گردهمایی خستگان یك شب یلدایی

گردهمایی خستگان یك شب یلدایی


 روز بعد یلدا خسته است، اما از آن خستگی‌های شاد. تحریریه‌ای كه هر چند خوابش می‌آید اما سرخوشی طولانی‌ترین شب سال را هم با خودش دارد. جام‌جم ما از آن فضاهایی نیست كه اصلا كسی ناراحت شود و ناراحت بماند. هر كدام ناراحت شویم حرف و درد دلمان را بیان می‌كنیم و خلاصه چیزی را توی دلمان نگه نمی‌داریم. بعدش هم با آرامش به كارمان می‌رسیم. خلاصه دیروز هم تركیبی بودیم از همه موارد فوق. همان مورد دلچسب همه موارد كه توی گزینه‌های تستی كنكور حسابی می‌چسبید و كار بچه تنبل‌هایی مثل نگارنده را راحت می‌كرد. خلاصه كه دنیا عجیب جایی است، همه‌مان با همه گزینه‌ها طرفیم و... طرفیم دیگر... همین!
 برویم سراغ صفحه‌های امروز، صفحه‌های خسته روزنامه نگارهای خسته‌ای كه عمرا اگر نگارنده لو نداده بود، از نوشته‌هایشان می‌فهمیدید نویسنده‌هایش خسته بوده‌اند. صفحه‌ها یكی از یكی بهتر و خواندنی‌تر. از همین صفحه 9 گرفته كه علیزاده برای پیدا كردن سوژه خوب برایش ساعت‌ها غرق در بحر تفكر بود تا صفحه 12 كه ساناز قنبری با بیماری و صدای گرفته مشغول پیاده و تنظیم كردن مصاحبه‌اش بود. به پاس زحمت قنبری و وجدان كاری كه او را با این حال كشاند روزنامه، اصلا امروز را از صفحه 12 شروع می‌كنیم. این را هم بگویم كه همكارم اصلا صدایش در نمی‌آمد و همین كه از او درباره مطلبش پرسیدم، سوژه را روی كاغذ نوشت و داد دستم. خودتان ببینید با چه حالی نشسته و مصاحبه مفصلش با مهدی جعفری، كارگردان فیلم «بیست و سه نفر» را پیاده كرده است. این فیلم سال گذشته در جشنواره فیلم فجر برنده جایزه بهترین فیلم از نگاه ملی شد و حالا هم كه اكران آن در سینماهای كشور آغاز شده، می‌توانید نكات جالبی را درباره‌اش در این مصاحبه بخوانید.
 در صفحه 11 علی رستگار رفته سراغ تحلیل گیشه سینما و فروش‌ها را بررسی كرده، آن هم با محوریت اكران دو فیلم از دو كارگردان پیشكسوت یعنی مهدی فخیم زاده و فریدون جیرانی كه نتوانسته انتظارات را برآورده كند.
 در صفحه قبل‌تر هم که صفحه 10 و ادبیات و هنر فرهنگی جام‌جم باشد، جناب عبدالحمید قدیریان که حتما با با آثارش آشنا هستید و نقاشی‌هایش را از خود بیشتر می‌شناسید در قالب یک یادداشت نه چندان طولانی درباره مناسبات هنر و دین حرف زده و اینکه هنر می‌تواند در چه جایگاهی نسبت به جهان‌بینی دینی قرار گیرد. خواندن دیدگاه این استاد نقاشی در این مقوله هم خالی از لطف نیست.
 محمد صادق علیزاده هم كه گفتیم ساعت‌ها غرق بحر تفكر بود، رفته سراغ ورود پول‌های كلان به تئاتر و آسیب‌های آن را بررسی كرده است. این شما و این چهار صفحه قبراق روزنامه‌نگاران خسته!