شیوع كرونا در جهان باعث شد تا تفاوتهای فرهنگی بین ما و بقیه دنیا بیشتر نمایان شود
تاریخ تمدن
اولش كه كرونا شروع شد هیچكس فكرش را نمیكرد كار به اینجا برسد. اینجایی كه تقریبا همه دنیا را درگیر كرده و هیچ كشوری نیست كه میزبان این ویروس نشده باشد. آن اوایل، در ایران همه از هنر مدیریت چین میگفتند و فرهنگ بالای مردم این كشور كه قرنطینه را به معنای واقعی كلمه اجرا میكردند (هر چند نباید از قوه قهریه دولت كمونیست غافل شد) و بعد آن را توی سر خودمان میزدند كه ببینید ما كجاییم و آنها كجا. رفته رفته اما هر چه كرونا از شرق به غرب سفر كرد معلوم شد كه ظاهرا چین یك استثنا در دنیا بوده و همه چیز به همان خشونت ذاتی كمونیسم و ترس مردم از حاكمیت برمیگردد وگرنه در بقیه دنیا اوضاع خیلی بدتر از چیزی شد كه ما تجربهاش كردیم. در ایران از روزهای اول شیوع كرونا، كمبود ماسك و الكل به چشم میخورد، اما رفته رفته این كمبودها به پایان رسید و این وسط گروههای جهادی و خود مردم خیلی زود دست به كار شدند تا این مشكلات رفع شوند. آن سر دنیا اما انگار مردم اعتقادی به این چیزها ندارند و ویدئوهای حمله به فروشگاهها در اروپا و آمریكای شمالی هنوز هم در حال دست به دست شدن است. غیر از این حالا اخبار زیادی از سرقت ماسك و مواد بهداشتی در كشورهای غربی به گوش میرسد كه همه اینها نشان میدهد فرهنگ آن چیزی نیست كه ما توی فیلمهای هالیوودی میبینیم.
ایندیپندنت گزارش داده كه در فرانسه یك پرستار زن 32 ساله مورد حمله دو مرد چاقوكش قرار گرفته و 15 ماسكش به سرقت رفته است. آنطور كه خود پرستار به پلیس گفته، دو مرد فقط همین را دزدیدهاند و بعد فرار كردهاند. در آمریكا و به گزارش سیانبیسی، اندرو كومو، فرماندار نیویورك اعلام كرده مردم در حال دزدیدن ماسك از بیمارستانهای شهر هستند. فرانس 24 از دزدیده شدن 6000 ماسك در بیمارستانی مربوط به صلیب سرخ در شهر كوبه ژاپن خبر داده است. دزدان، چهار جعبه ماسك را در حالی دزدیدهاند كه قیمت ماسك در ژاپن بسیار بالا رفته و در بازار نایاب است. در هنگكنگ، دو سارق، به یك پیك حمله كردند كه دو جعبه برای رساندن به خریدار آنلاین حمل میكرد و محموله آن را دزدیدند. در اوكراین هم سه مرد به جرم دزدیدن صدهزار ماسك دستگیر شدند و میشود این فهرست را همین طور پشت سر هم ادامه داد و از شرق و غرب جهان، مثالهایی آورد از سرقت ماسك و اقلام بهداشتی. اتفاقی كه قبل از این برای خیلیها غیرقابل قبول بود. اینكه در كشورهای به ظاهر پیشرفته، مردم به خاطر چند ماسك به یكدیگر حمله كنند و آنها را بدزدند. واقعیت اما این است كه كرونا ماسك را از چهره مردم دنیا برداشته و خبری از رحم و عطوفت و شعارهای زیبا نیست. حالا فقط نفس كشیدن مهم است!
