شرایط از نگاه هنر

شرایط از نگاه هنر

شرایط، عنوان چهارمین فصل از مجموعه نمایشگاهی روزمرگی‌های انسان معاصر است كه با شركت 14‌هنرمند و آثاری در قالب‌های چیدمان، ویدئو آرت و عكس در حال برگزاری ‌است. آثار این نمایشگاه در دو طبقه از گالری باروك به نمایش گذاشته شده‌اند. در طبقه اول پس از مواجهه با استیتمنت كلی نمایشگاه با اثر نگار ابوالقاسم با عنوان «ما دوباره همدیگر را خواهیم دید» روبه‌رو خواهیم شد. هنرمند با استفاده از تصاویر افراد گمشده درج شده در روزنامه‌ها، پوسترهایی را ساخته و آنها را در سطح شهر قرار داده و پس از مدتی از آنچه بر این پوسترها و عكس‌های آن گذشته ویدئویی ساخته است. این اثر سعی دارد ویرانی رخ داده برای انسان‌های تصویر شده بر پوسترها و شكل ظاهری پوسترها را نمایش دهد. 
كاوه ناصری با اثری به نام «هیچ كس خورشید را به خواب نمی‌بیند» سعی در انتقال این مفهوم دارد كه انسان در آغازِ خود چیزی را از دست داده و فقدان، سرنوشت محتوم اوست.
مهدیه سلطانی با چیدمانی تحت عنوان «بدون عنوان» سعی در بیان این مفهوم دارد كه آثار هنری در دوران معاصر از چارچوب و قواعد كلاسیك هنر تهی گشته و گاها در برقراری ارتباط منطقی با مخاطب ناتوانند.
ملیحه قره‌چلو با یك حجم به نام «دازاین» بر این مفهوم تاكید دارد كه انسان رستگاری را در وفق خویشتن با شرایط می‌داند و به نوعی انعطاف جبری مبتلا می‌شود كه او را در تنگنای قراردادهای اجتماعی و قواعد نامتناهی دچار مسخ كرده است. 
مستانه كچلو با اثری به نام «اقیانوسی به عمق یك بند انگشت» به این مفهوم اشاره دارد كه امروزه انسان‌های معاصر در مواجهه با سیل عظیم اطلاعات به دانایان كلی بدل شدند كه دانش خود را به رخ یكدیگر می‌كشند، غافل از این‌كه در دریایی به عمق یك بند انگشت دست و پا می‌زنند. معصومه شصتی و ماه‌نو شیرزاد با اثر مشتركی تحت عنوان «بی‌اثر پروانه‌ای» و با استفاده از نظریه اثر پروانه‌ای، این مفهوم را بیان می‌كنند كه انسان امروز، در تداخل متاثر از حجوم اتفاقات، قادر به واكنش نیست.
در طبقه دیگر، هستی حاجی ابوالحسن با اثری در قالب اینستالیشن و عنوان «بار شاهد بودن» به بیان این مفهوم پرداخته است كه انسان معاصر شاهد ناخواسته‌ای است كه باید میان اقدام یا بی‌تفاوتی دست به انتخاب بزند.
هیراد مصطفوی با اثری به نام «لومن» به بیان سه مفوم انفعال، تنهایی و درماندگی در زندگی انسان معاصر پرداخته است. در این اثر با سازه‌ای روبه‌رو هستیم كه در هر وجه آن نمایشگری نصب شده كه حاوی تصاویری است با مضامینی چون، انفعال در برابر جزئیات روزمره زندگی، تنهایی به عنوان فضای نجات‌بخش برای رمزگشایی در دنیای مدرن و در نهایت روزمرگی كه یكنواختی‌اش را تحمیل می‌كند تا متغیرهایش را در پس چهره درماندگی پنهان كند.
سید محمد مروج با اثری با عنوان «نظاره‌گر» به بیان مفهوم 
عدم احساس امنیت و شیءشدگی انسان معاصر پرداخته است.