این ستون اختصاص دارد به جملات جنجالی چهرههای ورزشی، در مصاحبههای قدیمی آنها
امروز با امیر قلعهنویی
ما رفته بودیم تمرین لورکوزن. آخر تمرین دیدم بازیکنان دو دسته شدند. یک دسته با اتوبوس رفتند و یک دسته با ماشین شخصی. گفتیم چرا اینطوری میکنند، گفتند آنها که با لباس شخصی رفتند فصل بعد از تیم جدا میشوند و الان رفتهاند تا با لباس تیم جدیدشان عکس بگیرند! (از سری خاطرات حضور در تمرین لورکوزن)
وقتی نکونام را به استقلال آوردم یا کاندیدای توپ طلای آسیا شد من مرد و بامعرفت بودم ولی حالا نیستم! (در جواب به مصاحبه نکونام)
با استقلال به جمع چهار تیم نیمهنهایی آسیا راه یافتم و به کسی که اینگونه دروغ میگوید، چه جوابی بدهم. در شان و شخصیت من نیست جوابش را بدهم! (وقتی مایلیکهن گفت هیچ افتخار بینالمللی ندارد.)
اگر لال شوم، راضی میشوید؟ (خطاب به مسوولان فدراسیون فوتبال درباره گلایه از داوری)
اگر سوال نداری ساکت باش بشین سر جات. علی...(آن کنفرانس معروف قلعهنویی که سالها سوژه شد. او از علی خواست تا خبرنگاری را ساکت کند)
سر راه تمرین مسافرکشی میکردم (خاطرهای از قدیمها که در فوتبال پول نبود)
لاوره را به خدا واگذار میکنم.(وقتی بازیکن سابق استقلال گفت امیر مثل پدرخوانده است.)
اگر برانکو نبود دو جام دیگر میگرفتم!
فرهاد مجیدی میگوید شاگرد من نیست!
نمیخواهم ماجرای مرغوبکار را باز کنم. خودش بهتر از هر کسی میداند اگر واسطه نمیشدم چه مسائلی برایش پیش میآمد.
هر موقع که خود مجیدی خواست به مردم میگویم در مرغوبکار چه اتفاقی افتاد. (تهدید کلامی علیه فرهاد مجیدی)
حرفهای مهدی رحمتی پشیزی برایم ارزش ندارد. (وقتی مهدی مصاحبهای جنجالی علیهاش کرد)
۲۵ جام قهرمانی آوردهام اما باز هم به من میگویند سنتی هستی. باید فاتحه علم را خواند که یک مربی سنتی رکورد میزند. (کنایه به آنها که گفتند دورهاش تمام شده)
یک بار به عنوان بازیکن و دو بار به عنوان مربی از پرسپولیس پیشنهاد داشتم. اگر به این باشگاه میرفتم رکورد میشکستم.
من ۴۱ سال است که در فوتبال هستم و استراحتی هم نداشتهام.