جنگ واقعی
از همان ابتدای فراگیری كرونا جنگی میان دولتهای غربی شكل گرفت كه با وجود همه سانسورهای معمول راه به رسانهها یافت، جنگی كه حالا از آن به عنوان «جنگ ماسكی» یاد میكنند. طوری كه این روزها گزارشهای زیادی از دزدی ماسك توسط كشورهای اروپایی و آمریكا منتشر میشود. به دنبال شیوع كرونا و كمبود ماسك دولت فرانسه دستور داده است همه ماسكهای موجود در خاك این كشور(حتی آنهایی كه توسط كشورهای دیگر خریداری شده و دیگر متعلق به فرانسه نیست) به تملك دولت درآید. این دستور بهانهای برای تملك ماسكهای ارسالی برای ایتالیا و اسپانیا شده است كه وضعیتی بدتر از فرانسه دارند. طبق این دستور دولت فرانسه چهار میلیون ماسك اهدایی سوئد به ایتالیا و اسپانیا را نیز هنگام عبور از شهر لیون تملك كرده است. البته فرانسه پس از اعتراضهای شدید سوئد پذیرفته فقط نیمی از این ماسكها را به ایتالیا و اسپانیا پس دهد! قبل از این نیز سرقت ماسكهای متعلق به ایتالیا از سوی جمهوری چك خبرساز شده بود. در این میان آمریكا شاهدزد ماجراست كه خود این كشور ماسكهای متعلق به فرانسه را ربوده است! آنطور كه المیادین گزارش داده است آمریكاییها ماسكهای سفارش شده از سوی فرانسه را از فرودگاههای چین به سرقت بردهاند. چند مقام دولتی محلی در فرانسه گفتهاند آمریكاییها برخی از محمولههای ماسك را كه قرار بود در فرودگاههای چین به ویژه شانگهای به مقصد فرانسه بارگیری شود، با پرداخت نقدی دلار برای خود كردهاند، اقدامی كه خشم فرانسویها را برانگیخته است.
مردم علیه ویروس
روزهای ابتدایی شروع كرونا، خبر احتكار و كشف انبارهای ماسك و الكل و مواد ضدعفونیكننده زیاد شنیده میشد و هنوز هم ادامه دارد. با این وجود غیر از عدهای معدود كه همیشه میخواهند از آب گلآلود ماهی بگیرند، مردم ایران نشان دادند در چنین بحرانهایی پشت هم را خالی نمیكنند و در عوض، به فكر كمك به دولت هم میافتند. از همان آغاز ماجرا، گروههای كوچك در سطح شهر اقدام به پخش پدهای الكلی كردند و برخی مغازهدارها در كنار صندوقشان، به مردم پد الكلی هم میدادند. بعد كه ماجرا جدیتر شد، گروههای جهادی شروع كردند به ضدعفونی سطح شهر با موادی كه خودشان خریده بودند یا خیرین كمك كرده بودند. غیر از این، دوخت ماسك و توزیع آن در سطح شهرها و روستاها، دیگر كمكی بود كه مردم برای توقف انتشار كرونا انجام دادند. حالا در خیلی از محلهها میتوان تانكرهایی را دید كه پشت وانتها و كامیونها سوار شدهاند و پر از مواد ضدعفونیكننده هستند و از مردم میخواهند ظرف خالی بیاورند و مواد ضدعفونیکننده ببرند. اتفاقی كه احتمالا فقط در ایران میافتد و در هیچ جای دیگر سابقه ندارد. علاوه بر اینها حضور خود مردم در جبهه مقابله با كرونا دیگر اتفاق منحصر به فرد این روزهاست. جوانهای زیادی را با عقاید و تیپهای مختلف میتوان پیدا كرد كه پا به پای كادر درمان و مسؤولان انتظامی در تلاش هستند تا هر جور شده به بیماران كمك كنند و البته زنجیره انتقال ویروس را قطع كنند. چیزی كه در كشورهای دیگر دیده نمیشود و برای مثال در اسپانیا بیمارانی كه سن بالایی داشته باشند یا بیماری زمینهای داشته باشند درمان نمیشوند، چرا كه امیدی به بهبودشان نیست.
