شبکه‌های اجتماعی جای درمان نیست

گفت‌وگو با دکتر مهدی اسماعیلی‌تبار درباره روان‌درمانی دوره کرونا

شبکه‌های اجتماعی جای درمان نیست

بدن انسان در شرایط غیرقابل پیش‌بینی و شرایطی که سلامت و زنده ماندنش در معرض خطر باشد، به مقدار زیاد هورمون استرس ترشح می‌‌کند که بتواند فرار کند یا وارد مبارزه شود. حالا کرونا آمده و هورمون استرس در بدن انسان‌ها به بالاترین سطح رسیده اما آدم‌ها تنها کاری که در مقابلش می‌تو‌انند انجام دهند، مخفی شدن است که این روش استرس را در آدم‌ها بیشتر می‌کند. روان شناسان و صاحبان کلینیک‌های روان‌درمانی و روان‌شناسی می‌دانند افراد دچار استرس کرونا تعدادشان زیاد است و این یعنی بازار کار فراهم است! شاید برای همین است که بعد از عید تبلیغات وسیعی را شروع کردند که زمان درمان استرس کرونا شروع شده است. حالا این تبلیغات به بیلبوردهای خیابان‌‌ها و بزرگراه‌ها هم رسیده و درمان استرس قرنطینه هم به آن اضافه شده، اما در کشور ما که قرنطینه به شکل واقعی عملیاتی نشد، درمان استرس قرنطینه یعنی چه؟ آیا این هم یک دکان جدید است؟ با دکتر مهدی اسماعیلی‌تبار هم‌صحبت شدم تا برایمان فرق درمانگاه روان‌شناسی و دکان روان‌درمانی را بگوید.

