاستفاده از ذائقه تماشاگران و فرهنگ سلبریتی‌زدگی است. موضوعی كه باعث خیمه زدن فرهنگ سرگرمی و تفنن روی تئاتر می‌شود. نمایش‌هایی كه نه تنها نسبتی با وضعیت اقتصادی و اجتماعی مخاطبان ایرانی ندارند، بلكه درباره بهره هنری آنها هم نقدهای جدی وجود دارد. صادقی درباره این موضوع هم نقدهای شدیدی به وضعیت فعلی تئاتر وارد كرده است.
صادقی كه سابقه هنرپیشگی در سریال‌های تلویزیونی را هم در كارنامه‌اش دارد با انتقاد از بعضی كارگردان‌ها كه تلاش می‌كنند تئاتر به تئاتر مصرفی جهانی با پوسته بیرونی تفنن تبدیل شود، گفته: تئاتر در جهان یا برای تفنن است یا تئاتری است كه امور اجتماعی را تحلیل می‌كند و چیزی را به زمان و دوران خود اضافه می‌كند. این تئاتر می‌تواند نقشی در فرهنگ و جامعه داشته باشد و نگرشی جدید را مطرح كند. من اعتقادی به تئاتر تفننی ندارم. تمام بزرگان تئاتر از گذشته نظیر سوفوكل، اوریپید و شكسپیر همه در ارتباط با دوران و اجتماع خودشان نمایشنامه نوشته‌اند. این روند كه تئاتر را به سمت تفنن برده‌اند قابل بخشش نیست. باید هنرمندانی كه به جایگاه تئاتر و اهمیتش باور دارند، تئاتر را دوباره به جامعه و زندگی با نگاهی فراتر از زندگی و با زیبایی‌شناسی‌ای بالاتر از زیبایی‌شناسی معمول وصل كنند.
او در بخش دیگری از صحبت‌هایش، فضای فعلی تئاتر را هم بریده از فرهنگ و جامعه ایرانی توصیف كرده و حرف‌هایی بر زبان رانده كه گفتن‌شان جراتی فراتر از حد معمول می‌طلبد: دغدغه اصلی من این است كه تئاتر باید در ارتباط با دوران خودش باشد؛ با مسائل و بحران‌هایی كه مردم با آنها درگیرند. تئاتر مفهومی اجتماعی دارد، ولی از دهه ۷۰ كه ارتباطات جهانی تئاتر ایران شكل گرفت، تئاتر ما تبدیل به یك تئاتر مرده، توخالی و پوچ شد كه پیوندش را با فرهنگ و جامعه ایرانی قطع كرده است. با این احتساب باید گفت از نگاه آقای هنرمند، ارتباطات تئاتری‌ها بیش از آن‌كه باعث رشد و تقویت ریشه بومی این هنر شود، آن را پوك و تهی كرده است.