فرهنگ خریدنی نیست
كرونا اولین بیماری واگیری نیست كه در ایران شیوع پیدا كرده و آخرینش هم نخواهد بود. اولین و آخرین بحران هم نخواهد بود و ما در این سالها دهها بار بحرانهای زیادی را پشت سر گذاشتهایم و هر وقت مردم كنار هم آمدهاند و با آن مقابله كردهاند، توانستهایم با خاطرهای خوب آن را پشت سر بگذاریم. شاید حالا كه كرونا بخش وسیعی از جامع را درگیر خود كرده، بیش از همیشه یاد دوران دفاع مقدس بیفتیم. شاید خیلی از ما آن موقع كم سن و سال بودهایم، اما خاطرات آن روزها و تصاویری كه از آن به جا مانده نشان میدهد كه رژیم بعث را هم همبستگی مردم شكست داد و اگر در پشت جبهه، مردان و زنانی نبودند كه به فكر رزمندگان باشند حالا شاید تاریخ طور دیگری رقم خورده بود.
حالا همان كسانی در خانههای كوچكشان با چرخهای خیاطیشان برای مردم كم بضاعت ماسك میدوزند كه روزی مادرهایشان برای رزمندگان لباس گرم میبافتند. حالا همان كسانی به فكر تهیه مواد ضدعفونیكننده برای كودكان كار و كارتنخوابها هستند كه روزی پدرانشان به فكر رفاه حال و خورد و خوراك رزمندگان بودند و این نشان میدهد كه شاید نسلها و آدمها عوض شده باشند، اما فرهنگ ایرانیها هنوز عوض نشده است. هر چند بعضیها بخواهند به غلط فرهنگ ما را از مد افتاده بخوانند و مدام توی گوشمان فریاد بزنند كه فرهنگ، آن چیزی است كه در رسانههای غربی میبینیم و آن چیزی است كه در دانشگاههای فلان كشور تدریس میشود. همان فرهنگی كه باعث میشود مردم برای بهدست آوردن چند ماسك بیشتر یا چند رول دستمال كاغذی روی هم اسلحه بكشند و فقط زندگی و سلامت خودشان برایشان مهم باشد.
امتحان مردمی
غفور شیخی/ جامعهشناس
ما همیشه گفته و نوشتهایم كه مردم جامعه ما، سرمایههای اجتماعی كشورمان هستند و توان و انرژی بالقوهای دارند كه فقط به كمی مدیریت نیاز دارند تا بتوانند به بهترین شكل ممكن، آن را ارائه كنند. در این روزها كه بحران ویروس كرونا تمام كشورها را فرا گرفته است، سه حالت در مدیریت اوضاع كشورهای مختلف پیش آمد. در بعضی از كشورها، بیشتر بار ویروس كرونا برای مهار و مدیریت آن، روی دوش مردم بود مثل ایران؛ در بعضی از كشورها این فشار و مسؤولیت روی دولت بود مثل فرانسه و آلمان و در بعضی نقاط دیگر هم همدوشی مردم و دولت رخ داد مثل سوئیس و استرالیا كه در كنار هم این بحران را مدیریت میكنند. اما مردم جامعه ما توانستند خودشان را بهتر از دیگر جوامع در این بحران اثبات كنند. در واقع حوزه اقدامات مردمی كه در هر كشوری چارچوب مشخص دارد، در ایران و در این روزها، بسیار خوب و قوی عمل كرد. اتفاقی كه به ما نشان داد كه ما به یك اصلاح دید نسبت به سایر كشورها و كشور خودمان نیاز داریم و این باور كه در كشورهای مثلا اروپایی و پیشرفته، همهچیز در بهترین حالت ممكن است و مردم همیشه بهترین رفتار را از خودشان نشان میدهند، باور درستی نیست. چنان كه وقوع چنین بحرانی نشان داد كه آنها هم در شرایط بحرانی دست به هركاری میزنند، فروشگاهها را تخلیه میكنند، میترسند و رفتارهای نابهنجار از خودشان نشان میدهند؛ اتفاقی كه در جامعهمان بهندرت شاهد آن بودیم و فعالیتهای انساندوستانه مثل ضدعفونیهای خودجوش مناطق، دوخت ماسك و... بیش از هرچیزی خودش را نشان داد. در واقع حضور خیریهها، نیروهای جهادی و حركتهای خودجوش در ایران، بازوان توانمند جامعه ما هستند كه اگر آنها با مدیریت خوب پیش بروند، میتوانند چاره پشتسر گذاشتن بحرانها باشند. این همان ویژگی كشور ما است كه دین و مذهب و فرهنگ چندین و چندسالهمان، به قوت گرفتن آن كمك میكند. در واقع، ماجرا این است كه جامعه ما هنوز روال سنتی خودش را حفظ كرده است و با حركتهای ریشسفیدانه و خیرخواهانه، خیلی از مسائل مانند سیل و زلزله كه در اتفاقات گذشته، آنها را تجربه كردهایم را حل میكند؛ موضوعی كه در بسیاری از كشورها آن را مشاهده نكردیم.