 در کشور ما قرنطینه کرونا به شکلی که در برخی از کشورهای جهان اجرا شد، عملیاتی نشد اما الان درمانگاه‌ها و مراکز روان‌درمانی از درمان استرس دوران قرنطینه می‌گویند،به نظرتان این تبلیغات بیشتر شبیه دکان و دسترسی به سود نیست؟
ما در کشوری زندگی می‌کنیم که در طول 50 سال گذشته، کلکسیونی از مشکلات را دیده و سپری کرده، از هشت سال جنگ نابرابر بگیر تا ترور و بمب‌گذاری و تحریم و در سطح اجتماعی مثلا مرگ و میر در اثر تصادفات جاده‌ای یا رودررویی نوجوانان و دانش‌آموزان با موضوعی به نام کنکور.همه اینها میزان زیادی از استرس را به مردم کشور ما وارد کرده و می‌کند و در چنین شرایطی کرونا را هم می‌توان یکی از موارد استرس‌زا دانست که مردم ایران با آن رو‌به‌رو شده‌اند و شاید همین پیشینه است که باعث شده ایران بتواند در مدیریت کرونا حتی موفق‌تر از کشورهای پیشرفته دنیا عمل کند.اما این که چرا تبلیغات درمان استرس کرونا و قرنطینه به شکل وسیع انجام می‌شود و کسی از آن جلوگیری نمی‌کند این سوال را مطرح می‌کنم که مگر این ‌همه کتاب‌های کمک‌آموزشی برای مدارس و کتاب‌های کنکور منتشر و مراکز مشاوره دایر می‌شود بدون این که افراد متخصص در آن حضور داشته باشند، کسی جلویش را گرفته که با این یکی مقابله کنند و نگذارند برخی افراد سودجو از آب گل‌آلود به نفع خود ماهی صید کنند؟
 شاید همین بی‌برنامگی در حوزه درمان روان است که با وجود این همه مرکز مشاوره و روان‌شناس باز هم مردم کشور ما با این حجم از اختلالات روانی مواجه‌اند.
بله ! چون نه مردم و نه مسؤولان به بهداشت روان توجه ندارند. آمار تصادفات جاده‌ای ما به‌شدت بالاست و بیشتر این تصادفات ریشه در روان ناسالم رانندگان دارد. طلاق در کشور ما آمارش بالاست این هم ریشه روانی دارد. مردم ما بیشتر از هر چیزی به روان‌شناس زبده و کاربلد نیازمندند، اما کسی به این موضوع توجه نمی‌کند. ده سال قبل، تعدادی از روان‌شناسان خدمت مقام معظم رهبری رفتیم.ایشان آن روز به این نکته اشاره کردند که لازم است هر خانواده ایرانی یک روان‌شناس داشته باشد و آن فرد باید ملاحظاتی داشته باشد که اولین آن کاربلدی و دانش اوست و دوم این که زیرساخت‌های تفکرش اسلامی و معنوی و الهی باشد، اما کسی به این پیشنهاد توجه نکرد! بیشتر افراد وقتی دچار تنش و چالش روانی می‌شوند به جای روان‌درمانی به دارودرمانی روی می‌آورند که در بیشتر مواقع آسیب‌اش بیشتر از سودش است.به‌جای تمرکز روی فعالیت روان‌شناسان حرفه‌ای و مدیریت نوع کار آنها و خدماتی که به افراد می‌دهند، بازار پر شده از کتاب‌های روان‌شناسی که بیشتر آنها اصلا با فرهنگ ما مطابقت ندارد و من نمی‌دانم این کتاب‌ها چگونه مجوز نشر می‌گیرند.
 وزارت بهداشت در این زمینه چه می‌کند؟
وزارت بهداشت برای موضوع مهمی مانند روان‌درمانی یک مدیرکل در نظر گرفته و این یعنی بهداشت روانی جامعه در اولویت نیست. در اوج بحران کرونا که شبکه‌های تلویزیون و به‌خصوص شبکه خبر روی این موضوع متمرکز شده بودند، چند کارشناس روان یا روان‌شناس به این برنامه‌ها آمدند و درباره اهمیت روان‌درمانی در شرایط کرونا صحبت کردند؟ وقتی نهادهای اصلی دولتی و رسانه‌های تاثیرگذار از روان‌شناسان متخصص و حرفه‌ای خالی می‌شود، کار دست گروهی می‌افتد که نه تخصص دارند و نه دغدغه بهداشت روانی و فقط به بازار کار و جیب و سودشان نگاه می‌کنند. در شرایطی که مردم آگاهی کافی در زمینه روان‌درمانی و بهداشت روانی ندارند، هر کسی می‌تواند داعیه درمان داشته باشد چون می‌داند نهادهای نظارتی بر این بخش که اتفاقا شاید مراجعه‌کننده هم زیاد داشته باشد، نظارتی ندارند.
 چگونه می‌توان به مردم درباره انتخاب مشاور حرفه‌ای و کاربلد در زمینه روان‌درمانی آگاهی داد؟
رسانه‌ها در این زمینه تاثیر زیادی دارند، اما متاسفانه برخی از روان‌شناسان غیرحرفه‌ای با پول‌دادن به رسانه‌ها حضور فعالی در آنها پیدا کرده و محل رجوع مردم می‌شوند.در‌حالی که روان‌شناسان چون با روان مردم سر و کار دارند حتما باید اساس درمان را بر فرهنگ عمومی و اعتقادی مردم قرار دهند. نمی‌توان از فرهنگ بی‌دینی و بی‌خدایی غربی برای درمان روان مردم ایران استفاده کرد که در کشوری دینی زندگی می‌کنند و سبک خاص خود را در رفتار و گفتار فردی و اجتماعی دارند. وقتی این قوانین رعایت نشود روان‌درمانی و مشاوره روانی بیشتر از این که مطلوب و مفید باشد مضر و خطرناک می‌شود چون نظام اعتقادی و تفکری فرد را به هم می‌ریزد.این چیزی است که مردم باید بدانند و در انتخاب مشاور و روان‌شناس خود دقت کنند. هر درمانی هر چند صورت زیبا و بسته شکیلی داشته باشد برای هر آدمی مناسب نیست باید زیرساخت‌ها شناسایی شود و بر اساس آنها درمان صورت گیرد.
 نظرتان درباره مشاوره‌‌های روان‌درمانی و روان‌شناسی در شبکه‌های اجتماعی، اینستاگرام و... چیست؟
به نظرم شبکه‌های اجتماعی سونامی احساس هستند.هر کسی بدون داشتن مدرک و علم می‌تواند در این شبکه‌ها حضور پیدا کرده و داعیه درمان داشته باشد.
راستش را بخواهید در فضای مجازی مدرک و دانش ملاک نیست، هر کس زیباتر، خوش‌لباس‌تر و خوش بیان‌تر باشد، طرفدار بیشتر دارد.در فضایی که لایک و پسند معیار است دیگر نمی‌توان از دانش و درمان اصولی حرفی زد. برای همین است که شکاف بین‌ نسلی ما روز‌به‌روز بیشتر شده و همین مشاوره‌‌های بی‌دروپیکر است که میزان طلاق و بزهکاری را بالا برده و به نظرم دنیایی که براساس شبکه‌های اجتماعی در حال شکل‌گیری است، دنیای عجیب و ترسناکی است و تنها راه نجات از این ورطه فقط آگاه کردن مردم است و بس.