امروز شما، فردای ما

امروز شما، فردای ما


 الان كه شما در روز آخر هفته و بعد از ساعت كاری نشسته‌اید توی منزل و دارید این سطور را مرور می‌كنید و احتمالا برای فردایی كه تعطیل هستید برنامه می‌ریزید، ما روزنامه‌نگارها روز تعطیل‌مان است و همین الان كه شما تازه دارد روز تعطیل‍تان شروع می‌شود ما نیمی از آن را سپری كرده و داریم سوژه‌های فردا را توی ذهن‌مان می‌چینیم كه پیش سردبیر، زبان‌مان كوتاه نباشد. الان نیمی از روز تعطیل ما سپری شده و روز آغاز هفته‌مان از فردا جمعه شروع می‌‍شود تا چهارشنبه هفته بعد. خلاصه كه این وضعیت تقویم زندگی ما روزنامه‌نگارهاست. بماند كه عموم دوستان خبرنگار خبرگزاری‌ها هم چنین تقویمی دارند و یك روز از تقویم رسمی جلوترند! خلاصه كه این است زندگی ما!
 و اما بعد... اجازه بدهید امروز از آخر به اول بیاییم. استاد كیكاووس زیادی كه معرف حضور هستند؟ خوره سینمای جهان كه امروز به بهانه شلنگ تخته‌های اخیر رئیس‌جمهور جالب‌انگیزناك ایالات متحده درباره فرمان تشكیل ارتش فضایی، گزارش خودش را فضایی كرده و یك متن مبسوط بلندبالا از وضعیت اكران فیلم «جنگ ستارگان» داده كه افتتاحیه اكران خودش را با فروش 176میلیون دلاری(!) آغاز كرده و می‌رود كه كل بقیه فیلم‌ها را بخواباند و نسق‌كشی كند. گزارش زیادی مطابق معمول پنجشنبه‌ها رفته توی صفحه 12 امروز.
 یك صفحه قبل‌تر اما استاد علی رستگار خبرنگار و روزنامه‌نگار پرتلاش سینمایی رفته سراغ سوژه‌ای كه بی‌مناسبت با این روزها هم نیست. رستگار به بهانه عید شروع سال نوی میلادی و كریسمس رفته سراغ این موضوع كه چرا مناسبت‌هایی از این دست در سینمای جهان حسابی برای خودشان تبدیل به یك گونه یا ژانر سینمایی شده‌اند ولی توی سینمای ما خبری از این مسائل نیست. مثلا جالب است بدانید كه فیلم‌های كریسمسی برای خودشان یك گونه مهم سینمایی هستند و حتی به زبان فارسی هم یك صفحه مفصل ویكی‌پدیا دارند. آدم اینها را كه می‌بیند تازه این موضوع برایش به یك علامت سوال تبدیل می‌شود كه مثلا چرا نوروز یا شب یلدا یا دیگر مناسبت‌های فرهنگی و بومی ما، بازنمایی چندانی در سینما ندارند. این دقیقا همان موضوعی است كه رستگار در صفحه 11 رفته سراغش.
 یك صفحه قبل‌تر در صفحه 10 هم آذر مهاجر بستن بسته آخر هفته‌ای فرهنگ و هنر را به عهده گرفته. مهاجر كه سوژه كردن آدم‌ها و رویدادهای آخر هفته یك جلسه مشورت سنگین را با تك به تك اعضای گروه سپری كرده با قلم طنز و بامزه و نمكین رفته سراغ صفحه 10 تا حسابی با بعضی اتفاقات فرهنگی و هنری هفته شوخی كند و احتمالا گوی و تمشك بدهد.
در نهایت هم زینب مرتضایی‌فرد در همین صفحه یادی كرده از مرحوم رودكی و رد پا و نشانه‌هایی كه از او در ادبیات فارسی است.