ایندیپندنت گزارش داده كه در فرانسه یك پرستار زن 32 ساله مورد حمله دو مرد چاقوكش قرار گرفته و 15 ماسكش به سرقت رفته است. آنطور كه خود پرستار به پلیس گفته، دو مرد فقط همین را دزدیدهاند و بعد فرار كردهاند. در آمریكا و به گزارش سیانبیسی، اندرو كومو، فرماندار نیویورك اعلام كرده مردم در حال دزدیدن ماسك از بیمارستانهای شهر هستند. فرانس 24 از دزدیده شدن 6000 ماسك در بیمارستانی مربوط به صلیب سرخ در شهر كوبه ژاپن خبر داده است. دزدان، چهار جعبه ماسك را در حالی دزدیدهاند كه قیمت ماسك در ژاپن بسیار بالا رفته و در بازار نایاب است. در هنگكنگ، دو سارق، به یك پیك حمله كردند كه دو جعبه برای رساندن به خریدار آنلاین حمل میكرد و محموله آن را دزدیدند. در اوكراین هم سه مرد به جرم دزدیدن صدهزار ماسك دستگیر شدند و میشود این فهرست را همین طور پشت سر هم ادامه داد و از شرق و غرب جهان، مثالهایی آورد از سرقت ماسك و اقلام بهداشتی. اتفاقی كه قبل از این برای خیلیها غیرقابل قبول بود. اینكه در كشورهای به ظاهر پیشرفته، مردم به خاطر چند ماسك به یكدیگر حمله كنند و آنها را بدزدند. واقعیت اما این است كه كرونا ماسك را از چهره مردم دنیا برداشته و خبری از رحم و عطوفت و شعارهای زیبا نیست. حالا فقط نفس كشیدن مهم است!
جنگ واقعی
از همان ابتدای فراگیری كرونا جنگی میان دولتهای غربی شكل گرفت كه با وجود همه سانسورهای معمول راه به رسانهها یافت، جنگی كه حالا از آن به عنوان «جنگ ماسكی» یاد میكنند. طوری كه این روزها گزارشهای زیادی از دزدی ماسك توسط كشورهای اروپایی و آمریكا منتشر میشود. به دنبال شیوع كرونا و كمبود ماسك دولت فرانسه دستور داده است همه ماسكهای موجود در خاك این كشور(حتی آنهایی كه توسط كشورهای دیگر خریداری شده و دیگر متعلق به فرانسه نیست) به تملك دولت درآید. این دستور بهانهای برای تملك ماسكهای ارسالی برای ایتالیا و اسپانیا شده است كه وضعیتی بدتر از فرانسه دارند. طبق این دستور دولت فرانسه چهار میلیون ماسك اهدایی سوئد به ایتالیا و اسپانیا را نیز هنگام عبور از شهر لیون تملك كرده است. البته فرانسه پس از اعتراضهای شدید سوئد پذیرفته فقط نیمی از این ماسكها را به ایتالیا و اسپانیا پس دهد! قبل از این نیز سرقت ماسكهای متعلق به ایتالیا از سوی جمهوری چك خبرساز شده بود. در این میان آمریكا شاهدزد ماجراست كه خود این كشور ماسكهای متعلق به فرانسه را ربوده است! آنطور كه المیادین گزارش داده است آمریكاییها ماسكهای سفارش شده از سوی فرانسه را از فرودگاههای چین به سرقت بردهاند. چند مقام دولتی محلی در فرانسه گفتهاند آمریكاییها برخی از محمولههای ماسك را كه قرار بود در فرودگاههای چین به ویژه شانگهای به مقصد فرانسه بارگیری شود، با پرداخت نقدی دلار برای خود كردهاند، اقدامی كه خشم فرانسویها را برانگیخته است.
