وقتی سوسكها طغیان كنند
سوسریها مقاومند آنقدر كه از بمب اتم هیروشیما هم جان سالم به در بردهاند.
سمها و سوسككشها نیز دیگر توان از بین بردنشان را ندارند و نهتنها نسبت به سالهای قبل بزرگتر شده كه مقاومتر هم شدهاند. موجوداتی كه حتی اگر سرشان هم قطع شود از آنجا كه مجراهای تنفسیشان در طول بدنشان است بازهم تا 30 روز میتوانند زنده بمانند.
از موضوع چندشآور بودن سوسكها بگذریم هر چند همین مورد میتواند آرامش روانی را از زندگی ما بگیرد، اما این چندشآور بودن در برابر خطراتی كه این حشرات برای ما دارند چیزی نیست؛ چرا كه بسیاری از این حشرات عفونت خونی را به راحتی میتوانند منتقل كنند. این موضوع وقتی ترسناكتر میشود كه بدانیم انتقال این عفونتها در شهرهایی با تراكم بالای زندگی بهراحتی اتفاق میافتد.
این موضوع در مقایسه با زندگی در شهرستانها و روستاها قابل لمستر است، زیرا هنوز هم در بسیاری از شهرستانها زندگی آپارتمان نشینی آنطور كه در شهرهای بزرگ رواج دارد معمول نیست، اما در تهران گاهی در یك آپارتمان معمولی بیش از 50 نفر زندگی میكنند. یا در حمل و نقل شهری معمولا شهروندان
نفس به نفس یكدیگر جا به جا میشوند و عدم رعایت چنین نكاتی میتواند به یك اپیدمی بیماری عفونی منجر شود. جالب اینكه هیچ ارگان و نهاد دولتی عهدهدار مبارزه با این حشرات هم نیست.
سوسری ها در پایتخت متولی ندارند و اگر تحلیلها در مورد ازدیاد و تكثیر آنها در نتیجه آلودگی هوا درست باشد، آنها میتوانند با لشكری عظیم به تهران و ساكنان آن حملهور شوند.
سوسریها میتوانند میكروبها و كثافات را به خود جذب كنند و به هرجایی كه میروند انتقال دهند. از این رو حضورشان در بیمارستانها و رستورانها و شیرینیفروشیها میتواند بسیار خطرناك باشد. بیمارستانها باید نسبت به حضور سوسریها ایزوله باشند. چون سوسریها میتوانند بیماریهایی مانند فلجاطفال، كزاز، وبا، دیفتری، تبزرد و اسهالخونی و بعضی دیگر از ویروسها و انگلها را به بیماران دیگر منتقل كنند. همینطور در رستورانها هم نباید باشند نه فقط از حضور سوسریها در اماكن عمومی باید جلوگیری شود كه باید جلوی عبور و مرور سوسریها در منازل هم گرفته شود بهخصوص منازلی كه نوزاد كوچك داشته و مستعد گرفتن هرگونه ویروسی است.