گفتوگو با دكتر جلالالدین كزازی پژوهشگر ، نویسنده و شاهنامهپژوه
كرونا؛ عصر دیگردیسی جهان
همه عمرش كتاب خوانده و تحقیق كرده. اتفاقاتی ایران را از قدیمالایام میشناسد و میداند سرزمین ما كه صاحب یكی از قدیمیترین تمدنهای روی زمین است تاكنون چه بلاهایی را از سرگذرانده و دوام آورده است. با جلالالدین كزازی همصحبت شدم تا برایمان از كرونا بگوید. این كه نگاهش به این ویروس و این بیماری چیست. او درباره تغییر سبك زندگی در دوره كرونا گفت و این كه این ریز ذره كه كرونا نام دارد چگونه همه دنیا را بدون در نظر گرفتن طبقهبندیهای رایج تغییر داده است.
بیماری مرز شكن
دكتر كزازی درباره كرونا میگوید: جهان با بیماریهای فراگیر كه در زمان كوتاه گسترش زیادی پیدا میكنند و صدها یا هزاران تن را دچار خود میگردانند و بسیاری از آنها را از پای در میآورند، بیگانه نیست.بسیاری از این بیماریها را دانش پزشكی كه در این سدهها پیشرفتهای زیادی داشته، برانداخته. هر چند این بیم بزرگ، چندی است پدید آمده و پزشكان را به اندیشه واداشته كه گاهی آن چارههای گذشته كاركرد خود را از دست میدهند و آن بیماریهای پیشین میتواند دوباره برگردد، گسترش یابد، مردمان را بكشد. اما این بیماری نوپدید كه كرونا نامیده شده با هیچكدام از آن بیماریهای فراگیر، سنجیدنی نیست. این بیماری كاركردهایی دارد كه آنها را در هیچكدام از بیمارهای شناخته، نمیتوان دید از همین روست كه این بیماری هنگامهای برانگیخته است، در زمانی بسیار كوتاه میتواند گروهی پرشمار را بیالاید و در زمان اندك به بیماری مرزشكن و جهانگیر دیگرگون شده است. از سوی دیگر این بیماری به گونهای است كه نباید تنها از دید پزشكی و درمانگری به آن نگریست و در آن اندیشید. این بیماری هنجارهای دیرینه گوناگون را در زندگی آدمی آماج میگیرد و از میان میبرد. در گسترش این بیماری شهرهای بزرگ و آباد كه خیابانهای آنها پر از مردمان بوده به برهوت دگرگون شده است، هیچ رهگذاری در این خیابانها نیست و اگر باشد در شماری اندك است.از سوی دیگر نهادهای گوناگون را از كار انداخته است. نهادهای فرهنگی، آموزشی، هنری، اقتصادی و...به همان سان درهای كارخانهها و بنگاههای فرآوری را تخته كرده است. این كاركردها چنان شگفتیآور و نوآوین و بیپیشینه است كه از هماكنون كه جهان در آغاز این بیماری است، اندیشهورزان را واداشته كه به آن چُنان پدیدهای كه جهان را شاید دگرگون بتواند كرد، بنگرند.
بسان داستان نمرود و پشه
به نظرم اگر روند گسترش این بیماری همچنان بپاید، درمان و چارهای برای آن یافت نشود، میتواند جهان، تاریخ و سرنوشت آدمی را به دوپاره بخش كند. یكی پیش از كرونا، دوم پس از كرونا، چون جهان دیگر مانند پیش از كرونا نخواهد ماند. این بیماری تنها بینوایان، ناتوانان، تُنك مایگان را آسیب نمیرساند. جهانخوارگان، ستمكاران، توانگران بزرگ هم درمانده و بیچاره شدهاند. از شاه تا گدایی كه گوشهای از رهگذار شب را به روز میرساند از این بیماری، درپناه، درامان نمیتوانند بود. در داستانهای كهن آمده است آفریدگار از آن روی كه نیروی چیره و برتر خود را بر آدمیان به روشنی آشكار بدارد، یكی از ستمگاران و خودكامگان را كه نمرود نام داشت، با پشهای به ستوه آورد و از میان برد.پشهای را از راه بینی به مغز نمرود افكند، این پشه همتا و آرام و آسایش را از این پادشاه ستمگار ستاند، هم پس از چندی او را كشت. پشه نماد جانداری است كه بسیار خرد و ناچیز و ناتوان است، اما به هر روی پشه را میتوان دید اما این ویروس كرونا كه جهان را یكسره برآشفته و جهانیان را در بیم و هراس و گاه ناامید درافكنده است، هنر جانداری است آنچنان ریز كه او را تنها با ریزبینهای بسیار نیرومند میتوان دید.