مردم علیه ویروس
روزهای ابتدایی شروع كرونا، خبر احتكار و كشف انبارهای ماسك و الكل و مواد ضدعفونیكننده زیاد شنیده میشد و هنوز هم ادامه دارد. با این وجود غیر از عدهای معدود كه همیشه میخواهند از آب گلآلود ماهی بگیرند، مردم ایران نشان دادند در چنین بحرانهایی پشت هم را خالی نمیكنند و در عوض، به فكر كمك به دولت هم میافتند. از همان آغاز ماجرا، گروههای كوچك در سطح شهر اقدام به پخش پدهای الكلی كردند و برخی مغازهدارها در كنار صندوقشان، به مردم پد الكلی هم میدادند. بعد كه ماجرا جدیتر شد، گروههای جهادی شروع كردند به ضدعفونی سطح شهر با موادی كه خودشان خریده بودند یا خیرین كمك كرده بودند. غیر از این، دوخت ماسك و توزیع آن در سطح شهرها و روستاها، دیگر كمكی بود كه مردم برای توقف انتشار كرونا انجام دادند. حالا در خیلی از محلهها میتوان تانكرهایی را دید كه پشت وانتها و كامیونها سوار شدهاند و پر از مواد ضدعفونیكننده هستند و از مردم میخواهند ظرف خالی بیاورند و مواد ضدعفونیکننده ببرند. اتفاقی كه احتمالا فقط در ایران میافتد و در هیچ جای دیگر سابقه ندارد. علاوه بر اینها حضور خود مردم در جبهه مقابله با كرونا دیگر اتفاق منحصر به فرد این روزهاست. جوانهای زیادی را با عقاید و تیپهای مختلف میتوان پیدا كرد كه پا به پای كادر درمان و مسؤولان انتظامی در تلاش هستند تا هر جور شده به بیماران كمك كنند و البته زنجیره انتقال ویروس را قطع كنند. چیزی كه در كشورهای دیگر دیده نمیشود و برای مثال در اسپانیا بیمارانی كه سن بالایی داشته باشند یا بیماری زمینهای داشته باشند درمان نمیشوند، چرا كه امیدی به بهبودشان نیست.
فرهنگ خریدنی نیست
كرونا اولین بیماری واگیری نیست كه در ایران شیوع پیدا كرده و آخرینش هم نخواهد بود. اولین و آخرین بحران هم نخواهد بود و ما در این سالها دهها بار بحرانهای زیادی را پشت سر گذاشتهایم و هر وقت مردم كنار هم آمدهاند و با آن مقابله كردهاند، توانستهایم با خاطرهای خوب آن را پشت سر بگذاریم. شاید حالا كه كرونا بخش وسیعی از جامع را درگیر خود كرده، بیش از همیشه یاد دوران دفاع مقدس بیفتیم. شاید خیلی از ما آن موقع كم سن و سال بودهایم، اما خاطرات آن روزها و تصاویری كه از آن به جا مانده نشان میدهد كه رژیم بعث را هم همبستگی مردم شكست داد و اگر در پشت جبهه، مردان و زنانی نبودند كه به فكر رزمندگان باشند حالا شاید تاریخ طور دیگری رقم خورده بود.
حالا همان كسانی در خانههای كوچكشان با چرخهای خیاطیشان برای مردم كم بضاعت ماسك میدوزند كه روزی مادرهایشان برای رزمندگان لباس گرم میبافتند. حالا همان كسانی به فكر تهیه مواد ضدعفونیكننده برای كودكان كار و كارتنخوابها هستند كه روزی پدرانشان به فكر رفاه حال و خورد و خوراك رزمندگان بودند و این نشان میدهد كه شاید نسلها و آدمها عوض شده باشند، اما فرهنگ ایرانیها هنوز عوض نشده است. هر چند بعضیها بخواهند به غلط فرهنگ ما را از مد افتاده بخوانند و مدام توی گوشمان فریاد بزنند كه فرهنگ، آن چیزی است كه در رسانههای غربی میبینیم و آن چیزی است كه در دانشگاههای فلان كشور تدریس میشود. همان فرهنگی كه باعث میشود مردم برای بهدست آوردن چند ماسك بیشتر یا چند رول دستمال كاغذی روی هم اسلحه بكشند و فقط زندگی و سلامت خودشان برایشان مهم باشد.
