عشق سالهای کرونا
کسانی که جنگ را به چشم دیدهاند تعریف دیگری از برادری دارند. میگویند زمان موشکباران وقتی به پناهگاه میرفتیم همه با هم برادر بودیم. چشمها در تاریک روشن پناهگاه و چراغ فانوسی ترس را بازتاب میکرد و لبها لبخند «آرام باش برادر!» را نثار دیگری میکرد. مردم جامعهای که درگیر بحران میشود یک دفعه با هم برادر میشوند و پشت هم در میآیند و با چشمانی که ترس و اضطراب را بازتاب میدهد به هم لبخند میزنند. امروز که چشمان مردم دنیا را میبینم که آیینهی ترس و اضطراب است و لبهاشان را از پشت ماسک میبینم که به هم لبخند میزنند فکر میکنم اگر بحران جامعهای به بزرگی جامعه جهانی را تهدید کند، همه مردم جهان یک دفعه با هم برادر میشوند.
ویدئوی قرنطینه شهر ووهان چین در تمام جهان دست به دست میشود. ویدئویی که مردم شهر ووهان از پشت پنجرهها برای همدیگر فریاد میکشند که به هم انگیزه بدهند در دنیا میپیچد و همه مردم با همه رنگها و زبانها با آن همدردی میکنند.
پشت بحرانهایی که در قالب بیماری جامعه را تهدید میکنند غمی است که جنسش با غم جنگ و غم قحطی فرق میکند. غمی است که میشود از لا به لای صفحات «عشق سالهای وبا»ی مارکز حس کرد یا بین کلمات «طاعون» آلبر کامو خواند. در همه داستانهایی که از عشق و زندگی مردم در دوران یک بیماری فراگیر روایت میکنند، همدلی و برادری مردم را میشود دید. همچنین خرسندی و رضایت یکی یا چند نفر از شخصیتهای داستان از وضعیت بحران که دلیلآن را میشود در وجودشان پیدا کرد. مثل شخصیت «آقای کتار» در رمان طاعون که از وضعیت جامعه درگیر بیماری طاعون راضی است و با خرسندی زندگی میکند. شخصیتی که سابقه خودکشی دارد و شاید دلیل استقبالش از طاعون این باشد که دیوانهوار «مرگ مردم» را دوست دارد.
یا شبیه سخنان وزیر بازرگانی آمریکا که در مصاحبه با فاکسنیوز گفته بود:. ..بیماری کرونا اقتصاد چین را تحت الشعاع قرار داده است و شرایط بازگشت مشاغل به آمریکا را تسهیل میکند و این نکته خوبی است!
ویدئوی قرنطینه شهر ووهان چین در تمام جهان دست به دست میشود. ویدئویی که مردم شهر ووهان از پشت پنجرهها برای همدیگر فریاد میکشند که به هم انگیزه بدهند در دنیا میپیچد و همه مردم با همه رنگها و زبانها با آن همدردی میکنند.
پشت بحرانهایی که در قالب بیماری جامعه را تهدید میکنند غمی است که جنسش با غم جنگ و غم قحطی فرق میکند. غمی است که میشود از لا به لای صفحات «عشق سالهای وبا»ی مارکز حس کرد یا بین کلمات «طاعون» آلبر کامو خواند. در همه داستانهایی که از عشق و زندگی مردم در دوران یک بیماری فراگیر روایت میکنند، همدلی و برادری مردم را میشود دید. همچنین خرسندی و رضایت یکی یا چند نفر از شخصیتهای داستان از وضعیت بحران که دلیلآن را میشود در وجودشان پیدا کرد. مثل شخصیت «آقای کتار» در رمان طاعون که از وضعیت جامعه درگیر بیماری طاعون راضی است و با خرسندی زندگی میکند. شخصیتی که سابقه خودکشی دارد و شاید دلیل استقبالش از طاعون این باشد که دیوانهوار «مرگ مردم» را دوست دارد.
یا شبیه سخنان وزیر بازرگانی آمریکا که در مصاحبه با فاکسنیوز گفته بود:. ..بیماری کرونا اقتصاد چین را تحت الشعاع قرار داده است و شرایط بازگشت مشاغل به آمریکا را تسهیل میکند و این نکته خوبی است!
تیتر خبرها