راه‌های همیشگی برای خوشحال کردن مادران

ای دل‌نگران که چشم‌هایت بر در...

راه‌های همیشگی برای خوشحال کردن مادران

شنبه‌ای كه گذشت روز مادر بود و كادو و شاخه‌های گل و آغوش‌های باز بود كه به مادران هدیه می‌شد. روز مادر كه بگذرد، آن همه توجه و مهربانی در شلوغی‌ها و گرفتاری‌های زندگی گم می‌شود و می‌رود تا سال بعد كه دوباره روز مادر از راه برسد. این وسط چیزی كه فراموش می‌شود هدیه‌های غیر‌مادی و كوچكی است كه می‌تواند بیشتر از هر كادوی گرانبهایی مادران را خوشحال كند. نكات به ظاهر ساده‌ای كه رعایت كردنش می‌تواند خیلی بیشتر از آنچه فكر می‌كنیم كیفیت زندگی آنها را تغییر دهد.

مینا نوری / خبرنگار

 با علاقه‌مندی‌هایشان همراه شوید
خیلی از مادران وقتی بچه‌هایشان بزرگ می‌شوند احساس می‌كنند كنار گذاشته‌شده‌اند و تا به حال هم توجه فرزندانشان به آنها به خاطر نیازشان بوده. یكی از راه‌هایی كه می‌توانید این حس را در مادرتان تضعیف كنید سر زدن مداوم به او مانند گذشته است. 
جدا از تماس تلفنی هر روزه و پرسیدن حالش، سعی كنید در برنامه‌های تفریحی و مسافرت‌ها هم والدین‌تان را همراه خود ببرید. از طرفی گاهی كارهایی هستند كه به مذاق شما خوش نمی‌آیند ولی مود علاقه مادرتان است و حسرت همراهی شما با او در آن كار روی دلش مانده. تا دیر نشده وقت‌تان را خالی كنید و با او همراه شوید. اگر اهل استخر رفتن است برایش برنامه بریزید. 
اگر دلش می‌خواهد در مهمانی‌های خانوادگی حتما حضور داشته باشید، به خاطر خوشحالی او این كار را انجام بدهید. اگر دوست دارد برای نماز با شما به مسجد برود، دست رد به سینه‌اش نزنید.

 دست به جیب باشید
شرایط اقتصادی روز به روز سخت‌تر می‌شود. خیلی از پدران و مادران سالمند باید با حقوق بازنشستگی روزگار بگذرانند، هزینه‎ بیماری‌های معمول دوره سالمندی را بدهند و پذیرای بچه‌ها و نوه‌هایشان هم باشند. از طرفی عزت نفس آنها اجازه نمی‌دهد كه برای كمك مالی به فرزندانشان چیزی بگویند. در چنین شرایطی باید خودتان حواستان باشد. 
وقتی به خانه‌شان می‎روید به وسایل فرسوده و خراب خانه دقت كنید. اگر چیزی نیاز به تعمیر دار‌د بدون این‌كه بهشان چیزی بگویید تعمیر كنید. 
در دورهمی‌هایی كه با بقیه خواهرها و برادرها دارید مسؤولیت خرید را به عهده بگیرید و به بهانه‌های مختلف برایشان مایحتاج و مواد غذایی بخرید. 

 بحث سیاسی ممنوع!
وضعیت سیاسی باعث شده تا هر كس عقیده و نظر متفاوتی نسبت به دیگری داشته باشد. آدم‌های هم‌نسل و هم رشته با سبك زندگی یكسان گاهی در عقاید سیاسی زمین تا آسمان با یكدیگر تفاوت دارند. با این حساب عجیب نیست اگر بین مادر و فرزند هم، چنین شكافی وجود داشته باشد. مطمئنا همه می‎خواهند چند ساعتی را كه در خانه پدری مهمانند به خیر و خوشی بگذرانند پس بین خودتان و بقیه اعضای خانواده قانونی وضع كنید كه در دورهمی‌هایتان حرف سیاسی نزنید. چون خیلی وقت‌ها این حرف‌های ساده تبدیل به دعواهای بزرگ و كدورت‌های عمیق می‌شود. لذا راحت پرتقال بخورید و تلاش نكنید در حین میوه خوردن دیدگاه پدر و مادرتان را نسبت به ارگان، سازمان یا مسؤولی تغییر دهید.

