چین و ماچین!

چین و ماچین!

قبل از این که این مزاح سینمایی ایرانی و چینی را شروع کنیم، ذکر دو سه نکته ضروری است: اول خدا رحمت کند همه آن هایی را که بر اثر ابتلا به کرونا از دنیا رفتند، دوم خدا شفای عاجل دهد به همه بیمارانی که با این بیماری سرشاخ شده اند و سوم خسته نباشید جانانه و خالصانه به همه پزشکان، پرستاران و همه پرسنل بیمارستان ها و مراکز درمانی. و اما قضیه حکایت سینمایی شوخ طبعانه ما چیست؟ مگر نه اینکه منشأ شیوع و صدور کرونا به اقصی نقاط جهان از جمله کشور عزیز ما، کشور دوست و برادر و نه همسایه، چین بوده است؟ در این مجال بسیار اندک و در این آب باریکه نوشتاری، مروری داریم بر روابط امسال سینمایی ایران و چین که البته قبل از پدیدار شدن کرونا اتفاق افتاده و قطعا هیچ ربطی هم به این ویروس بازیگوش ندارد، ولی خب سنبه شیطنت و فانتزی ذهن ما هم پرزور است!
14 فروردین امسال بود که خبر رسید قرار است سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، مروری بر آثار سینمای چین داشته باشد، اینکه چقدر در آن مقطع و در سئانس های نمایش فیلم های این کشور، رفت و آمد چینی در تهران داشتیم، بماند!
2 تیر وقتش رسید که چینی ها، مهمان نوازی ما ایرانی ها را جبران کنند، آن هم در کجا؟ جشنواره فیلم شانگهای که در اختتامیه آن فیلم قصر شیرین، برنده جام طلایی بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر مرد شد و در غیاب حامد بهداد، رضا میرکریمی در مراسم حاضر شد. این که به چند نفر چینی لبخند زد و با آنها دست
داد، بماند!
از آن جا که هر رفتی، آمدی هم دارد، 26 شهریور سفیر چین در تهران با حسین انتظامی، رئیس سازمان سینمایی و برخی مدیران دیگر سینمایی دیداری داشت و طرفین بر تولیدات مشترک تاکید کردند. امیدواریم عزیزان ایرانی و چینی، مثل بسیاری طرح های معلق، این قضیه را هم فعلا جدی نگیرند تا آب کرونا از آسیاب بیفتد! با شیوع کرونا در چین هم که مجید مجیدی دست به کار شد و به مردم آنجا قوت قلب داد. تن هیچ کس به ناز کرونا نیازمند مباد.