دیگردیسی جهان
از دكتر كزازی میپرسم آیا به نظرتان، كرونا باعث تغییر و پیشرفت دنیا خواهد شد؟
میگوید: میانگارم سرانجام چاره این بیماری یافته خواهد شد، اما در كنار آن میتوان امید برد كه جهان دگرگون بشود؛ زیرا كه آنچه این ویروس با جهان كنونی ما كرده، زمینه را برای دگرگونی فراهم آورده است. ما به یاری چیرگیها و توانهایی كه در این سالیان بهدست آوردهایم با دانش فناورانه و ابزارساز،جهان را در سراشیب نابودی افكندهایم. یكی از شادیهای مردمان در این روزهای تاریك كرونایی این است كه میتوانند آسمان پاك آبی را ببینند، این بخت را یافتهاند كه هوای پاك را به درون ششهایشان بكشند. جاندارانی كه از آدمیان هراسان بودهاند و میگریختند، دیگر بار به زیستگاههای خود بازآمدهاند. در شهرهای پارهای از آنها میتوانند با آرامش راه بروند یا بیارمند. ما زمینه نابودی خود را فراهم آوردهایم. هوا را دریا را خشكی را آلودهایم. هر روز درختهایی در آتش میسوزند یا با تبر بریده میشوند. هر روز گونههایی از گیاهان یا جانواران از میان میروند. ما با ویران ساختن جهان پیرامون زمینه ویرانی و تباهی خود را فراهم میآوریم. از طرفی زراندوزی، پولپرستی، انباشتن بیهوده سرمایهها، گسلی در میان آدمیان پدید آورده است. بیشینه سرمایه و خواسته جهان را درصدی اندك از جهانیان در گنجخانههای خود دارند. كسانی چنان توانگرند كه نمیدانند با آن خواسته و پول چه باید كنند اما از طرفی انبوهی از مردمان از گرسنگی در رنجند. این ناسازگاریها و نابرابریها، زمینههای دیگری است كه جهان را در سراشیب افكنده است.اما كرونا اگر مهار نشود نه بینوا میشناسد، نه توانگر نه ناتوان نه توانا. آنچه كشورهای نیرومند در چیرگی بر دیگران به آن مینازند و بر آن بنیاد میكنند جنگافزارهای پیشرفته است.اما در نبرد با كرونا هیچكاری از این جنگافزارها ساخته نیست. اگر كرونا درمان شود اما آدمیان را در اندیشه فروببرد كه شیوه و به آیین زیستن كدام است و از آن شیوه استفاده كنند و در پی ترازمندی و تعادل باشند و از آنچه جهان را به نابودی میكشد، بپرهیزند، كرونا پدیدهای خواهد شد، خجسته و فرخنده با همه مرگهایی كه به بار آورده مایه زندگانی خواهد شد، زندگانی سنجیده و ستوده.آن زندگی كه بهراستی شایسته آدمی است. زیرا انسان راستین كه شایسته این نام است، انسانی است كه در دم میزید اما نه بهاین گونه كه در اندیشه آینده نباشد و نداند نوع زیستنش چه پیامدههایی در آیندههای نزدیك و دور خواهد داشت. انسان راستین خودپسند و ویرانگر نخواهد بود. اگر جهانیان از كرونا این آموزههای بزرگ را بتوانند ستاند و اگر كرونا بتواند آنان را از خواب برانگیزند. من برآنم جهان به گونهای دیگردیسی دست خواهد یافت كه هم به سود جهان خواهد بود و هم به سود جهانیان.
