آشی كه «تاج» پخت

آشی كه «تاج» پخت


این روزها مهدی تاج مشغول استراحت است؛ اما تبعات مدیریت نامطلوبش همچنان دامن فوتبال ما را گرفته است.
مهدی تاج با شعارهای زیبا، تلاش فراوانی به خرج داد تا فدراسیون خود را تنها فدراسیون پنج ستاره فوتبال دنیا معرفی كند؛ اما در عمل، چیزی برای ارائه نداشت و در پارامترهای مدیریتی آنقدر ضعیف عمل كرد تا پاهای این فوتبال فلج شود. نگاهی به بخش‌های مختلف فدراسیون و تیم‌ها نشان می‌دهد میراث تاج برای فوتبال ما چقدر تلخ بود.
تیم امید كه در زمان تاج به كرانچار سپرده شده بود، به یكباره فرهاد مجیدی را بالای سر خود دید. مشخص نشد مجیدی برای چه به تیم امید آمد و برای چه رفت و این دو پرسش، شاید در پی بسته شدن پرونده این تیم پرمهره، تا ابد بی‌پاسخ بماند.
سرانجام تاج تصمیم گرفت تیم امید را به حمید استیلی بسپرد. این تصمیم آنقدر دیر گرفته شد كه دیگر همه از این تیم دل كنده بودند. در حقیقت تیم امید همان زمان حذف شد كه مهدی تاج معطل مانده بود با كرانچار چه كند. مهدی تاج یك روز پیش از بازی نیمه‌نهایی جام ملت‌ها مقابل ژاپن گفته بود اگر این بازی را نبریم، خاك مردگی بر سر این فوتبال می‌ریزند. رئیس فدراسیون فوتبال ما به این دلیل این گونه گفت چون رویاهایش را به نتیجه بازی‌ها گره زده بود و اعتقادی به برنامه طولانی مدت و مدبرانه نداشت. اما رئیس فدراسیون فوتبال ژاپن بعد از شكست در فینال جام ملت‌ها (مقابل قطر) گفت: برنامه‌های ما بی‌تغییر می‌ماند. او تیم امیدش را برای كوپاآمه‌ریكا در آمریكای لاتین فرستاد چون برای آینده این تیم برنامه داشت. فدراسیون فوتبال ژاپن كه از حضور تیم امیدش در المپیك 2020 توكیو مطمئن است، برای همین مسابقات مقدماتی المپیك در تایلند، تیم جوانانش را انتخاب كرد تا راه آینده را ترسیم كند. این تصمیم‌ها نشان می‌دهد یك مدیر به جای آن‌كه برای بردها هورا بكشد و برای شكست‌ها افسوس بخورد، چگونه باید بیندیشد و چه تصمیم‌هایی باید بگیرد. مهدی تاج در زمان ریاستش بر فدراسیون فوتبال همواره احساسی عمل كرد تا چوب این تصمیم‌ها، به مرور بر تن فوتبال مظلوم ما بنشیند؛ درست مانند قرارداد تركمانچای با مارك ویلموتس كه برای ما فقط شكست و هزینه ساخت و مدت‌ها بعد مشخص شد چه كردیم.
تیم امید ما دیروز حذف نشد. مدت‌ها پیش حذف شده بود و به مسابقات رفت تا تقویم خود را پر كند. حیف از این تیم كه قربانی سوء‌مدیریت شد. سردرگمی بازیكنان تیم در زمین (همان تیمی كه فقط به استعداد فردی بازیكنانش دل بسته بود)، نتیجه سردرگمی مدیرانی بود كه برای این تیم برنامه نوشته بودند. برنامه‌ای كه باید با سرافكندگی، عذرخواهی و شرمندگی یك اسطوره فوتبال ما به نام استیلی تمام می‌شد و باز هم از مدیران تصمیم‌ساز، خبری نبود.