 به حرف‌هایتان دقت كنید
خیلی‌ها عادت دارند دائما با سن‌شان شوخی كنند و با وجود جوان بودن دم از پیری بزنند. یا مثلا هنگام تعریف كردن خاطره‌ای و ذكر داستانی بگویند: «فلانی خیلی پیر بود، هفتاد سالش بود.» نكته‌ای به ظاهر عادی و بی‌اهمیت كه در مكالمات زیادی تكرار می‌شود. اما وقتی در جمعی كه این حرف را می‌زنیم مادرمان حضور داشته باشد، به این جمله توجه كرده و ناخودآگاه خودش را پیرتر از آنچه كه هست احساس می‌كند. این ماجرا درباره بیماری‌ها هم صادق است. یعنی مریضی‌های ساده خودتان را جلوی مادرتان كه خودش به خاطر سالمندی با انواع بیماری‌ها درگیر است، بزرگ جلوه ندهید. خودمانی تر این كه این یك جا را عجالتا ناز نكنید. مثلا اگر پایتان درد می‌كند پیش مادرتان كه سال‌هاست با آرتروز درگیر است از سختی زندگی با پادرد نگویید. با این كار آنها هم غصه می‌خورند و هم این‌كه تحمل درد برایشان سخت‌تر خواهد شد.

    كمی تودار باشید
همه مشكلات‌تان را به مادرتان نگویید. درست است كه خیلی وقت‌ها آدم دلش از مشكلات زندگی می‌گیرد و كی بهتر از مادر برای درد و دل كردن. اما به این فكر كنید كه او بیشتر از آن چیزی كه شما فكرش را بكنید برای مشكلات شما غصه می‌خورد. این غصه خوردن ممكن است به بیماری یا یك مشكل جسمانی تبدیل شود و آن وقت است كه دیگر عذاب وجدان رهایتان نخواهد كرد.

    از موضع بالا حرف نزنید
این‌كه درس خوانده‌اید و مدرك تحصیلی‌تان از مادرتان بالاتر است یا مثلا وقت زیادی را در شبكه‌های اجتماعی می‌گذرانید و به زیر‌و بم اینترنت مسلطید، دلیل خوبی برای رد كردن نظرات مادرتان نیست. كمی از آن حال ناخودآگاه «من همه چیز را می‌دانم» و «بیشتر از شما می‌فهمم» بیرون بیایید و به توصیه‌های ساده مادرتان گوش بدهید. خیلی وقت‌ها همان توصیه‌های قدیمی كه بهشان توجه نمی‌كنیم بیشتر از راه‌حل‌های مدرن جواب می‌دهد. ضمن این‌كه با این كار به مادرتان هم حس جا ماندن از دنیا و بی‌سوادی را نخواهید داد.

    كار كنید
روزهایی در هفته یا در ماه كه به مادرتان سر می‌زنید همه كارهای خانه را خودتان انجام بدهید. از پختن غذا گرفته تا شستن ظرف و جارو كردن و تمیز كردن خانه. برای همسرتان هم می‌توانید همین برنامه را به صورت منظم ماهانه یا هفتگی بر عهده بگیرید. یعنی روز خاصی را تعیین كنید و با توجه به توانایی‌هایتان كارهای خانه را انجام بدهید. 

    به تازه مادران توجه كنید
خیلی از تازه مادران از این گله دارند كه بعد از بچه‌دار شدن كسی آنها را نمی‌بیند و همه او را به خاطر بچه‌اش می‌خواهند. بنابراین از این به بعد در برخورد با تازه مادران دقت كنید. بیشتر از آن مقداری كه به بچه‌ توجه می‌كنید، با مادرش وقت بگذرانید. با او حرف بزنید. از روزمرگی‌هایش بپرسید. اجازه بدهید با شما درد و دل كند و از مشكلاتش بگوید. با او همدلی كنید و بگذارید به عنوان سنگ صبور روی شما حساب كند. اگر گرفتار افسردگی پس از زایمان شده او را راهنمایی كنید تا بتواند بر بیماری‌اش غلبه كند. علاوه بر این خیلی از تازه مادران دلشان لك زده برای داشتن چند ساعت وقت كه به تفریحات یا كارهای شخصی‌شان بپردازند. می‌توانید از او بخواهید برای چند ساعت كودكش را به شما بسپرد و به كارهایش بپردازد.