با شقایق فراهانی، از بازپخش «مادرانه» تا دنیای هنرپیشگی
دغدغهام بازیگری است، نه ستاره شدن
«مادرانه» این روزها از آیفیلم پخش میشود. نقش مریم زمان چه ویژگی داشت که آن را پذیرفتید؟
به نظرم نقش متفاوتی در کارنامهام بود و برای همین آن را پذیرفتم.
چه تفاوتی؟
این سریال به مسأله اعتیاد، مخصوصا رایج شدن اعتیاد بین جوانان بهخوبی پرداخته بود و سعی کرده بود ریشهیابی کند چرا جوانی به اعتیاد روی آوردهاست نه اینکه چرا در حال حاضر معتاد است و چه باید كرد تا این اتفاق نیفتد. از طرف دیگر مسأله طلاق، جزو مسائلی است که از نظر من پرداختن به آن در آثار فرهنگیمان مهم است و این هم از دیگر جنبههای «مادرانه» است. جنبه خیلی مهم دیگری هم که در این سریال به آن نگاه شده و در عرفان، اخلاقیات، دین، فرهنگ و سنت هم به آن اشاره شده، تاوان است که انسانها در روند زندگی چه بخواهند و چه نخواهند جواب خوبیها و بدیهای خود را از خداوند و از آگاهی جهان هستی میگیرند؛ اینها همه عناصری است که باعث ایفای نقش در «مادرانه» شدند و خوشحالم که بازپخش سریال هم کم و بیش اقبال نسبی مخاطبان قرار گرفت.
پس طالب بازی کردن در نقشهای متفاوت هستید.
دوست دارم نقشهای متفاوتی بازی کنم تا بازیم برای مخاطب باورپذیرتر باشد چون بهگمانم اگر مخاطب متوجه شود که من دارم نقش بازی میکنم، این برایم شکست محسوب میشود. باید نقشهای متنوع بازی کرد تا لذت بازیگری صدچندان شود. هم نقش زنان اشرافزاده را بازی کردهام و هم نقش زنان طبقه پایین را که در اوج محرومیت، چرخ زندگی را میچرخانند. یادم میآید حتی در سریالی تاریخی مثل «کلاه پهلوی» نیز نقشی متفاوت و دشوار به لحاظ اجرا داشتم؛ نقش زنی که با تغییر و تحولات جامعهاش در تفکرات و ظاهرش تغییراتی میدهد که تبعاتی برای او به همراه دارد. نکته مهم در این بحث این است که این تفاوتها برمیگردد به تحلیلها و تحقیقهایی که من درباره خودشناسی گذراندهام و هنوز هم پیگیریاش میکنم و هرچقدر میآموزم باز متوجه میشوم که چقدر کم میدانم. روند خودشناسی با جامعهشناسی و شناخت فرهنگها و خانوادهها کامل میشود. موقعی که این روند شناخت از کاراکتری که قرار است بازی کنم را متوجه میشوم این امر میتواند باعث ارائه بازی بهتری شود. نوع راه رفتن، آناتومی بدن، نوع حرف زدن، خندیدن و... یک شخصیت کامل را ارائه میکند.
برای رسیدن به نقش چه میکنید؟
برای رسیدن به نقشهای رئالیستی، کار را با تغییر در چهره و نوع پوشش استارت میزنم و در ضمن دوست دارم با برخوردهای بیرونی با معادلهای کاراکتر، نقش را پرورش دهم و در عین حال به لهجه هم اهمیت میدهم چون برای من رنگآمیزی نقش با استفاده از لهجه خیلی جذاب است.
مثلا در این سریال چالشهایی در ارتباط با فرزندان به نمایش درمیآید. چقدر موقع بازی کردن از تجربه مادرانه خودتان استفاده کردید؟
نگرانیهای پدر و مادر در رابطه با فرزند چیزی نیست كه بهراحتی از بین برود. من هنوز هم نگرانیهای زیادی را نسبت به پسرم دارم و فكر میكنم تمام خانوادهها هم با آن درگیر هستند. خود من متولد دهه 50 هستم و خواهر و برادرم از بچههای 60 هستند. نگرانیهای هر نسل متناسب با شرایط زمانه خودش، موقعیت معیشتی و شاخصههای فرهنگی تغییر میکند، ولی نگرانیهای انسانی در همه نسلها یکسان است.