امتحان مردمی
غفور شیخی/ جامعهشناس
ما همیشه گفته و نوشتهایم كه مردم جامعه ما، سرمایههای اجتماعی كشورمان هستند و توان و انرژی بالقوهای دارند كه فقط به كمی مدیریت نیاز دارند تا بتوانند به بهترین شكل ممكن، آن را ارائه كنند. در این روزها كه بحران ویروس كرونا تمام كشورها را فرا گرفته است، سه حالت در مدیریت اوضاع كشورهای مختلف پیش آمد. در بعضی از كشورها، بیشتر بار ویروس كرونا برای مهار و مدیریت آن، روی دوش مردم بود مثل ایران؛ در بعضی از كشورها این فشار و مسؤولیت روی دولت بود مثل فرانسه و آلمان و در بعضی نقاط دیگر هم همدوشی مردم و دولت رخ داد مثل سوئیس و استرالیا كه در كنار هم این بحران را مدیریت میكنند. اما مردم جامعه ما توانستند خودشان را بهتر از دیگر جوامع در این بحران اثبات كنند. در واقع حوزه اقدامات مردمی كه در هر كشوری چارچوب مشخص دارد، در ایران و در این روزها، بسیار خوب و قوی عمل كرد. اتفاقی كه به ما نشان داد كه ما به یك اصلاح دید نسبت به سایر كشورها و كشور خودمان نیاز داریم و این باور كه در كشورهای مثلا اروپایی و پیشرفته، همهچیز در بهترین حالت ممكن است و مردم همیشه بهترین رفتار را از خودشان نشان میدهند، باور درستی نیست. چنان كه وقوع چنین بحرانی نشان داد كه آنها هم در شرایط بحرانی دست به هركاری میزنند، فروشگاهها را تخلیه میكنند، میترسند و رفتارهای نابهنجار از خودشان نشان میدهند؛ اتفاقی كه در جامعهمان بهندرت شاهد آن بودیم و فعالیتهای انساندوستانه مثل ضدعفونیهای خودجوش مناطق، دوخت ماسك و... بیش از هرچیزی خودش را نشان داد. در واقع حضور خیریهها، نیروهای جهادی و حركتهای خودجوش در ایران، بازوان توانمند جامعه ما هستند كه اگر آنها با مدیریت خوب پیش بروند، میتوانند چاره پشتسر گذاشتن بحرانها باشند. این همان ویژگی كشور ما است كه دین و مذهب و فرهنگ چندین و چندسالهمان، به قوت گرفتن آن كمك میكند. در واقع، ماجرا این است كه جامعه ما هنوز روال سنتی خودش را حفظ كرده است و با حركتهای ریشسفیدانه و خیرخواهانه، خیلی از مسائل مانند سیل و زلزله كه در اتفاقات گذشته، آنها را تجربه كردهایم را حل میكند؛ موضوعی كه در بسیاری از كشورها آن را مشاهده نكردیم.
تیتر خبرها
-
كرونا؛ عصر دیگردیسی جهان
-
نبرد تــولید و کووید
-
ملت ایران در آزمون کرونا خوش درخشید
-
مکتب آنلاین با اعمال شاقه!
-
بغداد نفس كشید
-
این حقوق، کارگر نیست
-
خودم اینجا دلم سیستان و بلوچستان
-
قتل مهمان با برق
-
بار دیگر تجربه غرب وحشی
-
چرا همچنان در برابر بارش سنگین و سیلاب تاب آور نیستیم؟
-
خروج از سینما
-
پایتختی که بود، پایتختی که شد
-
تاریخ تمدن
-
كرونا، نقاب تمدن غرب را برداشت
-
مثبتهای اخبار کرونا؛ منفیهای سریالسازی