بیماری مرز شكن
دكتر كزازی درباره كرونا میگوید: جهان با بیماریهای فراگیر كه در زمان كوتاه گسترش زیادی پیدا میكنند و صدها یا هزاران تن را دچار خود میگردانند و بسیاری از آنها را از پای در میآورند، بیگانه نیست.بسیاری از این بیماریها را دانش پزشكی كه در این سدهها پیشرفتهای زیادی داشته، برانداخته. هر چند این بیم بزرگ، چندی است پدید آمده و پزشكان را به اندیشه واداشته كه گاهی آن چارههای گذشته كاركرد خود را از دست میدهند و آن بیماریهای پیشین میتواند دوباره برگردد، گسترش یابد، مردمان را بكشد. اما این بیماری نوپدید كه كرونا نامیده شده با هیچكدام از آن بیماریهای فراگیر، سنجیدنی نیست. این بیماری كاركردهایی دارد كه آنها را در هیچكدام از بیمارهای شناخته، نمیتوان دید از همین روست كه این بیماری هنگامهای برانگیخته است، در زمانی بسیار كوتاه میتواند گروهی پرشمار را بیالاید و در زمان اندك به بیماری مرزشكن و جهانگیر دیگرگون شده است. از سوی دیگر این بیماری به گونهای است كه نباید تنها از دید پزشكی و درمانگری به آن نگریست و در آن اندیشید. این بیماری هنجارهای دیرینه گوناگون را در زندگی آدمی آماج میگیرد و از میان میبرد. در گسترش این بیماری شهرهای بزرگ و آباد كه خیابانهای آنها پر از مردمان بوده به برهوت دگرگون شده است، هیچ رهگذاری در این خیابانها نیست و اگر باشد در شماری اندك است.از سوی دیگر نهادهای گوناگون را از كار انداخته است. نهادهای فرهنگی، آموزشی، هنری، اقتصادی و...به همان سان درهای كارخانهها و بنگاههای فرآوری را تخته كرده است. این كاركردها چنان شگفتیآور و نوآوین و بیپیشینه است كه از هماكنون كه جهان در آغاز این بیماری است، اندیشهورزان را واداشته كه به آن چُنان پدیدهای كه جهان را شاید دگرگون بتواند كرد، بنگرند.
بسان داستان نمرود و پشه
به نظرم اگر روند گسترش این بیماری همچنان بپاید، درمان و چارهای برای آن یافت نشود، میتواند جهان، تاریخ و سرنوشت آدمی را به دوپاره بخش كند. یكی پیش از كرونا، دوم پس از كرونا، چون جهان دیگر مانند پیش از كرونا نخواهد ماند. این بیماری تنها بینوایان، ناتوانان، تُنك مایگان را آسیب نمیرساند. جهانخوارگان، ستمكاران، توانگران بزرگ هم درمانده و بیچاره شدهاند. از شاه تا گدایی كه گوشهای از رهگذار شب را به روز میرساند از این بیماری، درپناه، درامان نمیتوانند بود. در داستانهای كهن آمده است آفریدگار از آن روی كه نیروی چیره و برتر خود را بر آدمیان به روشنی آشكار بدارد، یكی از ستمگاران و خودكامگان را كه نمرود نام داشت، با پشهای به ستوه آورد و از میان برد.پشهای را از راه بینی به مغز نمرود افكند، این پشه همتا و آرام و آسایش را از این پادشاه ستمگار ستاند، هم پس از چندی او را كشت. پشه نماد جانداری است كه بسیار خرد و ناچیز و ناتوان است، اما به هر روی پشه را میتوان دید اما این ویروس كرونا كه جهان را یكسره برآشفته و جهانیان را در بیم و هراس و گاه ناامید درافكنده است، هنر جانداری است آنچنان ریز كه او را تنها با ریزبینهای بسیار نیرومند میتوان دید.