البته بسیاری به این تفاوت بچههای دهه 50 و 60 با دهه هفتادیها باور دارند و حتی آن را دستمایه شوخی هم قرار میدهند.
بهطورکلی وقتی به نسل خودمان نگاه میكنم به یاد میآورم که ما نگاه مستقلی به زندگی داشتیم و دلمان میخواست خودمان هم در ساختن زندگیمان بیشترین سهم را داشته باشیم. ما هم كمبودهایی داشتیم اما تلاشمان این بود كه این كمبودها را برطرف كنیم، نه اینكه به دنبال مسائلی برویم كه به نظر میآید میتواند جایگزین كمبودهایمان شود.
از تفاوت نقش که بگذریم، در کارنامه شما تفاوت زیادی میان کیفیت آثار هم مشاهده میشود.
این تفاوت طبیعی است و در کارنامه اغلب بازیگران وجود دارد.
غیر از کیفیت، مثلا با داریوش مهرجویی در فیلم خوبی مثل «لیلا» کار کردهاید و درعینحال با فیلماولیها یا کارگردانان جوان هم همکاری داشتید.
برای هر بازیگری نام و اعتبار کارگردان خیلی مهم است. کار با بهرام بیضایی، مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی و دیگر بزرگان برای من همیشه یک دغدغه جدی بوده و خوشحالم که به آن دستپیداکردم و تنها آرزویم کار مشترک با ناصر تقوایی است که امیدوارم عملی شود و بتوانم برای ایشان در فیلمی بازی کنم. در مورد کار با جوانها باید بگویم جوانهای فیلمساز پر از انگیزه و انرژی هستند. در فیلمهای جوانها وجود خلاقیت باعث میشود کارشان رنگوبو و جسارت داشتهباشد و من اعتقاد دارم که باید با حضورم در فیلمهایشان از آنها حمایت کنم.
تابهحال شده از تجربه همکاری با جوانها در فیلمی احساس پشیمانی داشتهباشید؟
پیشآمده و طبیعی هم هست. این عدمرضایت در کار با فیلمسازان مختلف ممکن است رخبدهد و در بازیگری چیزی طبیعی است و گاهی مواقع چیزی که شما به عنوان فیلمنامه میخوانید بهدرستی تبدیل به فیلم نمیشود.
چرا در این سالها هیچگاه به ستاره بدل نشدید؟
دغدغه من بازیگری است و نه ستارهشدن. به همین دلیل خارج از بحث کاری به دلایل اقتصادی در برخی مواقع مجبور میشوم برخی نقشها را علیرغم میل باطنی بازی کنم ولی همیشه سراغ نقشهایی میروم که حداقل به لحاظ روحی و کاری برای من چالشزا باشد تا برای رسیدن به آن و درک مختصاتش به تکاپو و تلاشکردن بیفتم. من نقشهای تکسکانسی را در برخی از فیلمها بازی کردهام که در بستر ایجاد درام فوقالعاده اثرگذار بودهاست.
با وجود این شرایط، نقش ایدهآلتان را بازی کردهاید؟
نقشهای خوب، فراوان بازی کردهام اما هنوز نقشهای ایدهآل زیادی وجود دارد که دوست دارم بازیشان کنم. من همیشه جایزهام را از مردم گرفتهام و کاندیداشدن یا نشدن برای جایزه و احیانا بردن جایزه در درجه بعدی اهمیت قرار دارد. خدا را شکر من همیشه مورد حمایت و توجه مردم بودهام و از این جهت هم خوشحالم که کارگردانها به من اعتماد و در فیلمها و سریالهایشان از من استفاده میکنند.