دیگردیسی جهان
از دكتر كزازی میپرسم آیا به نظرتان، كرونا باعث تغییر و پیشرفت دنیا خواهد شد؟
میگوید: میانگارم سرانجام چاره این بیماری یافته خواهد شد، اما در كنار آن میتوان امید برد كه جهان دگرگون بشود؛ زیرا كه آنچه این ویروس با جهان كنونی ما كرده، زمینه را برای دگرگونی فراهم آورده است. ما به یاری چیرگیها و توانهایی كه در این سالیان بهدست آوردهایم با دانش فناورانه و ابزارساز،جهان را در سراشیب نابودی افكندهایم. یكی از شادیهای مردمان در این روزهای تاریك كرونایی این است كه میتوانند آسمان پاك آبی را ببینند، این بخت را یافتهاند كه هوای پاك را به درون ششهایشان بكشند. جاندارانی كه از آدمیان هراسان بودهاند و میگریختند، دیگر بار به زیستگاههای خود بازآمدهاند. در شهرهای پارهای از آنها میتوانند با آرامش راه بروند یا بیارمند. ما زمینه نابودی خود را فراهم آوردهایم. هوا را دریا را خشكی را آلودهایم. هر روز درختهایی در آتش میسوزند یا با تبر بریده میشوند. هر روز گونههایی از گیاهان یا جانواران از میان میروند. ما با ویران ساختن جهان پیرامون زمینه ویرانی و تباهی خود را فراهم میآوریم. از طرفی زراندوزی، پولپرستی، انباشتن بیهوده سرمایهها، گسلی در میان آدمیان پدید آورده است. بیشینه سرمایه و خواسته جهان را درصدی اندك از جهانیان در گنجخانههای خود دارند. كسانی چنان توانگرند كه نمیدانند با آن خواسته و پول چه باید كنند اما از طرفی انبوهی از مردمان از گرسنگی در رنجند. این ناسازگاریها و نابرابریها، زمینههای دیگری است كه جهان را در سراشیب افكنده است.اما كرونا اگر مهار نشود نه بینوا میشناسد، نه توانگر نه ناتوان نه توانا. آنچه كشورهای نیرومند در چیرگی بر دیگران به آن مینازند و بر آن بنیاد میكنند جنگافزارهای پیشرفته است.اما در نبرد با كرونا هیچكاری از این جنگافزارها ساخته نیست. اگر كرونا درمان شود اما آدمیان را در اندیشه فروببرد كه شیوه و به آیین زیستن كدام است و از آن شیوه استفاده كنند و در پی ترازمندی و تعادل باشند و از آنچه جهان را به نابودی میكشد، بپرهیزند، كرونا پدیدهای خواهد شد، خجسته و فرخنده با همه مرگهایی كه به بار آورده مایه زندگانی خواهد شد، زندگانی سنجیده و ستوده.آن زندگی كه بهراستی شایسته آدمی است. زیرا انسان راستین كه شایسته این نام است، انسانی است كه در دم میزید اما نه بهاین گونه كه در اندیشه آینده نباشد و نداند نوع زیستنش چه پیامدههایی در آیندههای نزدیك و دور خواهد داشت. انسان راستین خودپسند و ویرانگر نخواهد بود. اگر جهانیان از كرونا این آموزههای بزرگ را بتوانند ستاند و اگر كرونا بتواند آنان را از خواب برانگیزند. من برآنم جهان به گونهای دیگردیسی دست خواهد یافت كه هم به سود جهان خواهد بود و هم به سود جهانیان.
تیتر خبرها
-
كرونا؛ عصر دیگردیسی جهان
-
نبرد تــولید و کووید
-
ملت ایران در آزمون کرونا خوش درخشید
-
مکتب آنلاین با اعمال شاقه!
-
بغداد نفس كشید
-
این حقوق، کارگر نیست
-
خودم اینجا دلم سیستان و بلوچستان
-
قتل مهمان با برق
-
بار دیگر تجربه غرب وحشی
-
چرا همچنان در برابر بارش سنگین و سیلاب تاب آور نیستیم؟
-
خروج از سینما
-
پایتختی که بود، پایتختی که شد
-
تاریخ تمدن
-
كرونا، نقاب تمدن غرب را برداشت
-
مثبتهای اخبار کرونا؛ منفیهای سریالسازی